سه شنبه 7 اردیبهشت 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

هدفمند کردن يارانه ها با چه انگيزه هايی؟ کوروش گلنام

نخستين پرسش ها
نخستين پرسش ها که می تواند برای هر ايرانی در باره آن چه که به نام "هدف مند کردن يارانه ها" ناميده شده، به ميان آيد اين است که: آيا رهبر کودتاچی ورئيس جمهور دست نشانده او در انديشه بهبود زندگی مردم ايران و رفاه و آسايش بيشتر آنان هستند؟ آيا از آينده نگری و دلسوزی آنان است که چنين با پافشاری وشتاب و آن درگيری های زرگری بين مجلس ودولت پوشالی، چهارنعل تاخته اند تا برنامه ريزی و سياستی را به پيش برند که در حال و روز امروز جامعه ايران و با توجه به زير ساخت های ويران شده اقتصادی /اجتماعی ايران کنونی، بيشتر ويران گر است تا سازنده ؟
پاسخ به همين دو پرسش خود می تواند بسيار روشن گر بوده و ماهيت اين نيرنگ رهبر، رئيس جمهور و دولت دست نشانده را بر ملا سازد. اگر تا پيش از انتخابات نمايشی وفرمايشی در ايران، برای کسانی چه در درون و چه در برون مرز در باره ماهيت ضد انسانی، ضد پيشرفت و ضد تمدن بشری و نابسامانی های فراوان در حکومت اسلامی ترديدهايی وجود داشت، پس از کودتای انتخاباتی و سرکوب وحشيانه اعتراض های مسالمت آميز مخالفان وجنايت ها و فجايعی که در برابر چشم جهانيان رخ داد، برای آنان نيز ديگر نبايد در اين باره ترديدی برجای مانده باشد. آيا ناراست است اگر گفته شود: آن چه که برای حکومت اسلامی و رهبر خودخوانده و خودکامه آن اهميتی ندارد، همآنا چگونگی زندگی مردم ايران و آسايش و امنيت آنان است؟



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


امروز ديگر بر کسی پوشيده نيست که حکومت اسلامی در راه رسيدن به هدف های ديگری است که با بهانه های دروغين وزير پوشش"صدور انقلاب اسلامی" و"پيش برد اسلام" به ويژه در کشورهای مسلمان، چنين وضع فلاکت باری را برای مردم ما به وجود آورده است. علی خامنه ای و باندهای وابسته، تنها به سبب آز وشهوت به جاه ومال و قدرت و برای ماندگاری خود است که سياست های ويژه ای در پيش گرفته و به کار پراکندن ويروس کشنده و ويران گر انديشه های واپس گرا و شيوه های شوم و نفرت انگيز حکومت داری خود به ديگر سرزمين ها دست زده اند. سياست هايی که سالانه ميلياردها دلار از سرمايه های ملی مردم ايران رابباد داده و به بهانه های واهی پشتيبانی ازمسلمانان و"ملت های محروم جهان"، هم با باج دهی های کلان و هم شستشوی مغزی جوانان باورمند به اسلام ولی بی خبر وکم دانش وتجربه در ميان مسلمانان لبنان ،فلسطين، افغانستان، عراق و...، توانسته است در منطقه "سپرهای بلا" يا همآن پايگاه های آتش افروزی خود را ايجاد و آشکارا با خيانت به مردم ايران، حزب الله در لبنان وحماس در فلسطين و اينک حتا فردی چون "موگابه" بدنام را به مردم ايران برتری دهد. اکنون که حکومت اسلامی پس از سی ويک سال ستم گری در حق مردم ايران وفتنه گری و آتش افروزی در منطقه، در همه زمينه های ادعايی خود (جز آتش افروزی وشرارت وبر باد دادن سرمايه های مردم ايران)شکست خورده وبا انجام کودتای انتخاباتی وجنبش اعتراضی گسترده مردم، زلزله ای سخت در ارکان فرمانروايی آن پديد آمده و مشروعيتی برای آن نه در ايران و نه در جهان باقی مانده است، در همآن زمان که سرکوب خونين و دروغ پردازی های بی شرمانه ای را در باره کشتارها وتجاوزها در ايران به راه انداخته است، برای جلب توجه مردم و گريز از رسوايی و انزوای بی سابقه جهانی خود دست به هر کار و هر ترفندی چه در درون و چه در برون از ايران و در رابطه با ديگر کشورها زده است. چنين است که حکومت اسلامی تبه کار، اينک به راستی در بن بست سخت وسرنوشت ساز ميوه و ثمره سياست های نابخردانه و قدرت طلبانه خودگرفتار آمده است. از دست دادن اعتبار، آشفتگی در زير بنای حکومت، گسترش جنبش اعتراضی و بيزاری هر چه بيشتر مردم ايران که هم چون بمب ساعتی ای آماده انفجار است، وضعيت کشنده در ارتباط های جهانی و تهديد جدی برقراری تحريم های سخت عليه حکومت، که اين بار جنبه سياسی بسيار نيرومندتری دارد، حکومت را به مرز جنون کشانده است و رهبر مقدس با شتاب در همه زمينه ها دست بکار شده است تا شايدخود را از اين بن بست نابود کننده نجات دهد. در سياست خارجی می بينيم که از ناچاری و فلاکت حتا به موگابه پناه برده است و چند افسر دون پايه از"قطر" ناظر بر مانور نظامی اش می شوند! در درون نيز همه کار می کند و هم زمان با سرکوب و ايجاد هراس بيشتر و هر روزه، تاکه شيرازه کار يک باره از دست نرود، به هر نيرنگ ديگری دست زده تا شايد مردم را فريب دهد. حکومت در برابر مردم در دستی چماق سرکوب دارد و در دست ديگر با ميان آوردن دگرگونی در شيوه پرداخت يارانه ها، در انديشه خام خود می خواهدبرای آنان شيرينی داشته باشد!

