دوشنبه 27 مهر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

متن کامل سخنان ميرحسين موسوی در اولين مصاحبه تصويری، جرس

شبکه جنبش راه سبز (جرس): ميرحسين موسوی در اولين مصاحبه تصويری اش پس از کودتای انتخاباتی درباره مسايلی درباره "طرح وحدت ملی" از سوی گروه ها ، احزاب و چهره های سياسی مطرح است ، توضيحات مهمی ارايه کرد.

[ویدئو را اینجا ببینید]

وی با اين توضيح که از طريق رسانه ها در جريان اين مساله قرار گرفته است گفت که تاکنون هيچ تماس و يا گفت و گوی مستقيمی در اين باره با او انجام نشده است و چنانچه موضوعی باشد آن را با مردم در ميان خواهد گذاشت.
وی در بخشی از توضيحاتش با بيان اين که بعضی از افراد پيشنهاد چنين طرحی را با نيت خير ارايه می کنند ،در اين باره گفت:" تا هنگامی که مساله بحران و مشکل در کشور قبول نشود، تا هنگامی که مردم کثير و اکثريت مردم اغتشاشگر ناميده بشوند ، تا موقعی که مردم به حساب نيايند، تا موقعی که حق مردم قبول نشود برای تعيين سرنوشت خودشان، راه حل جامعی برای رفع مشکل پيدا نخواهد شد."

ميرحسين موسوی همچنين با تشريح بيشتر درباره "زندگی کردن راه سبز اميد" که در بيانيه شماره ۱۳ او منتشر شده بود با اشاره به فعاليت های خود جوش هنری ، فرهنگی سياسی و مذهبی که تا کنون در اين راستا انجام شده و همچنين اهميت نقش رسانه ها، گفت:" درحقيقت در اينجا مبارزه تبديل به يک زندگی شده است، زندگی که ادامه دارد و هيچگاه توقف پذير نيست، اين طور نيست که بشود آن را در يک نقطه ای متوقف کرد. به همين دليل اين حرکت يک حرکت آسيب ناپذير هم هست و در يک فضای گفت و گوی همگانی هم اين حرکت ها تسريع می شود مسيرش و پيش می رود. "

متن کامل سخنان مهندس ميرحسين موسوی در اولين مصاحبه تصويری و اينترنتی وی به اين شرح است:



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


توضيح درباره طرح وحدت ملی

اين اصطلاح به اشکال گوناگونی مطرح می شود که خوب است اين موضوعات از همديگر تفکيک شود. من در ديداری که بانمايندگان فراکسيون اقليت مجلس داشتم، بحث وحدت ملی را مطرح کردم که در آنجا قصد من از اين اصطلاح بيشتر اشاره به يک حس و اراده جمعی بود که در طول انتخابات تشکيل شد که براساس پيوند با ميراث تمدنی و منافع ملی خودمان در جهت سعادت و پيشرفت کشور بود و منظری که برای آينده گشوده می شد اهميت پيدا می کرد و همه شاهد بوديم که علاقه ای در اين باره در کشور ايجاد شده بود.

گمان می کنم حتی با توجه به مسايل بعد از انتخابات اين سرمايه همچنان بايد حفظ شود و سعی شود که تقويت شود ، وحدت ملی از اين لحاظ فوق العاده برای ما مهم است و همه بايد روی آن تکيه کنيم. در اين جا منظور از وحدت ، وحدت بين همه اقشار است روشنفکران و مردم ، دانشجويان با مردم و قوميت ها مختلف با هم و فرهنگ های مختلف باهم است.

در استانه انتخابات زنجيره سبزی که ميدان تجريش را به ميدان راه آهن جوش داد يکی از بهترين مظاهر وحدت بود که همه اقشار مردم در آن شرکت کردند و اين مساله در سراسر کشور ما موج پيدا کرد و بر اساس چنين تصوری ايده راه سبز اميد شکل گرفت .

