جمعه 24 اردیبهشت 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

خون جوشان پنج قربانی ديگر، کوروش گلنام

رهبر خود خوانده و دولت دست نشانده و کودتايی او، پنج جوان آزادی خواه ديگرو اين بار همه از هم ميهنان کرد را نيز قربانی جنايت های خود نمودند. در چند هفته گذشته از رفتارهای حکومت و افزايش ميزان فشارها و جنايت ها بر عليه مردم معترض نيز روشن بود که هر چه به خرداد ماه نزديک تر می شويم، اين روند نه تنها پی گرفته شده که بيشتر نيز خواهد شد. حکومت درمانده و شکست خورده هم از درون دچار ريزش است و هم با همه باج دادن ها به اين وآن و بر باد دادن سرمايه های ملی مردم ايران، از بر پايی"ضيافت شام در دل شيطان بزرگ " و دعوت از سفير آمريکا(که چون بسياری سفيران ديگر کشورها نپذيرفت و اهميتی به دان نداد) گرفته تا بر پايی نشست و کنفرانس و بريز وبپاش ها در تهران، ولی در بدترين انزوای جهانی قرار گرفته است. در درون ايران تنها راهی که حکومت در برابر خود می بيند افزايش بازداشت ها، شکنجه، کشتار، و ديگر تبه کاری ها است تا شايد با ايجاد هراس بيشتر، "جامعه گورستانی" مورد هدف خود را ايجاد کند که در آن جز ناله وزاری های سوگواران، آوای ديگری به گوش نرسد و خرداد ماه، که نامش نيز او رادچار سرگيجه می کند، را به هر شکل که شده آرام از سر بگذارد. در بيرون از مرزهای ايران نيز اگر با باج دادن هاو نيرنگ بازی هابرای خريد وقت و جلوگيری از صدوريک"کاغذ پاره" ديگرنتواند به جايی برسد، دست به آتش افروزی در هرجا که بتواند(عراق، افغانستان، يمن و...)و ايجاد درگيری به ويژه ميان عرب ها و اسرائيل بزند تا توجه جهانيان را از سوی خود به گوشه ديگری در جهان بکشاند. علی خامنه ای اگر نميرد وبماند، روزی به چنگ مردم خواهد افتاد و آن روز، روزی است تاريخی و ديدنی که اين شيخ بدنام، خودخواه وجنايت پيشه همراه با باندهای مافيايی وابسته به خود، چه پاسخی برای اين همه جنايت ها وبی دادگری های خود خواهند داشت



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


بر خوردهای مناسب
انتشار بيانيه مير حسين موسوی که به درستی و فورن اين جنايت های تازه را محکوم کرد هم چنين موضع گيری کروبی کار مناسب و به هنگامی بود. اين دو برای گسترده تر و استوار تر نمودن پيوند های خود با مردم به حق معترض در جنبش، ازهر رنگ و نژاد و باوری که هستند، می بايد چنين هم بستگی و همراهی روشن و قاطعی نشان دهند.
حزب دمکرات کردستان ايران و ديگر سازمان ها وگروهايی که درخواست اعتصاب همگانی در کردستان را به ميان آوردند نيز موضع گيری درستی کرده و گام به جايی بر داشتند. پاسخ مردم کردستان نيز به اين درخواست نه تنها مثبت که درخشان بود و مردم در بسياری شهرهای کرد نشين ايران، با وجود همه فشار ها، سرکوب ها و ايجاد فضای پليسی/امنيتی، هم بستگی بسيار خوبی از خود نشان داده و حکومت را بيش از گذشته هراسان نمودند. کردها در ديگر کشورها از آن ميان عراق و ترکيه نيز هم راهی و هم دلی نموده و هم زمان دست به اعتراض زدند.

نتيجه رهبر خود خوانده از تبه کاری تازه خود؟
علی خامنه ای و باندهای وابسته کودتاچی که می خواستند "ترس" را به سخن روز مردم ايران بدل کنند يک بار ديگر به نتيجه کاملن واژگونه ای رسيده و شکست تلخ ديگری را تجربه کردند. اعدام پنج جوان آزادی خواه ايران هم به بيزاری بيشتر مردم از حکومت دامن زد و هم بر جسارت و اراده آنان برای پی گيری مبارزه خود برای آزادی افزود. اعتصاب کم مانند در شهرهای کرد نشين ايران و فرياد انزجار و نفرت مردم از هر گوشه ايران و در بيرون از ايران، نشانه های روشنی بر اين امر است. آن پنج آزادی خواه سنگ دلانه قربانی شدند ولی نام آنان در تاريخ مبارزه مردم ايران برای آزادی نوشته شد و ياد آنان برای هميشه تاريخ زنده ماند. نتيجه قربانی شدن اين پنج تن آزادی خواه، افزايش هم بستگی ميان مردم ايران عليه حکومت و ننگی ابدی بر نام وپيشانی رهبر خود خوانده علی خامنه ای و باندهای مافيايی وابسته به او شد!

راه ديگری نيست
مردم راهی ندارند جز پی گيری مبارزه خود برای آزادی به هر شيوه که می توانند. می بايد باز هم تاکيد نمود که مبارزه منفی در همه شکل های خود از ابزارهای مهم در برابر اين حکومت غير قانونی، تبه کار، نيرنگ باز ودروغ پرداز است. هر ايرانی آزادی خواه در هر جا و در هر پوشش و کاری که هست، وطيفه دارد برای رهايی ايران از وجود اين واماندگان تاريخی، هر کار که می تواند انجام دهد.
من نيز چون بسياری از هم ميهنان هرگزبا خون ريزی و خشونت هم خوانی نداشته و نخواهم داشت ولی هميشه از "حق دفاع از خود" پشتيبانی کرده و خواهم کرد. هيچ کسی يا قانونی نمی تواند اين حق را از کسی بگيرد. هنگامی که جان و مال مردم هر روزه مورد تجاوز قرار گرفته، هيچ قانون و فرياد رسی هم در اين "حکومت الهی" وجود ندارد، مردم چگونه می توانند ساکت نشسته، تماشاگر بوده و تسليم باشند؟ چرا و با تکيه بر چه انگيزه ای مردم بايد آرام مانده و از حق انسانی خود با هر وسيله که در دست دارندو می توانند دفاع نکنند؟ چه کسی چنين گفته است و می تواند بگويد؟
خون اين پنج قربانی تازه تبه کاری های حکومت اسلامی ورهبر خود خوانده آن علی خامنه ای نيزچون ديگر قربانيان اين سرکوب گری ها که تنها جرمشان آزادی خواهی و حق گويی بوده است، هم چنان و تا نابودی علی خامنه ای و حکومت ويران گر ولايی پوچ وقلابی او، خواهد جوشيد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016