گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
17 بهمن» چگونه مطمئن شديد؟! حسين شريعتمداری، کيهان5 بهمن» حسين شريعتمداری: بانک مرکزی مجوز انتشار شعارهای ضد اسلامی و ضد انقلابی را می دهد، رد پای افراد نفوذی و جريانات آلوده در بانک مرکزی، کيهان 2 بهمن» جوانفکر، مدير عامل ايرنا میشود، فارس 16 دی» پاسخ کيهان (ايران) به مقاله مجيد محمدی در باره مرجعيت در راديو فردا 16 دی» نامه سرگشاده جمعی از روزنامه نگاران و وبلاگ نويسان به رئيس قوه قضاييه در باره هتک حرمت کيوان مهرگان و عبدالرضا تاجيک توسط کيهان
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! انتقاد علی اکبر جوانفکر، مشاور مطبوعاتی احمدی نژاد از روزنامه کيهان، ايسنامشاور مطبوعاتی رييسجمهور در يادداشت اخير خود که آن را با عنوان "زياده روی !" در وبلاگش منتشر کرده، نسبت به حسين شريعتمداری مدير مسوول روزنامه کيهان به بيان انتقاداتی پرداخته است. به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاری دانشجويان ايران(ايسنا) علی اکبر جوانفکر با انتقاد از يادداشتی به قلم حسين شريعتمداری مديرمسوول روزنامه کيهان در شش ماه پيش، آن را ناديده گرفتن اصول اخلاق حرفهای از سوی مدير مسوول يک رسانه ارتباط جمعی با سابقه دانسته و با اشاره به متن آن آورده است که نويسنده اين يادداشت " از موضع مدعی دفاع از مقام شامخ ولايت، آقای اسفنديار رحيم مشايی ، معاون رييس جمهور را به مهره کودتای مخملی ، يک عامل وابسته به خارج و تلاش برای عبور از ارزشهای اسلامی و انقلابی و زيرپا نهادن قوانين مسلم جمهوری اسلامی ايران متهم کرد. " وی افزوده است: آقای شريعتمداری در آن يادداشت به طور حيرتانگيزی رئيس جمهور محترم را به دليل انتصاب آقای رحيم مشايی به سمت معاون اول خود مورد عتاب و سرزنش قرار داده و مدعی شد که رييسجمهور از ابتدا اين انتصاب را “بدون کمترين توجيه منطقی و دليل عقلانی” انجام داده است. وی يادآور شده است: رهبر معزز انقلاب ، پس از کناره گيری آقای رحيم مشايی از معاون اولی رئيس جمهور ، طی سخنانی فرمودند؛ در اين موضوع نبايد به کسی بيهوده تهمت زد و او را به خاطر يک امر ، از همه آنچيزهايی که صلاحيت او محسوب می شود ، نفی کرد. اين سخنان به روشنی از اختلاف ديدگاه رهبر روشن ضمير انقلاب با يک جريان مدعی که آقای حسين شريعتمداری مدير مسوول محترم کيهان از چهرههای شاخص آن محسوب می شود ، حکايت میکند. وی با اشاره به تفاوت ميان اين دو ديدگاه ابراز عقيده کرده است: به اندازه نگاه تاييد کننده صلاحيتهای رحيم مشايی برای تصدی ساير مسووليت ها و نگرش ديگری که او را عامل بيگانه ، حامی اسرائيل و مهره کودتای مخملی معرفی می کند ، قابل درک و رويت است. تعارض و تناقض اين جبههگيری عجيب آقای شريعتمداری با رهنمودهای رهبر فرزانه انقلاب که پس از کنارهگيری آقای رحيم مشايی از سمت معاون اولی رييسجمهور صورت گرفت، مدير مسوول محترم روزنامه کيهان را ناگزير از آن ساخت تا در يک يادداشت ديگر بر موضع غيرقابل توجيه خود سرپوش بگذارد و از اين رهگذر مانع از ديده شدن اختلاف نگرش او به مسائل و تحولات سياسی با ديدگاه رهبر فرزانه انقلاب شود. وی با اشاره به اينکه " آقای حسين شريعتمداری در کيهان نوشت : وظيفه خود می دانم که با نوشتن اين وجيزه، آنچه ديروز نوشته بودم را تصحيح کرده و اذعان کنم در اعتراض و انتقاد به کسانی که نامشان در آن نوشته به ميان آمده ، زياده روی شده بود. "خاطرنشان کرده است: مدير مسوول کيهان در اين