دوشنبه 30 فروردین 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

مهدی کروبی: حرکت مردم وارد مرحله رشد و بلوغ خود شده است، مردم هوشيارتر شده اند، سحام نيوز

- مديريت جهان و کشور کم بود حوزه خصوصی خانواده ها را مديريت می کنند
- مردن هم در اين اوضاع دردسرساز شده است
- از يک سو تشويق به رفتن از تهران می کنند و از سوی ديگر خواهان افزايش جمعيت هستند!
- مديريت جهان و کشور کم بود که اينک قصد مديريت در حوزه خصوصی خانواده ها را دارند!


جمعی از فعالين مدنی، سياسی، دانشگاهی و خانواده های بازداشت شدگان با حجت الاسلام ولمسلمين مهدی کروبی ديدار کردند. در اين ديدار مسائل متعددی مطرح گرديد که ايشان ضمن مهم قلمداد کردن مسائل مطرح شده، مباحثی مهم را بيان نمودند که شرح آن در زير می آيد.
مهدی کروبی درباره تداوم فشارها و نقش مردم چنين گفتند:



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


مردم هوشيارتر شده اند
تداوم و تشديد فشارها، تهديدها و ايجاد ارعاب در جامعه ناشی از کوته نگری عده ای است که برای بقاء خود راهی جز اين متصور نيستند. افراطيون با توقيف روزنامه ها، تذکرات روزمره به آنانيکه حتی تمامی جوانب را رعايت می کنند، تاييد احکام سنگين در دادگاه های تجديد نظر، احضارهای پی در پی، ملاقات ندادن به خانواده های بازداشت شده گان، بازگرداندن برخی از زندانيان آزاد شده به زندان حتی با وجود وثيقه های بسيار سنگين و ... به زعم خود بر اوضاع مسلط شده و کنترل بحران را به دست گرفته اند در حاليکه واقعيتهای اجتماعی حکايت از اخبار ديگری دارد. خواستگاه به حق مردم و تفکر آنان بر قوت خويش باقيست. آنچه که تغيير يافته همانا هوشيارتر شدن مردم در مواجهه با اعمال فشارها و تهديدهاست.استقبال و ابراز محبت مردم در کوچه و خيابان، در بازار و محل کار و در هر موقعيتی مناسب از زندانيان آزاد شده، آيا نشان دهنده کنترل و تسلط بر اوضاع است ؟! و يا حکايت از مهر تائيد مردم بر اتخاذ چنين شيوه و سياستی است؟!

حرکت مردم رو به رشد است
حرکت هوشمندانه چهره به چهره ی مردم در جهت دستيابی به خواستگاه به حقشان که همان عمل به قانون اساسی است، با افزايش تاثيرگذاری در لايه های اجتماعی و سياسی وارد مرحله رشد و بلوغ خود گرديده است. اين موضوع عرصه را چنان بر افراطيون دولتی تنگ نموده که کارشان از زنده ها گذشته و سخت در تلاشند تا مديريت کفن و دفن و مراسم های خاکسپاری و فاتحه ی مرده ها را تحت پوشش مديريتی خود!! قرار دهند!!
وی در ادامه همين مبحث افزود:

