دوشنبه 28 تیر 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

فائزه هاشمی: فتنه جريانی است که منافع ملی و امنيت کشور را تحت الشعاع قرار می دهد، جرس

جـــرس: فائزه هاشمی در توصيف آنچه در اين ماهها "فتنه و فتنه گر" خوانده شده، خاطرنشان کرد "من با لفظ فتنه در اين دوران موافقم اما نه با تعبيری که رايج است که معترضين به نتايج انتخابات را فتنه گر می دانند ،من معتقدم که فتنه جريان مقابل است چون آن جريانی که انتخابات طی کرد خودش يک فتنه بزرگی بود. رسيدگی نکردن به انحرافاتی که شد خود فتنه دومی بود، برخی رفتارهای خارج از قاعده و قانون که در اين مدت شد نيز فتنه چهارم است."

سياسی ترين فرزند خانوادۀ رئيس مجلس خبرگان معتقد است فتنه های فوق الذکر که توسط حاکميت صورت می گيرد، "منافع ملی وامنيت کشور را تحت الشعاع قرار داده است" و همزمان از "نگرانی های" پدر خود نسبت به آينده مملکت سخن می گويد.

به گزارش دی پرس، فائزه هاشمی بعنوان رئيس فدراسيون اسلامی ورزشی زنان ايران، که حکم خود را "نه ازسوی سازمان تربيت بدنی يا کميته ملی المپيک ايران"، بلکه از طرف "کميته بين المللی المپيک در آسيا"، دريافت کرده، طی گفتگويی با اين سامانه خبری- تحليلی، از نگرانی های پدر، دلايل نيامدن هايش به نماز جمعه و نگاه خود به مساله زنان و عفاف و حجاب سخن گفته است .



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


در اين مصاحبه، فائزه هاشمی ضمن انتقاد از بحث "خواص"، می گويد "خواص را نمی توانم از مردم جدا کنم حالا هر کسی جزو خواص قرار می گيرد يک شهروند است و يک سری باورها و اعتقاداتی دارد و آن هم حق طبيعی اش است که مثل يک شهروند قوانين هم شامل او شود اينکه حالا اين خواص شد دليل ندارد که انتقاد نکند و از حقوق خودش بگذرد و نظراتش را نتواند بيان کند چرا که ممکن است آب روی آتش بريزد. دوم اينکه من اين را دو بعدی می بينم يعنی هم به نظر من بودن خواص در جريان اين انتقادات بسيار مهم است که مردم احساس دلگرمی می کنند احساس می کنند که تنها نيستند و حامی دارند. از سوی ديگر، بودن مردم خيلی مهم است يعنی اگر مردم نيايند خواص هرچقدر انتقاد کنند فايده ندارد درواقع اين دو بعد با همديگر است و شايد نقش مردم خيلی مهم تر باشد و همگامی اين دو بعد با همديگر است که می تواند مکمل همديگر باشند تا بتوانند اين انتقادات و اعتراضات و شرايط نامطلوبی که متاسفانه الان در کشور حاکم شده است را به سمت اصلاح پيش ببرند.

هاشمی پيرامون اينکه "عده‌ای معتقدند ريشه ظلم‌هايی که بحث آن به ميان آمد در مناظره‌های انتخاباتی بوده"، اظهار عقيده کرد "اينکه ريشه حوادث بعد از انتخابات به مناظره ها برمی گردد من خيلی به اين موضوع اعتقاد ندارم. به اين خاطر که به نظر من بعضی برنامه ها از قبل چيده شده بود . در واقع حرف هايی که در اين مناظره زده شده بود يک ابزاری بود در جهت پيشبرد همان برنامه هايی که طراحی شده بود و حوادث بعد از انتخابات هم اعتراض به آن مناظره نبود بلکه اعتراض به اينکه؛"رای ما کجاست؟" بود و احساس شد که رای واقعی خوانده نشده است. مناطره يک بخشی از آن بی قانونی‌هايی بود که قبل از انتخابات شروع شد و به اين جا رسيد.

وی افزود: اينکه چرا نامه سرگشاده پدرم نوشته شد، به نظرم طبيعی بود. وقتی صداوسيما طبق قانون خودشان بايد زمانی که در مورد کسی حرفی زده می شود آن طرف غايب هم فرصت پاسخگويی داشته باشد و بتواند از خودش دفاع کند، ولی آن زمان در نظرگرفته نمی شود و کسانی که متهم شدند در آن مناظره ها نمی توانند بيايند و از خودشان دفاع کنند وفقط باز هم آقای احمدی نژاد يک وقت اساسی پيدا کرد که برود و از خودش دفاع کند نگارش چنين نامه هايی طبيعی است.

فائزه هاشمی پيرامون نماز جمعه تاريخی ٢۶ تير ۸۸ و دلايلی عدم حضور مجدد پدرش در نماز جمعه خاطرنشان کرد "نه قهراست و نه فشار. تا آنجايی که می دانم تا قبل ازعيد مرتب برای نمازجمعه به ايشان زنگ زده شد که مثلاً شما می رويد اين هفته برای نماز و ايشان می گفتند نه نمی روم. اين جور هم نبود که آنها فشار بياورند که ايشان نمازجمعه نروند فکر می کنم خودشان هم يکی- دوبار علت اين موضوع را گفته است.چون آن روز( نماز جمعه٢۶ تير) مردم خيلی آسيب ديدند، من شنيدم ايشان می گفتند چون اگر مجددا به نماز جمعه بروم همين اتفاق دوباره تکرار می شود و مردم آسيب می بينند من حاضر نيستم به نماز جمعه بروم و اخيرا هم تا جايی که من در جريان بودم مرتب هر دفعه برای نماز جمعه با ايشان تماس گرفته می شد که آقای هاشمی زيربار نمی رفت."

