پنجشنبه 30 اردیبهشت 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

معصومه چگينی، همسر محرم چگينی، از قربانيان روز ۲۵ خرداد: گفتند شکايت فايده ای ندارد، چاره ای جز گرفتن ديه نداريد، رای ما کجاست

رای ما کجاست : از خانواده شهيد محرم چگينی خواسته شده تا شکايت خود را پس بگيرند و چاره ای جز رضايت دادن و گرفتن ديه ندارند.

به گزارش خبرنگار" رای ما کجاست "معصومه چگينی، همسر شهيد محرم چگينی که برای دومين بار شکايت خود را به دادسرا برده بود با اين جملات مواجه شد که شما چاره ای جز رضايت دادن نداريد.

محرم چگينی ۳۴ ساله از قربانيان روز ۲۵ خرداد است. او در روز تجمع سکوت ۲۵ خرداد مقابل پايگاه بسيج مقداد در خيابان آزادی با شليک گلوله از پای درآمد. در روز ۲۵ خرداد محرم وقتی داشت به سمتی که گلوله ها از پايگاه بسيج شليک می شد نگاه می کرد ؛ گلوله يک راست به گونه او برخورد می کند و از پشت سرش خارج می شود. از آنجا که سر محرم به سمت بالا بوده تير بعد از خارج شدن از پشت سرش به کتفش فرو می رود.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


جسد محرم چگينی هفت روز بعد از مرگش در فاز چهار شهرک انديشه در اطراف تهران پيدا می شود.

خانواده چگينی به محض دريافت جسد محرم از پزشک قانونی شهرک انديشه،به دادگاه شکايت می کنند اما کسی پاسخگوی اين شکايت نبود. آنها می خواستند بدانند قاتل محرم چگينی چه کسی است.

معصومه می گويد:"همان روز دريافت جسد شوهرم، شکايتم را روی پرونده اش نوشتم .بعد از گذشت يازده ماه هنوز کسی پاسخگونيست .مدتی ديدم کسی پاسخگو نيست دوباره شکايتم را مطرح کرده ام.چند روز پيش به دادسرای سه راه آذری رفتم و دوباره شکايت کردم اما انها به من گفتند شما تنها نيستيد و چهار پنج نفر ديگر هستند که وضعيتی مشابه شما دارند .

معصومه چگينی می گويد که در دادسرا کسی که خود را قاضی روشن معرفی کرده به او گفته که قرار بوده اين پرونده ها مخفی بماند اما چون مخفی نمانده چاره ای نيست جز اينکه شما رضايت بدهيد و ديه بگيريد.

معصومه که دوباره بغض گلويش را فشرده و به سختی از همسر شهيدش حرف می زند دوباره خواسته اش را مطرح می کند:"من تا آخرين مرحله می ايستم که بدانم قاتل شوهرم کيست. من ديه نمی خواهم. حتی در شکايتم هم نوشتم که چرا شوهرم که در خيابان آزادی کشته شده اما بايد جسدش درشهرک انديشه پيدا شود . "

معصومه باور دارد که گرفتن ديه باعث مختومه شدن پرونده شوهرش می شود و او اين را نمی خواهد:" من نمی خواهم با گرفتن ديه همه چيز تمام شود و ندانم قاتل شوهرم کيست؟ آيا ديه می تواند جای شوهرم را بگيرد؟ حتی حرف پدر محرم هم همين است. محرم به خيابان رفت تا مثل ميليون ها نفر ديگراعتراض کند و بگويد رای اش کجاست و آيا تاوانش مرگ است؟ "

او از آروزهای بر بادرفته همسرش می گويد اينکه قرار بود با هم زير سقف کوچک شان در جنوب شهر تهران فرزندی به دنيا بياورند و مسافرت کنند و زندگی آرامی داشته باشند :" جای آن آرمشی که قرار بود داشته باشم سکوت اين خانه را فرا گرفته است. يک زن تنها و بدون هيچ سرپناهی از صبح تا شب به در و ديوارهای خانه زل می زنم و لحظه ی تير خوردن محرم را که ذهنم حک شده به ياد می آورم. از اين سرنوشت ناراحتم اما اميدوارم خون محرم و ساير شهدای جنبش سبز پايمال نشود ."

معصومه چگينی در آستانه اولين سالگرد شهادت همسرش قصد برگزاری مراسمی در بهشت زهرا را دارد:" روز ۲۵ خرداد روز کشته شدن محرم ،در قطعه ۵۶ بهشت زهرا برای محرم سالگرد می گيرم و از همه می خواهم که برای پاسداشت ياد شهدای جنبش سبز در اين مراسم شرکت کنند."


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016