در مواردی حق برگزاری مراسم يادبود و فاتحه را از مردم سلب کرده اند!
با نحوه عملکردشان چنان عرصه را بر نظام و مردم تنگ کرده اند که مردن هم در نوع خود دردسر گشته است! گويا با مردن، فرد جرمی را مرتکب می شود که اينگونه با مراسمش برخورد می کنند! متاسفانه مشاهده شده در مواردی حق برگزاری مراسم يادبود و فاتحه را از مردم سلب کرده اند! و اخيرا مانع برگزاری مراسم های خاکسپاری، سالگرد و فاتحه برای برخی از چهره ها و شخصيتها و بزرگان شده اند!
اجازه برگزاری سالگرد دوم آيت ا.. توسلی را در مسجد ندادند و خانواده ايشان بدليل آنکه از برخوردهای خودسر خائف بودند و حسينيه جماران امنيت لازم را نداشت از برگزاری مراسم در حسينيه منصرف و نهايتا در يکی از اتاقهای دفتر امام مجلسی محقر برگزار کردند! مراسم تشييع مادر شهيدی بزرگ که عمری را رنج ديده و غمها تحمل کرده بود را به حوادثی تلخ در قم تبديل می کنند! و سالگرد برخی شخصيتها که همگان حتی با وجود اختلاف سليقه، بر ايمان و تدين وی شهادت می دهند و معترفند بر عدم ترک نماز شب وی و روزه گرفتن های ايشان از رجب تا رمضان، جلوگيری بعمل آوردند!
همه اينها در حاليست که به ياد داريم رژيم فاسد گذشته مانع برگزاری مراسم های سالگرد و فاتحه نمی گرديد. آيت ا.. سعيدی به سال ۴۹ در زندان شاهنشاهی به شهادت رسيدند. مجامع فاتحه برگزار گرديد که اولين جلسه آن نيز با حضور مرحوم آيت ا.. طالقانی بود. مرگ مشکوک آيت ا.. حاج آقا مصطفی خمينی که امام آنرا از الطاف خفيه الهی برشمردند با وجود حساسيت بسيار بالا، برگزار گرديد. برای آيت ا.. غفاری که در زندان به شهادت رسيدند، مرحوم دکتر علی شريعتی که در انگلستان رحلت نمودند، مرحوم دکتر شيبانی و ديگران، بدون ممانعتی مجامع فاتحه برگزار گرديد در حاليکه جملگی اينان از مخالفين و مبارزين رژيم بودند.
در همين راستا، کروبی به درج مقاله ای از روزنامه بهار اشاره نموده و ادامه می دهند:

سلايق و شيوه های دولتمداری خود را بر دستورات اکيد اسلام ترجيح می دهند!
مباحث مطروحه تاکنون ممکن است شائبه سياسی داشته باشد اما مواردی وجود دارد که به هيچ وجه شائبه سياسی در آن نيست. مقاله ای تحت عنوان "غريب وطن" در روزنامه بهار به تاريخ هيجدهم فروردين ۸۹ در ارتباط با پسر شيخ حسنعلی نخودکی خواندم. مرحوم آيت ا.. شيخ حسنعلی نخودکی عالمی بزرگ و عارفی وارسته بود که کرامات ايشان حتی در محافل برخی از روشنفکران دانشگاهی نيز زبانزد است. مردم خراسان با آوازه و نام اين عالم ربانی آشنا و به وی ارادتها دارند. پسر ايشان مرحوم آيت ا... شيخ علی مقدادی که بيش از ۸۰ سال عمر داشته است در اسفند ماه سال گذشته دار فانی را وداع گفته و نزد رحمت ايزدی شتافتند. جمعی از مريدان و دوستداران ايشان طبق وصيت وی جهت دفن در حرم مطهر امام رضا(ع) و يا نزد مقبره پدرشان که در صحن انقلاب حرم مطهر قرار دارند، اقدام می کنند. شرح قسمتی از ماجرا عينا" از مقاله روزنامه بهار نقل می گردد: "صبح آنروز آقازاده هايش به اتفاق وصی آن مرحوم جهت خريد يک باب غرفه در خواجه ربيع به آستان قدس مراجعه کردند، ابتدا موافقت نشد و گفته شد پيش فروش نداريم. ليکن پس از تماس يکی از بستگان با نزيکان مقام توليت مقرر شد ليست صاحبان قبور با کپی شناسنامه داده شود تا قرارداد فروش غيرقابل انتقال به ديگری منتقل شود. روز جمعه بود، پول نقد موجود نبود و چک را هم قبول نمی کردند، از خريد غرفه انصراف دادند و جلوی غرفه را خريداری کردند..."
صبح روز بعد آبولانس بدون تابوت مراجعه می کند که پس از آوردن تابوت بنزين تمام می کند !!
" پس از طواف و ادای نماز ميت و مراسم خطبه خوانی بر سر مزار پدرش برده شد که ناگهان خبر رسيد جهت دفن در گنبد سبز کنار قبر شيخ مومن موافت شد. حضار اشک شوق ريختند و جنازه را به گنبد سبز منتقل کردند. پس از دقايقی ماموران و روسای نيروی انتظامی وارد عمل شده و از دفن ايشان ممانعت بعمل آوردند. مجددا تصميم گرفته شد جنازه به خواجه ربيع منتقل شود.."
در نهايت جنازه آن مرحوم پس از چند روز بلاتکليفی، با استخاره فرزندانش در روستايی به نام فارمد دفن گرديد.!
ايشان در اين باره افزودند:
مگر نه آنست که اسلام تاکيد نموده جنازه بر زمين نماند و در اسرع وقت دفن شود؟! وليکن گويا سلايق و شيوه دولتمداری بر دستورات اسلام ارجحيت يافته است!
يعنی حکومت ما اينقدر ناتوان و ضعيف گشته که حتی در مراسم به خاکسپاری مردم اعم از سياسی و غير سياسی به مشکل برخوده است؟! چرا می خواهيد نظام مقتدر و توانمند ما را در اذهان ملتها و دولتها ضعيف بنمائيد؟! تمامی حکومتها چه صالح و چه ناصالح سعی در جلب رضايت عموم مردم دارند و بی جهت دشمن تراشی نمی کنند. متاسفانه گويا بناست ما بجای جذب حداکثری و دافعه حداقلی به دفع حداکثری و جذب حداقلی دست يابيم!!
کروبی با ابراز تاسف از وضعيت بوجود آمده، چنين ادامه می دهند:

