چهارشنبه 9 دی 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

نحوه به خاک‌سپاری سيدعلی موسوی حبيبی، خبری از محسن مخملباف

از ديروز وحيد از طرف بيت آقا مسئول شد با همکاری بچه های اطلاعات سپاه قضيه خاکسپاری خواهرزاده موسوی ر ا فيصله دهند. ساعت ۲:۳۰ نيمه شب توسط يک تيم از بچه های اطلاعات سپاه به خانواده شهيد موسوی اطلاع داده شد که خاکسپاری بايستی فردا صبح زود انجام شود و فقط فاميل نزديک حق حضور در مراسم تشييع را دارند. به پدر شهيد
اخطار داده شد چنانچه غير از فاميل نزديک، در مراسم خاکسپاری حاضر شوند، عواقب آن به عهده موسوی و فاميل اوست.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


از صبح زود مخابرات هماهنگ با بچه های اطلاعات سپاه موبايل های منطقه بهشت زهرا را قطع کردند تا امکان خبر شدن مردم وجود نداشته باشد. به محافظين مهندس از اطلاعات سپاه دستور داده شد، مهندس موسوی را در آخرين لحظه برای نماز بياورند. حدود ۲۰۰ نفر از فاميل دور و نزديک موسوی جمع شده بودند. تعدادی مرد و زن به ظاهر عزادار هم از بچه های اطلاعات سپاه وارد فاميل عزادار شدند تا جمعيت را از داخل کنترل کنند.
ساعت ۸:۳۰ پيکر شهيد را آوردند و نيم ساعت اجازه عزاداری به خانواده داده شد، بعد پيکر سيد علی موسوی را به غسالخانه بردند. تقريبا يک پادگان لباس شخصی و نيروی انتظامی و گارد ضد شورش دور فاميل چيده بودند.
در غسالخانه به سرعت شهيد را شستشو دادند و فاميل را به محوطه پشت غسالخانه بردند تا بتوانند نماز بخوانند.
در اين لحظه ميرحسين را آوردند. يک گروه ۱۵ نفره از دور و نزديک از تک تک فاميل عزادار عکس و فيلم برداشتند. موقع نماز دوربين ها روی ميرحسين زوم کردند و تمام نماز را فيلم برداری کردند.
دستور داده بودند فاميل حق برداشتن عکس ندارند و دوربين دو نفر از فاميل توقيف شد. و چند زن جيغ زدند "ای خدا نمی گذارند عکس نمازمان را بگيريم. در کربلا هم اينطور نبود." ماموران درون جمعيت هيس هيس کردند.
موقع نماز کارمندان يونيفورم پوش غسالخانه و کارمندان اداری بهشت زهرا از اتاق هايشان بيرون آمده بودند و با احترام و اشتياق به مهندس نگاه می کردند.
بعد از نماز فقط شعار لا اله الله داده شد. يک شهيد ديگر را هم آورده بودند. تعدادی از مردم که بی خبر سر خاک اقوام خود بودند با ديدن مهندس موسوی که جلوی جمعيت حرکت می کرد به سمت موسوی دويدند و پشت سر او راه افتادند تا سر خاک رسيديم جمعيت سه برابر شد.
موقع خواندن زيارت عاشورا وقتی نوبت به لعن معاويه و يزيد رسيد آمين ها و گريه ها بلند تر شد به خصوص وقتی که به جمله "امتاً قتلتک و امتاً ظلمتک و امتاً سمعت و راضياً به" رسيد. (گروهی که تو را کشتند و گروهی که به تو ظلم کردند و گروهی که شنيدند و راضی بودند....)
چون بيشتر فاميل ترک بودند يکی از فاميل دو بيت شعر از حيدر بابا خواند که همه با شنيدن آن زار می زدند، من معنی آن را نفهميدم چون ترکی نمی دانم اما از چشم های مهندس گوله گوله اشک می آمد. ماموران و بچه های درون جمعيت ساکت بودند اما مراقب همه بودند.
در بيرون بهشت زهرا و يک گوشه دورتر گارد ويژه آماده باش بود. نيروی انتظامی رفتار متفاوتی نسبت به لباس شخصی ها داشت.
شهيد سيد علی موسوی حبيبی در قطعه ۹ رديف ۳۴ قبر ۳۹ دفن شد. فاميل از ميرحسين می پرسيدند: "کی مراسم می گيرند؟" مهندس موسوی گفت: "خون شهيد ما از بقيه شهدا رنگين تر نيست. هر وقت همه شهدا را پس گرفتيم يک مراسم جمعی می گيريم."
بعد جمعيت را متفرق کردند و مهندس موسوی و خانم رهنورد به سر مزار خواهر رهنورد رفتند و از آن جا به خانه برگشتند.
از ديروز شايعه دستگيری مهندس موسوی و رهنورد را به همه گفته اند پخش کنيم. علت آن ترساندن سبزهاست و سنجش عکس العمل مردم برای چنان روزی.

گزارش از مامور سبزی در بيت رهبری


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016