جمعه 14 خرداد 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

زنده باد انقلاب علیه حجاب! احمد وحدت خواه

احمد وحدت خواه
ماجرای ۱۵ خرداد ۴۲ و سرکوب متعاقب آن، که با مخالفت‌های ظاهرا سیاسی اما عمیقا ارتجاعی - فئودالی با اصلاحات سرمایه‌داری حکومت شاه شکل گرفت، به یک سوء تفاهم دردناک تاریخی برای ایران و ایرانیان منجر شد که در اثر آن صرف مخالفت با شاه و حکومت او تمامی افکار ضد مدرنیته نیروهای مذهبی را به باد فراموشی سپرد و با هم‌یاری حزب توده از آنان "قهرمانان ضد امپریالیستی" ساخت که ربع قرن پس از آن بتوانند مُهر رهبری خونین و ویران‌گر خود را بر جنبش آزادی‌خواهی ایرانیان بکوبند

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


مارکس معتقد بود میزان تکامل انسانها از مطالعه تاریخ تکامل رابطه میان مرد و زن، که نزدیک ترین و طبیعی ترین رابطه میان انسان هاست، قابل اندازه گیری می باشد. به طوری که هر چه این رابطه تکامل یافته تر شده است رفتار طبیعی و متمدنانه انسانها از پیشینیان غار نشین خود فاصله بیشتر گرفته و انسانی تر شده است.

او همچنین بر این باور بود که انقلابات اجتماعی در دوران پس از ظهور سرمایه داری همواره مقدمه ای بر ظهور جنبش های برابری خواهی زنان می شود زیرا انقلابات اجتماعی نیروهای سرکوب شده را از کف جوامع خود به رو می آورد و آنها را به دنبال دست یابی به خواسته های فرهنگی و سیاسی قشر خود روانه می سازد.

معروف است که در انقلاب مشروطیت، باتوجه به غلبه فرهنگ شدید مذهبی و مردسالارانه آن دوران بر جامعه ایران، بسیاری از زنان با پوشیدن لباس مردانه در کنار انقلابیون مسلح بر علیه مستبدین و مشروعه خواهان می جنگیده اند، به طوری که در قیام آذربایجان بسیاری از آنها پس از زخمی شدن از مداوای خود پرهیز می کرده اند تا در صورت کندن لباسشان جنسیت آنها افشا نشود.

نام زنان مبارزی چون صدیقه دولت آبادی، بانو ماه سلطان و محترم اسکندری در میان انبوه زنان روشنفکر و مساوات طلبی که در آن شرایط تاریک عقب ماندگی اجتماعی - صنعتی ایران از پیشقراولان نهضت مشروطه خواهی بوده اند در تاریخ معاصر ایران ارجمند و یادگار مانده است.

با این حال، شرکت گسترده زنان در آن انقلاب تاریخساز در قالب تشکلها و انجمنهای فرهنگی و سیاسی ویژه زنان سرانجام با دستاوردهای همسو برابر نگشت و در نهایت در قانون اساسی مشروطه بسیاری از حقوق انسانی و اجتماعی آنها در قوانین مربوط به ازدواج و طلاق و سرپرستی فرزند و غیره نادیده گرفته شد.

با فروکش کردن جنبش مشروطه و بازگشت بسیاری از زنها به اندرونی ها، وظیفه مطرح کردن خواسته های زنان به دوش روشنفکران مرد چون میرزاده عشقی، ملک الشعرای بهار و ایرج میرزا و تحصیل کرده ها و فرنگ رفته های اشراف زاده افتاد که در میان این خواسته ها حق تحصیل و کنار گذاشتن حجاب خود انقلابی در انقلاب مشروطه بود، رویاهایی که در دوران سلطنت رضا شاه سرانجام به واقعیت پیوست.