منتهی غير از اين موضوع مساله وحدت ملی در معانی ديگری هم بکار گرفته شد که بعد از مشکلات و مسايلی که در کشور پيش آمد که همگی بخوبی به آن وقوف داريم يک عده ای با انگيزه های گوناگون و گاه با انگيزه های خير به دنبال اين بودند که آيا می شود در گفت و گوهای افراد سياسی می شود دامنه تنش ها را کم کرديا نه؟در اين باره يک طرحی آقای هاشمی رفسنجانی داشتند يک موقعی هم بحث اين شد که آيت الله مهدوی کنی در اين باره نظرياتی دارند، کلن افراد گوناگونی در اين باره اظهار نظر کردند. آن چه در اين جا مهم است اين که بنده تا بحال در اين رابطه اظهار نظری نکرده ام با توجه به اين معنا.

منتهی با توجه به شايعاتی که از بحث هايی که در اين باره مطرح است من يک خاطره ای از حضرت امام دارم که نقل می کنم ، نکته ای در آن هست که بنده بر اساس آن عمل می کنم. برسر مساله مک فارلين که بحرانی ايجاد کرد و مردم هنوز نمی دانستند که مک فارلين به ايران آمده يا چه اتفاقی افتاده ، اين که آيا ايشان محرمانه به ايران آمده و برگشته . اين موضوع اولين بار در يک روزنامه سوريه ای مطرح شد و در اينجا در بحثی که در ميان سران سه قوه شکل گرفت گفته شد که اين مساله به داخل کشور هم کشيده خواهد شد و با توجه به حسی که به مساله رابطه با آمريکا و گفت و گو با آمريکا وجود داشت طبيعی است که بحرانی را در داخل کشور ايجاد کند، روسای سه قوه که بنده هم در خدمتشان بودم به اتفاق رفتيم خدمت حضرت امام (ره) و با ايشان صبحتی داشتيم. وقتی اين مساله برای ايشان توضيح داده شد که چگونه ، چطور و به چه دليلی اصلن اين فرد با چه گروهی آمدند و رفتند و نتيجه چه بود و گفته شد که اين مساله در يک روزنامه لبنانی يا سوريه ای مطرح شده و به ايران هم خواهد کشيد، ايشان فرمودند که برويد و به مردم اين مساله را بگوييد، مردم بايد در جريان باشند و يک مقداری هم بحث کردند در اين رابطه . وقتی که می خواستيم بلند شويم ايشان يک جمله فرمودند که هميشه به عنوان يک جمله ی طلايی و مهم در ذهن بنده مانده است. ايشان فرمودند؛ هيچ موقع کاری نکنيد که نتوانيد به مردم توضيح بدهيد. که بنده اين مساله در ذهنم باقی مانده است.

برای همين اگر گفت و گويی باشد، صحبتی باشد، بحث و موضوعی باشد طبيعتا به عنوان يک همراه اين جريان عظيم با مردم آن را درميان خواهم گذاشت و چيزی نخواهد بود که نتوانم از آن دفاع کنم.

طبيعی است که در اين رابطه با توجه به ضعفی که رسانه های ما دارند و برعليه راه سبز اميد فعاليت می کنند و ما رسانه رسمی نداريم و تمام رسانه های ما محدود شده است ، خبرهايی که در اين رابطه يا مسايلی شبيه به اين منتشر می شود خوب است که مردم به اين که خود اين رسانه ها متعلق به چه جناحی هستند و با چه قصدی اين اخبار را منتشر می کنند، انشالله توجه خواهند کرد. اين می تواند به همه ما کمک کند که در يک فضای انديشمندانه و پر از ارزش های مورد اعتقاد خودمان حرکت کنيم.

