دوشنبه 30 آذر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

آزاده حتی در سرای قدرت، حميد فرخنده

[email protected]

آيت الله منتظری از نادر مراجع شيعه بود که زندگی اش عين ديانت اش بود. به حق و عدالت صرفا به مقتضای کلاس درس فقه يا برای انتشار توضيح المسائل نپرداخت. او حق و عدالت را زيست، فرياد کرد. آنهم نه تنها در کلاس های درس حوزه يا بر منابر وعظ در جايگاه روحانی مخالف حکومت شاه، بلکه آنگاه که انقلاب او را از تبعيدگاه ها و زندان های طولانی در سرای قدرت نشاند نيز همچنان آزاده ماند. تنها از تکاليف شيعيان سخن نگفت، بر حقوق آنان نيز تاکيد کرد. فقيهی بزرگ بود اما دين او و فقه او چنان فربه نبود تا بر اخلاق سايه اندازد. از حقوق بی پناهترين شهروندان ايرانی، يعنی بهائيان دفاع کرد.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


رسم زمانه چنين بوده است که مبارزان از جان گذشته يا روحانيون شجاع و آزاده با قدرت های حاکم درافتند، از حق و عدالت بگويند، زجرها بکشند و تبعيدها بروند، اما آنگاه که خود به حکومت رسيدند اخلاق را فدای قدرت و حق را فدای مصلحت حفظ حکومت خويش کنند. مخالفان و منتقدان را زجر دهند و به تبعيد بفرستند. آيت الله منتظری بحق استثنايی بر اين قائده دردناک و خونبار در تاريخ سياسی ايران بود.

شگفت انگيز اينکه آيت الله منتظری از سنت ايران آمد اما رسمی نو درانداخت. امروز دست شعبده قدرت برای بسياری باز شده و نگاه لنينی دولت محور جای خود را به نگاه مدنی جامعه محور داده است. در آن سال های سياه که انقلاب تلخ ترين محصول خويش را با اعدام هزاران زندانی سياسی ارائه داد، حکومتيان هنوز سودای ساختن بهشت را داشتند. بسياری از مخالفان حکومت نيز در رويای گرفتن قدرت حکومتی برای پايان دادن به معضلات کشور بودند. در چنان عصری بود که آيت الله منتظری از کوچه های سنت جامعه ايرانی آمد، اما حتی به مخالفان مدرن حکومت نيز نه تنها درس آزادگی، که راه ساختن جامعه مدرن نشان داد.

بودند دمکراسی خواهانی که بر آن بودند و شايد هنوز بر اين نظر باشند که اگر آيت الله منتظری رهبر انقلاب اسلامی را بخاطر اعدام های سال ۶۷ مورد انتقاد شديد قرار نداده بود، از مقام خود عزل نمی شد و می توانست بعد از درگذشت بنيانگذار جمهوری اسلامی ايران، بعنوان رهبر جديد به اصلاحات مورد نظر خويش بپردازد. می گويند آقای منتظری بودنش در آن سال ها در مقام رهبری نظام می توانست بسيار بحال مردم و کشور مفيدتر باشد تا آنکه مجبور به سکوت شود يا در حصر خانگی قرار گيرد.

آزادگی آيت الله منتظری اما فراتر از آن بود که حق و عدالت را قربانی مصلحت گرايی سياسی کند. از سوی ديگر، دو دهه بعد از کنار گذاشته شدن او از مقام جانشينی آيت الله خمينی، اکنون جامعه ايرانی و فعالان و نخبگان سياسی آن بيش از پيش به اين نتيجه رسيده اند که کسب قدرت سياسی از سوی دمکراسی خواهان بدون تقويت جامعه مدنی، به تثبيت دمکراسی منجر نخواهد شد. آيت الله منتظری چه شايسته و بموقع عطای حکومت را به لقای زشت قدرت بخشيد. چه درس بزرگی اين مجاهد نستوه به فرزندان خويش داد.

آيت الله منتظری همواره در برابر اسلام پناهان مستبد و متحجر حامی فرزندان سبز خويش بود. فرزندانی که جای پيام های دلگرم کننده وی ر ادر حرکت های روزهای بزرگ در پيش رو بسيار خالی خواهند ديد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016