با این حال ربع قرنی دیگر زنان ایرانی از حق رای محروم ماندند تا سرانجام این بزرگترین حق انسانی همراه با برابری آنان در مقابل قوانین مدنی نیز در جریان اصلاحات دوران محمد رضا شاه به رسمیت شناخته شدند.

اما اگر صد سال پیش مطرح کردن حق زنان برای حضور در پارلمان مشروطه و یا برداشتن غل و زنجیر مردسالاری از پای آنها با یک قیل و قال نماینده روحانی مجلس و فلان آخوند سنتی به بوته فراموشی سپره می شد، این بار و در دوران اصلاحات شاه که به انقلاب سفید خوانده می شد آیت الله خمینی سردمدار مخالفت با همه حقوقی بود که در طی نزدیک به یک قرن زنان ایران در اثر عمری جانفشانی و مبارزه به دست آورده بودند.

خمینی تصویب نامه قانون انتخابات را که دو شرط مرد بودن و مسلمان بودن از آن حذف شده بود «دسیسه ی خطرناکی برای لطمه زدن به اسلام و روحانیت» خواند و در سخنرانی خود در قم درباره آن گفت: " دولت تصویب نامه ی خلاف شرع صادر می کند، به زن ها حق رای می دهد، نوامیس مسلمین در شرف هتک است، می خواهند دختران نجیب ۱۸ ساله را به نظام اجباری ببرند، دختر و پسر در آغوش هم کشتی می گیرند، دختران عفیف مردم در مدارس زیر دست مردها درس می خوانند، روز ننگین ۱۷ دی را هم جشن می گیرند،،،،»،

نهایتا ماجرای ۱۵ خرداد ۴۲ و سرکوب متعاقب آن، که با مخالفت های ظاهرا سیاسی با این اصلاحات حکومت شاه اما از موضع عمیقا ارتجاعی - فئودالی شکل گرفت، به یک سوء تفاهم دردناک تاریخی برای ایران و ایرانیان منجر شد که در اثر آن صرف مخالفت با شاه و حکومت او تمامی افکار ضد مدرنیته نیروهای مذهبی به بوته فراموشی سپرده شد و با همیاری تبلیغاتی حزب توده از آنان «قهرمانان ضد امپریالیستی» ساخت که ربع قرن پس از آن بتوانند مهر رهبری خونین و ویرانگر خود را بر جنبش آزادیخواهی ایرانیان بکوبند.

آخوند هادی غفاری که در روزهای اول پس از انقلاب سردستگی گروهای چماقدار را به عهده داشت و این روزها ظاهرا به رنگ سبز در آمده است در کتاب خاطرات خود می نویسد در هنگام اقامت آیت الله خمینی در حومه پاریس در منزلی که بنی صدر در اختیار او قرار داده بود روزی با همسر آقای بنی صدر مواجه می شود که گویا تنها با یک روسری گلدار و بدون حجاب کامل اسلامی بوده است. غفاری می نویسد از همان لحظه او به «مسلمان واقعی بودن » بنی صدر شک کرده است و در تهران به همدستان حزب اللهی خود سفارش کرده است که اگر جمهوری اسلامی به دست افرادی مانند او بیفتد «کار اسلام تمام است».

این طرز تفکر ارتجاعی و در واقع فاشیستی که انسان را با داشتن یا نداشتن روسری و چادر طبقه بندی و تعریف میکند ریشه واقعی همین مصیبتی است که امروز جامعه زنان ایرانی را در توحشی به نام مبارزه با بدحجابی سرکوب می کند، و به تبع آن کل جامعه ایران را به زیر انقیاد و استبداد فرهنگی خود کشانده است.

شیرین عبادی در تعریفی از ماهیت انقلاب اسلامی آن را انقلابی بر علیه زنان خوانده است.

جای تعجب نیست که دفن فرهنگ و آثار ویرانگر آن انقلاب امروز با به دست آوردن حقوق زنان میهنمان برابر شده است.

avahdatkhah@gmail.com


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016