انگيزه ها
نيرنگ تازه"هدف مند کردن يارانه ها" با انگيزه زدن چند نشان با يک تير است که البته چنان بی جان وناکارآمد است که در نهايت به فروپاشی هر چه بيشتر حکومت شتاب بيشتری خواهد بخشيد. هدف مند کردن يارانه ها زمانی می توانست سودمند باشد که حکومت ساز وکار ها و زير بنايی علمی و کار آمد داشته، اقتصادش چنين متلاشی و تورم زا نبوده ويارانه ها به جای پرداخت های نقدی در زمينه های ديگری برای بالا بردن ميزان بازدهی و پايين آوردن هزينه های سرسام آور سرويس های اجتماعی هم چون هزينه های پزشکی، دوا و درمان، بهداشت و به زيستی، مسکن و بيمه های همگانی به معنای درست آن و به سازی و ايجاد امنيت جاده ها وترافيک همگانی و... . به کار گرفته می شد تا هم از ميزان هزينه های سنگين مردم در اين زمينه ها که بخش مهمی از درآمدهای مردم را می بلعد، کاسته شده و هم امنيت جانی مردم بالا رفته واز ميزان بی اعتمادی، استرس های هر روزه مردم و ..... کاسته می شد. هدف مند کردن يارانه ها هيچ پايه علمی و هم خوان با زير ساخت های کنونی جامعه ايران ندارد.
از ديد نگارنده انگيزه های نابخردانه رهبر و رئيس جمهور کودتاچی در اين باره ازاين قرار است:
ـ جبران کردن بخشی از کسری عظيم بودجه دولت و واريز کردن نزديک به ۴۰ هزار ميليارد تومان به خزانه دولت. پول کلانی زير سلطه کامل رئيس جمهور کودتا با پيشينه مالی درخشانی که از او در دست است!
ـ پنهان نمودن و پوشش دادن به گرانی سر سام آوری که هر روز دامنه آن گسترش يافته و با آغاز تحريم ها در آينده، دامنه باز هم هراس آورتری خواهد يافت. حکومت خود را آماده می سازد که پيش از آغاز تحريم های تازه، گرانی بيشتر را طبيعی جلوه داده و مدعی شود که چون دولت ديگر يارانه ای برای کالاه ها پرداخت ننموده و پول را مستقيم به مردم می دهد، کالا ها و ديگر هزينه ها گران تر می شوند. پس از آغاز تحريم ها نيز می خواهند با انداختن بار گرانی ها ی بيشتر به گردن تحريم کنندگان و کشورهای غربی، از بار سنگين سياست های نابخردانه خود بکاهند. پس اين همه شتاب در اين باره بيهوده نبوده است.
ـ باز شدن دست رئيس جمهور کودتايی در بريز وبپاش های بی حساب خود، بی نگرانی از پس دادن حساب وکتاب حتا به همين مجلس فرمايشی. آيا با شناختی که از اين دولت ورئيس قلابی آن موجود است کسی می تواند اعتمادی به حتا همين پرداخت های مورد ادعا به شکلی برنامه ريزی شده و درست داشته باشد؟ آيا بخشی از اين پول ها ناپديد نخواهد شد؟
ـ خيال واهی جذب مردم گريزان از رهبر، حکومت ودولت و ايجاد محبوبيت برای رهبر کودتاچی ورئيس جمهور دست نشانده او
ـ وابسته کردن هرچه بيشتر مردم به حکومت
ـ و بنا بر اين کنترل بيشتر مردم با گونه ای چاشنی تهديد هميشگی و ايجاد گونه ای سد در برابرشرکت مردم در اعتراض ها زيرا چنين پنداشته اند که مردم از ترس شناسايی و از دست دادن همين پول حقارت آميزی که از دهان خود آنان گرفته و در برابرشان پرتاب می کنند، ديگر در تظاهرات های اعتراضی شرکت نخواهند کرد
کشوری که هيچ سامان و برنامه ريزی درستی نداشته، در ورشکستگی اقتصادی اعلام نشده به سر برده، توليد غير نفتی وصنعتی اش در وضعيتی رقت انگيز قرار دارد، در شغل های کاذبی چون دلالی دست و پا زده و بيشترين نيروی استخدامی و توان به اصطلاح کارش در نيرو های سپاه، بسيج، انتطامی، ارتش و چندين سازمان موازی اطلاعاتی/ امنيتی و ... که در حقيقت جز آن بخشی که جنگ افزار نظامی توليد و يا مونتاژ می کند، نيروهای غير مولد هستند، به جای خرد ورزی، بهره وری از کارشناسان برای برنامه ريزی های اساسی و سامان دادن به ورشکستگی اقتصادی خود، با انديشه های واهی دست به اجرای برنامه ای می زند که اين ويرانی و خرابی را حتا موقت هم که باشد، پنهان کرده و با پرداخت هايی اندک به مردم، که چند برابر آن را بايد هزينه گرانی های پيش رو کنند، به آن هدف ها که در بالا آمد، برسد. آيا مردم ايران زير بار اين نيرنگ ها رفته و دست از مبارزه خود بر می دارند؟ آيا رهبر و رئيس جمهور کودتا با اين ترفندها اين همه کشتار وتجاوز به مال وجان مردم را پوشش داده ومحبوب دل ها می شوند؟ در آينده نه چندان دور، مردم ايران با واکنش های خود پاسخ درخوری به اين پرسش ها خواهند داد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016