يادداشت برای جبران موضعگيری شتابزده و غيراصولی خود عليه رئيسجمهور ، همچنين بر اين نکته تاکيد کرد که آقای احمدینژاد را دور از خط امام و رهبری نمیداند. وی در ادامه اين ياداشت ولايت پذيری خود را اينگونه تشريح کرد: بالاخره از ژرفای دل بر اين باوريم که پيروی از ولی امر مسلمين تنها راه نجات است و آنجا که در برداشت خود با نظر مبارک ايشان فاصله می بينيم بر اين تصور باطل نيستيم که بايد ضمن حفظ برداشت خود از او اطاعت کنيم، بلکه کمترين ترديدی نداريم که «هرچه آن خسرو کند، شيرين بود». شاور مطبوعاتی رييسجمهور اظهار کرد: از روزنامه کيهان و مديرمسوول باتجربه آن انتظار میرفت که با درس گرفتن از اين موضوع، از آن پس در قبال رييسجمهور محترم و آقای رحيم مشايی رئيس دفتر رييسجمهور با درايت و تامل بيشتری اظهار نظر کند و نشان دهد که به اندازه ادعاهايی که مطرح میکند ، در عمل پی جوی منويات و خواست رهبر عزيز انقلاب است. وی در ادامه با اشاره يادداشت دهم بهمن ماه ـ يعنی کمی بيش از شش ماه پس از اين يادداشت ـ آورده است: روزنامه کيهان بار ديگر مخاطبان خود را حيرتزده کرد و آنها را از يک سو نسبت به تعهد و پايبندی اين روزنامه در داعيه هايی که برآن پای میفشرد، مردد ساخت و از سوی ديگر اين سووال را در برابر مخاطبان قرار داد که آيا دوستان کيهانی ، برای درس گرفتن از حوادث و رويدادها ، از هوشمندی و درک کافی برخوردارند؟ وی با بيان اين اعتقاد که " شتابزدگی آشکار روزنامه کيهان در موضعگيری غيرمنطقی در برابر رئيس جمهور را میتوان، از استناد اين روزنامه به يک مصاحبه بی اساس و تکذيب شده با آقای احمدینژاد ، درک کرد. چگونه است که آقای شريعتمداری حق انتقاد و اعتراض به رئيسجمهور را برای خود قائل است اما در همان حال حاضر به تحمل نگرش انتقادی يک کارگردان سينما به يکی از دستگاههای اجرايی کشور، هرچند آن دستگاه ، وزارت اطلاعات به عنوان يکی از دستگاههای مهم و حساس کشور باشد، نيست؟" پرسيده است: به راستی بايد پرسيد که اين ديدگاه کيهان، از چه منطقی تبعيت میکند؟ بر پايه کدام "دليل عقلابی"؟ وی در عين اينکه خاطرنشان کرده است " انتقاد و اعتراض به رييسجمهور امری مباح ، لازم و واجب شمرده میشود اما رويکرد انتقادی در فيلمی که در جشنواره فيلم دهه فجر جايزه برتر را به دست آورده است ، به مثابه مخدوش کردن همه ارزشهای انقلابی نهفته در سيستم اطلاعاتی کشور معرفی می گردد؟" همچنين پرسيده است: چرا سطح اين ارزشها را تا اين حد تنزل میدهيد که با جهتگيری يک فيلم ، آن را از دست رفته میپنداريد يا وانمود میسازيد؟ وی با تاکيد بر اينکه " نگاه انتقادی کيهان به رييس جمهور محل اشکال نيست به ويژه آنکه آقای احمدینژاد طی سالهای گذشته ، با شجاعتی ستودنی بارها به استقبال از نقد و انتقاد رفته و از ديگران خواسته است تا او را بيرحمانه مورد انتقاد قرار دهند" ادامه داده است: اما از دوستان کيهانی بايد پرسيد که چرا به برطرف کردن دوگانگی در ديدگاههای خويش و اصلاح برخی از نگرشها و رفتارهای غيرهمسو با نظر رهبری معزز نمیپردازيد و همچنان بر همان مشی و منشی اصرار میورزيد که پيشتر به واسطه آن، در معرض ملامت رهبری عزيز قرار گرفتيد؟! هشدار به ديگران درباره ابتلا به “التقاط فرهنگی” محل اشکال نيست؛ چراکه اين هشدارها اگر برآمده از نيکانديشی و خيرخواهی باشد، امری پسنديده است اما طرف هشدار دهنده بايد مراقبت کند که با تکرار “زياده رویها” ، خود به اين بيماری صعب العلاج مبتلا نشود. Copyright: gooya.com 2016
|