دوشنبه 25 آبان 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

ققنوس به پرواز در آمده است! احمد وحدت خواه

احمد وحدت خواه
به نظر می رسد آرزوی اکثریت ما ایرانیان برای «بازگشت به خویش» این بار به راستی در جنبش سبز متبلور شده است. و این جز بازگشتی به ارزش های تاریخی و ملی برای تعیین سرنوشت و آینده میهن بر مبنای هویت راستین ما ایرانیان نمی باشد

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


مفسران و فعالین سیاسی از طیف های گوناگون «جنبش سبز» را با انواع قیامهای اجتماعی برای دست یابی به آزادی و عدالت، تولدی جدید از سوی یک ملت تاریخی، نمایشی از اتحاد ملی برای زدودن زنگارهای دروغ و ارتجاع مذهبی و ووو مقایسه وتعریف کرده اند.

با اینکه شاید هنوز برای شناخت واقعی و کامل این پدیده اندکی زود باشد و بدون شک تحولات شگرف دیگری نیز در راهند، کماکان این تعاریف بخشی از حقیقت را در خود دارند.

امیر طاهری در نقدی بر کتاب «بازگشت به خویش» دکتر علی شریعتی در سالهای پیش از انقلاب افکار و آرمانهای روشنفکران مذهبی مخالف شاه را «بازگشت به خیش» خوانده بود. با آنکه بسیاری از روشنفکران مذهبی ما جان شیرین خود را هم بر سر آرمانهای عدالتجویانه خود نهاده اند، نهایتا سیستم ولایت فقیه که به علل گوناگون تاریخی از فرای جانبازی همه اقشار ایرانیان برای دست یابی به آزادی و استقلال سرانجام بر ما غلبه کرده است نتیجه ای عملی جز بازگشت به خیش، به معنای بازگرداندن میهن ما به عصر توحش و زوال معنویت و انسانیت نیافریده است.

علیرغم این به نظر می رسد آرزوی اکثریت ما ایرانیان برای «بازگشت به خویش» این بار به راستی در جنبش سبز متبلور شده است.

و این جز بازگشتی به ارزش های تاریخی و ملی برای تعیین سرنوشت و آینده میهن بر مبنای هویت راستین ما ایرانیان نمی باشد.

انقلاب اسلامی با کینه ای تاریخی از وجود این هویت ایرانی در میان ما ایرانیان که از سوی پادشاهان پهلوی به سود ادامه نظام سلطنتی و همچنین نوسازی ایران مورد بهره برداری قرار میگرفت از روز نخست ارزش های فرهنگی و اجتماعی این هویت را مورد تهاجم و سرکوب قرار داد.

لگد مال کردن هرآنچه که ما را به عنوان ملتی میهن دوست و آرزومند دستیابی به آزادی و استقلال و پیشرفت و نوگرایی معرفی می کرد جز با منحرف کردن تفکر نسل جوان از اندیشه ایرانی بودن به دست نمی آمد. در این روند زدودن تمایلات میهن دوستی، رواج خرافات مذهبی، امت خواندن ملت، پیوند سرنوشت ایران به جنگهای ارتجاع مذهبی در منطقه، و سرانجام آفریدن دستگاه قرون وسطایی ولایت فقیه برای سرکوب روزمره و فرعونی ملتی آزادیخواه و باستانی سیاست های رژیم را تشکیل می داده اند.

به عبارت دیگر رژیم جمهوری اسلامی در سی سال گذشته تمامی تلاش ایدئولوژیکی خود را برای «آفریدن» یک انسان دیگر ایرانی از راه تبلیغ سیستم ارزشی مورد دلخواه خود که در آن فرد از اختیار و استقلال خالی و از روی ترس و نادانی عبد ولی و «نماینده خدا» می باشد به کار گرفته، اما شکست خورده است.

جنبش سبز علاوه بر همه خواسته های برحق و تاریخی خود همچنین نبردی ارزشی به شمارمی رود که با نشانه گرفتن مستقیم «ارزش» های مورد تبلیغ رژیم و به سخره گرفتن بنیاد های فکری و عقیدتی آن در صدد برافکندن مجموعه آن است.

مرحوم دکتر مصباح زاده در ذکر خاطرات خود در زمان تاسیس روزنامه کیهان نوشته است او در آغاز جوانی با مدرک دکترای حقوق از سوئیس در دوران اشغال ایران به دست متفقین وارد کشوری شد که هرگوشه آن را فقر و بدبختی و ستم و بیماری فرا گرفته بود. اما چون در افسانه ها و تاریخ خوانده بود که ملت ایران بارها چون ققنوسی از زیر خاکستر آتش اشغال مهاجمین و ستمگران حاکم بال گسترده و به پرواز پیروزی و ماندگاری جاودان در آمده است به سرافرازی کشور ایمان داشت و عمر خود را از راه دیگری وقف پیشرفت آن کرد.

نسل جوان امروز ایران نیز به این ایمان دست یافته است و می داند که در همبستگی هیچ نیرویی تاب مقاومت درمقابل آن را ندارد. به چهره های مصمم آنان بنگریم و به فریادهای آزادیخواهانه شان گوش فرا دهیم.

ققنوس به پرواز در آمده است!


احمد وحدت خواه

avahdatkhah@gmail.com


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016