فصل مرگ طبيعی نيست!
با اين اوصاف، انسان با خود می انديشد مبادا با فرا رسيدن مرگش موجبات آزار و اذيت مردم را فراهم سازد!! در اين راستا نقل خاطره ای خالی از لطف نيست: يکی از نمايندگان روحانی مجلس اول بنام آقای کشفی پس از آنکه از نوشتن نامه و پيگيری موضوع از طريق وزير آموزش و پرورش و مسوولين مربوطه در خصوص مشکلاتش ره به جايی نبرد، نامه ای به جبرئيل نوشت که "ای جبرئيل حال که کسی پاسخگوی من نيست، پس تو پيام مرا به خدا برسان" و آنرا منتشر کرد.
گويا اکنون ما هم بايد نامه ای به عزرائيل بنويسيم تا پيام ما را به خدا برساند که "خدايا! اگر بناست اين ايام، ايام مرگ طبيعی ما باشد! مجالی اعطاء فرما و از آمدن عزرائيل جلوگيری کن". اکنون زمان مرگ طبيعی نيست چرا که کار را به جايی رسانده اند که مرگ در اين ايام مايه گرفتاری مردم می شود و صد البته با سخاوتمندی دادگاهها که به دست گرفتن سنگی را حکم محاربه می دهند چه بسا در ايام مرگ ما نيز با ايجاد درگيری و ضرب و شتم مردم، عده ای را نيز محارب قلمداد کنند!
سپس مهدی کروبی درباره گله مندی جوانان و دانشجويان از وضعيت سخت اقتصادی، بی کاری و سخنان اخير مقامات اجرايی، افزود:

تحميل هزينه گزاف بر نظام!
از طرح برخی مباحث جديد سخت متحيرم!

طرح خروج ۵ ميليون نفری از پايتخت در ازاء اعطای زمين، افزايش ۵۰ درصدی حقوق و مزايا و ترفيع مقام!! آيا تحميل هزينه گزاف بر نظام نيست؟! بحثی در مورد کاهش جمعيت در تهران نداريم وليکن سياستهای دوگانه و متضاد که از يک سو تشويق به رفتن می کنند و از سوی ديگر خواهان افزايش جمعيت هستند، آيا جز راه اندازی يک جنگ روانی است؟! جالب آنکه برای سودجويان زمينه سازی می شود. چه تضمينی وجود دارد که زمين را گرفته و دوباره به تهران بازنگردند؟! بهتر آنست که بجای طرح شعارهای غيرعملی و بالا بردن سطح توقعات و تحميل هزينه بر نظام، از طريق توزيع ثروت و عدالت از مهاجرت آنهايی که در شهرستانها و روستاها هستند جلوگيری بعمل آيد و طی يک استراتژی بلند مدت نسبت به کاهش جمعيت پايتخت نايل شد.
دبيرکل حزب اعتماد ملی درباره سخنان اخير مقامات اجرايی اينچنين ادامه دادند:

