یکشنبه 18 مرداد 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

نامه سرگشاده‌ جمعی از دانشجويان و دانشگاهيان به نمايندگان اصلاح‌طلب حاضر در مراسم تنفيذ، موج سبز آزادی

جمعی از دانشجويان و دانشگاهيان که خواسته‌اند نامشان فاش نشود، در نامه‌ای خطاب به عده محدودی از نمايندگان اصلاح‌طلب که در مراسم تنفيذ رئيس دولت کودتا حضور يافتند، اين عمل آن را حرکتی ضدمردمی و عليه منافع مردم ارزيابی کردند. متن کامل اين نامه که در اختيار موج سبز آزادی قرار گرفته به شرح زير است:

باسمه تعالی
نامه‌ سرگشاده جمعی از دانشجويان و دانشگاهيان به گروه معدودی از نمايندگان اصلاح طلب مجلس شورای اسلامی که در مراسم تحليف دولت دهم حاضر شدند

آقايان! هنگامی که فهرست نمايندگان انگشت‌شماری که نشان اصلاحات بر قبای وکالت خويش دوخته‌اند و در تحليف دولت دهم ظاهر شده‌اند را مشاهده کرديم، انگشت تعجب به دهان گزيديم که آيا اينان همان‌ها بودند که چند صباح پيش برای جذب آرای مردم، خود را اصلاح‌طلب می‌خواندند؟
جناب اوليا، نماينده محترم يزد! شما که با حضور در اين مراسم، تلويحا بر درستی نتايج انتخابات مهر تاييد می‌زنيد لطفا برای ما هم بيان کنيد تا بدانيم که چگونه در استان شما تعداد آرا بيش از واجدين شرايط رای دادن بود؟ چطور در بعضی حوزه‌ها همچون تفت به ازای هر ۱۰۰ نفر، ۱۴۰ برگ رای از صندوق بيرون آمد؟ لطفا شما نيز مثل مسوولان وزارت کشور و شورای نگهبان نفرماييد اين آرای اضافه مربوط به مسافران بود، چرا که در زمان انتخابات به لطف آفتاب خرداد و گرمای کوير، کمتر مسافری بار اقامت در يزد بر زمين نهاده بود.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


آقايان! شما خود بهتر می‌دانيد که مردم به حرمت و اعتبار اصلاحات و آرمان‌های بلند آن به شما رای دادند، وگرنه هرگز به خانه‌ی ملت راه نمی‌يافتيد. ولی گويا تکيه زدن بر کرسی سبز مجلس آنچنان دلپذير است که عادت کرده‌ايد به رنگ سبز، حتی اگر موجی برآمده از دريای ملت باشد، پشت کنيد.

آيا سزاوار است که هرگاه اسب راهوار اصلاحات را چابک و سرزنده يافتيد بر آن سوار شويد و يکه‌تازی کنيد، و هرگاه به لطف دولت مهرورزی آن را زخم خورده و در بند مشاهده کرديد از استر رقيب سواری بگيريد؟ درخت سبزی که مردم ايران کاشتند به لطف نادانی دشمنان ملت روز به روز تناورتر می‌گردد، ولی افسوس از تبرهايی که دوست‌نمايانی چون شما بر پيکر آن می‌کوبند.

آقايان! رای ما را پس دهيد. گمان نکنيد رای سبزمان در انتخابات دهم را از شما طلب می‌کنيم، چرا که با رفتار خود نشان داديد اين قبيل مسائل چندان اهميتی برايتان ندارد. ما از شما برگهای رايی را طلب می‌کنيم که به اعتبار اصلاحات، نام شما را بر روی آن نوشتيم و در صندوق انتخابات مجلس انداختيم. لطفا رای ما را پس دهيد و بدانيد عاقل‌تر از آن هستيم که از يک سوراخ دوبار گزيده شويم.

رای ما را پس دهيد و در انتخابات آتی مجلس ديگر به فکر چاپ کردن عکس‌های يادگاری که زمانی با اصلاحات گرفتيد نباشيد. اگر خواستيد بازهم چند برگ رای به نام شما در صندوق انداخته شود بهتر است عکس‌های حضورتان در مراسم تحليف را چاپ کنيد و خود را حامی دولت مهرورزی بخوانيد. می‌توانيد از دوستانتان رسايی و حسينيان بخواهيد که نام شما را نيز در انتهای فهرست انتخاباتی اصولگرايان - که آخر معلوم نشد به کدام اصول گرايش دارند - بگنجانند. روی دوستی کردان و محصولی هم حساب کنيد، شايد اين بار به ازای هر ۱۰۰ شهروند، ۱۴۰ رای به نام شما از صندوق بيرون آيد. ولی ديگر به رای طرفداران اصلاحات دل نبنديد.

آقای پزشکيان و جناب عليخانی! حکايت شما، حکايت دم خروس و قسم حضرت عباس است. آخر اين کرسی‌های سبز با شما چه کرده‌اند که روزی در باب تقلب در انتخابات و ظلمی که بر مردم بی‌دفاع ميرود نطق‌های آتشين می‌کنيد، و روزی با حضور خود مجلس دولت دهم را مزين می‌نماييد؟

برای مردم ايران مجلس عروسی به پا کردند و خانه‌ی ملت را چون حجلهی عروس آذين بستند و کسی را که اين روزها رئيس جمهور مينامند همچو داماد تا درون حجله همراهی کردند و به جای پدر عروس، اين بار از پدر داماد اذن گرفتند. تحليف را مثل صيغه‌ی عقد جاری ساختند و دست ملت را چون دست نوعروس به ضرب باتوم در دست داماد نهادند و شما را نيز به همراه خويش شاهد اين وصلت نمودند.

در پيش پای داماد قربانی هم کردند اما نه چارپايان را، بلکه اين بار خون فرزندان ملت بر زمين ريخته شد. خون نداها و سهرابها و روح الامينی‌ها. دريغ که مهريه‌ی اين وصلت نا مبارک چيزی نبود جز آب، آبی که از ديده‌ی ملت جاری شد و آبرويی که از دولتمردان بر زمين ريخت. پس در آن حجله بنشينيد و نظاره کنيد که عروس ملت، برای چهار سال ديگر از اين داماد مورد چه مهرورزی‌ها واقع خواهد شد!

آقايان! شرم و دريغ بر شما باد که رخت سياه عزای عزيزانمان را بر قامت اين نوعروس نديديد و حرمت خون قربانيان درب حجله را شکستيد. دوستان ديرينه‌تان که به جرم انديشه و بيان به بند کشيده شدند و راهی جز کرنش در مقابل قوه قهر ندارند را فراموش کرديد و برای خوشآمد دولتمردان، قلب داغديدهی ملت را از خود رنجانديد.

ولی بدانيد که در اين مرز و بوم، خون سهراب هيچ‌گاه پايمال نخواهد شد.

والسلام
جمعی از دانشجويان و دانشگاهيان ايران


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016