سه شنبه 7 اردیبهشت 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

نامه مهدی اسلاميان، زندانی سياسی محکوم به اعدام به دبير کل سازمان ملل، فعالين حقوق بشر و دمکراسی

رياست محترم سازمان ملل متحد جناب آقای بان کی مون،

با سلام و نهايت ادب و احترام خدمت شما رياست محترم سازمان ملل به استحضار حضرت عالی می رسانم اينجانب مهدی اسلاميان روشنفکر و مدافع حقوق بشر و زندانی سياسی که مدت ۲ سال است بی گناه تحمل حبس می نمايم و مدت يک سال است در سلولهای مخوف و انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوين زير شديدترين شکنجه ها قرار داشتم و تمامی اين سختيها را به جرم برادر بودن متحمل شدم .
طبق گفته های نادرست معاون امنيت دادستان دادگاه انقلاب پايتخت ايران تهران به اتهام محاربه، افساد فی ارض ،عضويت در انجمن پادشاهی ،تلاش برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ايران ،کمک مالی موثر به گروهای ضد انقلاب بی دليل و بدون هيچ دليل و مدرکی و اعترافی توسط قاضی به اعدام محکوم شدم .
و هم اکنون در برابر چوبه دار ايستاده ام و سه نفر از هم بندانم بخصوص برادر کوچکم (محسن اسلاميان ۱۹ ساله) در تاريخ ۲۱ / ۲ / ۱۳۸۸ در شيراز اعدام شدند و مابقی هم بندانم در زندان اوين بدون هيچ دليل و مدرکی متحمل کيفر شديم .



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


در اين مدت که در انفراديهای زندان اوين بودم شبها از صدای ناله های دختران و پسران از خواب بيدار می شدم و تا صبح همراه با داد و فريادهای اين مظلومان با خدای خود راز و نياز می کردم و می گفتم خدايا کجايی؟ آيا تو هستی ؟ در اين مدت که در ۲۰۹ اوين بودم متحمل شکنجه های زيادی شدم که گاهی اوقات از شدت شکنجه خود را با سر به ديوار می کوبيدم و بارها و بارها صدای غل و زنجير جوانان اين مرز و بوم را می شنيدم که از اين سالن به آن سالن می رفتند .
مدت چهار ماه که در بند عمومی زندان اوين بودم .جوانانی را برای مداو به بهداری می آوردند که همگی خرد سال يا جوان بودند و به خاطر تجمعات بعد از انتخابات بشدت شکنجه شده بودند و تمام صورت وبدن آنها متورم و کبود بود که دل هر آزاده ای به درد می آورد . هر روزی که بنده به بهداری می رفتم دختران نوجوان را می ديدم که همگی بچه بودند و با لباس کاملا پوشيده و چهرۀ ترسيده و مضطرب آنها را می ديدم .
آقای بان کی مون آيا حق ما جوانان ايران از زندگی اين است؟آيا خداوند ما را برای زجر کشيدن آفريده است؟ آيا شما که نماينده تمام کشورهای دنيا هستيد و برای بازديد از کشور عزيزمان ايران قصد داريد بياييد .آيا از زندانهايی مثل اوين و رجائی شهر برای رسيدن به حقيقت بازديد خواهيد کرد؟ آيا دين خود را به خدا و فعالين حقوق بشر و مردم همانگونه که قصم خورده ايد ادا می کنيد؟
آقای بان کی مون بنده بخاطر دفاع از حقوق زندانيان حدود ۸ ماه است که به زندان رجائی شهر تبعيد کردند و در اينجا بارها و بارها نقض حقوق بشر را مشاهده کردم .بهداشت،درمان،آب و غذا در اينجا بسيار وضعيت اسفناکی دارد. آب آشاميدنی اينجا کاملا گل آلود و کثيف است . از نظر بهداشت و درمان بسيار در مضيقه هستيم . دکترهای متخصص در اين زندان برای مداوی زندانی وجود ندارد و بارها و بارها ديده ام که کسانی که به دنبال حق و حقوق خود هستند بشدت از طرف مامورين زندان مورد ضرب وشتم قرار گرفته و ديده ام که هنگامی کسی را می خواهند به سلول انفرادی منتقل کنند با دستبند و پابند وی را به سلول انتقال می کنند و بارها و بارها مشاهده شده بخاطر اشتباهات روسای زندان بشدت با هم درگير شدند و تا پای مرگ با هم جنگيدند در اينجا اگر کسی به مداوی اورژانسی احتياج داشته باشد چنين امکانی وجود ندارد که متاسفانه ممکن است به مرگ تبديل شود .
در چندين مورد مثل روز دوشنبه۳۰ /۰۱ / ۱۳۸۹ يکی از هم زنجيرانمان مورد ضرب وشتم بسيار شديدی قرار گرفت و بشدت دست و پای وی و بدن او مصدوم شد. آيا اين است دفاع از حقوق بشر و دفاع از حقوق زندانيان و حتی آب و حتی اينکه آب آشاميدنی زندان از چاهايی تامين می شود که در کنار اين چاه ها کانالهای فاضل آب عبور کرده است و دائما زندانيان با مشکل سنگ کليه و سنگ مثانه مبتلا هستند و دارويی هم برای درمان سنگ کليه اين عزيزان وجود ندارد و اگر کسی به هر عنوان بدنش زخمی شود و احتياج به درمان و زدن بخيه داشته باشد بايد هزينه آن را که بسيار کزاف است خود پرداخت کند و اگر نه مداوا نمی شود و همچنين به خاطر هتک حرمت زندانيان و نرسيدن به معالجه به موقع اعصاب و روان آنها با مشکلات کاملا جدی روبرو می شوند .
لذا از شما رياست محترم سازمان ملل متحد که برای بازديد از کشور باستانی ايران عزيزمان ديدن می فرماييد خواهشمندم برای حل پاره ای از مشکلات زندانيان رجائی شهر کرج ديدن فرماييد شايد ديدن شما از اين زندان مشکلات زيادی از زندانيان در بند اين زندان بخصوص زندانيان سياسی تا حدودی برطرف شود از اينکه از کشور باستانی و عزيز ايران قصد ديدار داريد کمال سپاسگزاری را دارم .

زندانی سياسی مهدی اسلاميان
سالن ۱ بند ۱ زندان گوهردشت کرج
۰۲ / ارديبهشت / ۱۳۸۹


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016