افزايش فقر و حاشيه نشينی
در حاليکه بدليل افزايش فقر شاهد افزايش و گسترش حاشيه نشينی کلان شهرها هستيم و نرخ دو رقمی و سنگين تورم بر زندگی مردم سايه افکنده و بی کاری گريبان گير خانواده ها شده است و برای زندگی بهتر سالها در جهت کنترل جمعيت تلاش گرديده است به يکباره می شنويم که اعلام می کنند ما در اين کشور فقر نداريم! کشور ظرفيت پذيرش ۱۵۰ ميليون ايرانی را در رفاه کامل دارد! دو فرزند کم است پس بچه دار شويد و به ازای هر نوزادی هم يک ميليون تومان هديه بگيريد!!
عجبا! مديريت جهان و کشور کم بود که اينک قصد مديريت در حوزه خصوصی خانواده ها را دارند!! طبق آمارهای رسمی ۱۴ ميليون از ۷۵ ميليون ايرانی زير خط فقر زندگی می کنند. پيشنهاد می دهم برويد و از کميته امام و طرح شهيد رجايی که خانواده های زير خط فقر شديد را پوشش می دهند بپرسيد که چند ميليون تحت پوشش آنها هستند؟!
اداره يک کشور اصول گرايی و اصلاح طلبی ندارد. مديريت کشور راست و چپ نمی شناسد. در عجبم چرا روزنامه های اصول گرا، مجلس و بزرگان تذکر نمی دهند و اصولا از نشر و پخش اين مطالب در جامعه جلوگيری بعمل نمی آورند و به تبعات و صدمات روانی و بار مالی شديد اين مباحث توجه لازم را نمی کنند؟! هر کشوری دارای برنامه و بودجه ای است که به تصويب مجلس و تائيد شورای نگهبان می رسد. هر ئنوع عملکردی خارج از چارچوب قانونی معين شده جز ايجاد هرج و مرج و تحميل هزينه های گزاف عايدی ديگر را نخواهد داشت.
کروبی در پايان نسبت به ارائه گزارش دانشجويان مبنی بر افزايش فشارها و سطح برخوردها با جامعه دانشگاهی کشور، اينطور بيان نمودند:

برخواسته های مشروع و قانونی خود مصر باشيد و پای فشاری کنيد
همانگونه که بارها اعلام نموده ام، اساتيد و دانشجويان سرمايه های اين کشور هستند و تعامل با اين قشر فرهيخته در شرايطی کاملا" عادی، تدبير و ظرافت و همياری با آنان را می طلبد. اکنون که بر جامعه ی دانشگاهی ما جفا شده است، می بايست برای جبران آن سالها کوشيد. اما متاسفانه نه گوشی شنوا هست و نه باوری بر اين امر! قطع حقوق، بازنشستگی اجباری و اخراج اساتيد، محروميت از تحصيل، بازداشتهای مکرر، صدور احکامی سنگين، برخورد با صاحبان فکر و انديشه و هنر و تداوم اين شيوه و نگرش افراطی و ناپسند همانا بدليل ترس و نگرانی از تاثيرگذاری اين قشر فرهيخته و عظيم است.
اما امروز شاهديم شما بيش از گذشته انسجام خود را بازيافته ايد. صبور باشيد و به خدا توکل کنيد. همچون گذشته روحيه خود را حفظ کنيد و بر خواسته های مشروع و قانونی خويش مصر بوده و پای فشاری نمائيد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016