توضيح درباره اين که آيا ديدار يا تماسی در اين باره با وی صورت گرفته است يا خير؟

نه چنين صحبتی نشده است، البته من در جريان پيشنهادی که آقای هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه مطرح کردند و بعد پيشنهاداتی که تعدادی از اعضای مجمع تشخيص مصلحت نظام به ايشان کردند، هستم و همچنين از طريق رسانه ها در جريان صحبت هايی هستم که انتساب داده می شود که آقای حضرت آيت الله مهدوی کنی و ديگران مطرح کرده اند. و گاهی هم ديده ام که ديگران و افرادی با نيت های خير چنين مساله ای را مطرح می کنند، ولی تماس مستقيمی در اين رابطه با بنده گرفته نشده و نه نامه نگاری صورت گرفته و نه مذاکره رسمی در اين رابطه گرفته است. کلن در اين رابطه کاری انجام نشده است.

درباره بيانيه شماره ۱۳ و اينکه چگونه بايد راه سبز اميد را زندگی کنيم

ملت ما يک حرکت بزرگی را شروع کرده و ماهم همراهش هستيم که انشاالله در گرو همين جهتی باشم که مردم در آن حرکت می کنند. اگر دقت شود اوايل اين اتفاقاتی که در کشور افتاد بحث بود که چگونه بايد حرکت کنيم و جواب ما چه بايد باشد که از دستاوردهای بزرگ انتخابات و انقلاب اسلامی بتوانيم بهره مند باشيم و آنها را ادامه بدهيم. در اين باره بحث حزب و جبهه و گروه های مختلف شد که مبارزات سياسی تعريف شده در کشور يا در جهان مطرح بوده است ، ما فکر کرديم که آن نمی تواند مقصود و اهداف ما را برآورده کند و با تجربيات خود انتخابات خيلی همخوانی ندارد البته آن تجربياتی که باهمديگر داشتيم.

در اين انتخابات ما ديديم که خانواده ها ، گروه های سياسی ، مذهبی ، هنری، فرهنگی و کلن هر کس در هرجايی که هست به شيوه خودش و بنا بر توانايی خودش کمک رساند و در اين رابطه وارد اين حرکت شد، در حقيقت دنباله هم بحثی است که داشتيم و مطرح شد که هر شهروند يک ستاد چنين کاری بصورت شبکه ای در کشور صورت گرفت.قدرت اين حرکت هم از همين مساله نشات می گرفت نه از يک حرکت حزبی ، البته به اين معنی نيست که احزاب موثر نبودند يا موثر نخواهند بود، نه آنها جايگاه خودشان را دارند و فوق العاده جايگاهشان ضروری است و ضرورت دارد که آنها هم همچنان فعاليت های خودشان را داشته باشند. ولی برای ادامه اين راه و رسيدن به اهداف و آرمانها که تحت عنوان "ايران پيشرفته" مطرح شده است در جهت برآورده کردن خواسته های مردم و در حقيقت استيفای حقوق مردم ، ما فکر کرديم که مساله خيلی با بازتابی گسترده تر با توجه به تجربه انتخابات می خواهد پی گرفته شود، که همانطور هم شد و همين طور هم اعلام شد. در چنين نگاهی مهم نيست که هر کس چه قدر کمک می کند ، به چه شيوه ای کمک می کند، اصل اين است که يک اراده و نيت همگانی در سطح کشور ايجاد شده و بشود ، حتی در يک خانواده و حتی يک فرد بتواند به تنهايی تا برسد به احزاب و گروه ها و تشکل هايی که سابقه دارند هر کس در چارچوب فعاليت های خود که در حال انجام است و با آن زندگی می کند بتواند به اين حرکت عظيم کمک برساند. بنده هميشه اعتقاد داشتم يک آدم روشن دلی ، پيرزنی يا پيرمردی فردی که اصلن به هيچ نوعی نمی تواند در اين فعاليت ها شرکت داشته باشد در گوشه خانه اش يک دعايی می کند ما اين را به عنوان يک فعاليت در داخل اين شبکه قلمداد کنيم تا برسد به فعاليت هايی که سازمان يافته و منظمی که هست.

امروز ما شاهد اين هستيم که بصورت غير عادی و استثنايی خلاقيت های هنری در ميان گروه ها و دسته های هنری صورت می گيرد، اين ها هيچ کدام تابع يک حرکت حزبی نيست ولی متعلق به يک شبکه گسترده اجتماعی است، ما تعداد کليپ ها و سرودهايی که داريم در اين مدت ساخته شده و تعداد طرح ها يی که در اين مدت نقاشی شده ، کاريکاتورهايی که داريم در اين مدت کشيده شده اصلن با هيچ دوره تاريخی کشورمان قابل قياس نيست و در حقيقت آنها هستند که محتوای گفت و گو و حرکت اين موج و اين راه عظيم را هدايت می کنند و پيش می برند. اين کار در داخل يک حزب صورت نگرفته است گاهی سه يا دو هنرمند باهم و يا در دسته های بزرگتر و کوچکتر در گوشه و کنار کشور و حتی در خارج از کشور به اين راه کمک رسانده اند. همچنين گروه های مذهبی هستند ، هيات های مختلف ، هيات های خيريه و دسته های سياسی و غيره .

درحقيقت در اينجا مبارزه تبديل به يک زندگی شده است، زندگی که ادامه دارد و هيچگاه توقف پذير نيست، اين طور نيست که بشود آن را در يک نقطه ای متوقف کرد. به همين دليل اين حرکت يک حرکت آسيب ناپذير هم هست و در يک فضای گفت و گوی همگانی هم اين حرکت ها تسريع می شود مسيرش و پيش می رود. از اين لحاظ رسانه ها اهميت فوق العاده ای دارند و زحمتی که کسانی در رسانه های ما می کشند قابل تقدير است و بنده همين جا بازهم توصيه می کنم با توجه به اين که ما هيچ وسيله ای را در اختيار نداريم به اين ابزار و وسيله بيشتر توجه شود و از امکاناتش بيشتر استفاده شود، اين معجزه ای است که ما در طول انتخابات و بعد از انتخابات ديده ايم که بايد با توجه به موقعيتی که داريم از اين وسيله استفاده کنيم.

طبيعتا فضای زندگی های فردی و اجتماعی را از طريق رسانه ها به هم پيوند می دهيم و يک حرکت عظيم و گسترده و قابل دوامی را ايجاد می کنيم.

يکی از دلايل تداوم همين حرکت به نظر بنده همين قضيه است که متعلق به يک گروه اندک يا حزب و يا جريان مبارزه با تمام ابعاد و جزييات نيست بلکه يک جريانی است آميخته با آرمان ها و آمال و شيوه زندگی خود مردم.

ما می خواهيم از تفسير اين که آيه ای که "خانه های خود را قبله قرار دهيد " الهام گرفته و اين طور باشد که مردم در رجوع به شبکه وسيع اجتماعی و اين تشکل های ريز و درشت خودشان که هر کدام ما در آنها چندين سهم و شرکت داريم در حقيقت اين حرکت شکل و ادامه پيدا کند.

راه حل بحران چگونه بدست می آيد؟

تا هنگامی که مساله بحران و مشکل در کشور قبول نشود، تا هنگامی که مردم کثير و اکثريت مردم اغتشاشگر ناميده بشوند ، تا موقعی که مردم به حساب نيايند، تا موقعی که حق مردم قبول نشود برای تعيين سرنوشت خودشان، راه حل جامعی برای رفع مشکل پيدا نخواهد شد.

برای همين وحدت ملی در معنای دومی که بنده ذکر کردم که فعاليت ها و دسته ها و گروه ها می کنند در اين رابطه که برخی با نيت خير است فکر می کنم که اين مساله ضرورت دارد که در هر حرکتی به مردم احترام گذاشته بشود ، اکثريت مردم رانده نشوند ، مردم همه با هم اند حتی آنهايی که عقايد ديگری دارند، اين تفکيک و تجزيه را ما می کنيم و متاسفانه مردم را از همديگر جدا می کنيم . اصل اين است که به مردم احترام گذاشته شود ، عقايدشان را قبول شود و اين اصل که همه ما بايد به قانون اساسی برگرديم و اين که بايد به حاکميت مردم بر سرنوشت خودشان بايد برگرديم ، آن موقع راه حل خيلی راحت پيدا می شود برای اين مشکل.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016