وی از "نگرانی" عميق پدر خود برای "آيندۀ مملکت" سخن گفت و تاکيد کرد "ايشان، بشدت نگران آينده مملکت هستند و به هر حال با سياست خودشان کار می کنند و هر سياستمداری روش خاص خودش را دارد."

مدير مسئول روزنامه توقيف شدۀ «زن»، پيرامون بحث "عفاف و حجاب" و حقوق زنان معتقد است "من نفس کشيدن را حياتی تر می دانم از غذا خوردن. الان هم به نظر من اگر اين جنبش پيروز شود، باز حقوق زنان مساله ای فراموش شده می شود چون برای آقايان مسائل عمده تر چيزهای ديگر است. من فکر می کنم چون من آن را مهمتر از اين قضيه می دانم و آن را اصل می دانم نمی توانيم دنبال فرعش برويم.

در مورد حجاب اگر عملکرد گذشته نتيجه بخش بود که الان نبايد اين معضل وجود می داشت و دوباره نياز نبود که اين کارها انجام شود...هر چيزی که منع شود، نتيجه و عکس العمل متقابلش را خواهد داشت. بخشی از آن را حالا نمی توانيم بگوييم اين اعتراض سياسی می تواند باشد ولی بخشی از آن به خاطر همان اجباری که دارد ايجاد می شود اعتراض می کنند الان مدت هاست که به نام اسلامی کردن، خيلی کارها دارد می شود و در واقع با سو استفاده از نام اسلام، بسياری از کارهای خلاف به جامعه تحميل شده است. اينها اثر می گذارد خيلی ها فکر می کنند اگر اسلام اين است ما نمی خواهيم مسلمان باشيم و ما نتيجه عملی اش را در جامعه می بينيم و اين بخشی از آن اعتراض است. بخشی از آن بی توجهی به اسلام است به خاطر عملکرد غلطی که متوليان امور داشتند و برخی مسائل خلاف را به نام اسلام به مردم تحميل کردند به نظر من نبايد اين قدر فشار به مردم بياوريم و به جای آن بياييم عملکرد خودمان را ارزيابی بکنيم و ببينيم چقدراز اين بی حجابی ها يا بدحجابی ها نتيجه عملکرد غلط ما بوده است به آن بپردازيم.

وی می افزايد: زمان انقلاب طوری شده بود که اگر مادر و پدرها بی حجاب بودند جوان های کنارشان اکثرا با حجاب بودند چون شاه که توجهی به اسلام نداشت و حتی برعکس در جهت نابودی آن هم حرکت می کرد، ولی همان فشاری که شاه می آورد که اسلام را کمرنگ کند نتيجه عکس داده بود متاسفانه الان برعکس شده است يعنی ما مادران باحجاب و با چادر و با حجاب های خوبی می بينيم ولی بچه هايشان و دخترهای جوان همه جزو بدحجاب ها قرار می گيرند. بنابراين بايد ببينيم چه شده که به اين جا رسيده ايم .ما هر سال اين مبارزات را داشتيم آيا اثر کرده؟ آيا قشر زنان ما با حجاب تر شده اند؟ حالا ممکن است کارمندان را ببينيم که به ظاهر باحجاب باشند آيا واقعا باحجابند؟ آيا اين حجاب را قبول دارند و دنبال می کنند؟ من فکر می کنم به جای اينکه ما برويم سراغ اين چيزهای قهری و اجبارها و برخوردهای اين گونه بايد برعکس، عملکرد خودمان را ارزيابی بکنيم و بعد آن جاهايی که واقعا تاثير منفی گذاشته است آنها را اصلاح کنيم و اين قدر به مردم فشار نياوريم.

هاشمی همچنين پيرامون برخی اظهارات مبنی بر اينکه "اعتراضات در يک سال اخير، روند توسعه کشور را با مخاطره روبرو کرده" گفت "من اين را فرافکنی می دانم، توسعه کشور اين نيست در واقع همان برگزاری يک انتخابات سالم، دموکراسی واقعی کشور را به سوی توسعه سوق می دهد و اين توسعه کشور است. يعنی اگر شرايطی فراهم شود که من شهروند احساس کنم که ظلم به من نمی شود، عدالت وجود دارد و رای من خوانده می شود اينها توسعه يک کشور است، در يک جامعه ای با آزادی قانونی و عينا آن چيزی که در قانون پيش بينی شده است - که به نظرم کم هم نيست چون من اعتقاد دارم که الان خيلی از اصول قانون اساسی معطل است - جواب خيلی از نيازهای امروزی را می دهد به شرط آنکه همان قانون اجرا شود و اتفاقا تامين آن شرايط توسعه کشور را فراهم می کند. من اگر ظلم را ببينم و اعتراض هم نکنم وسرکوب هم بشوم، افسرده بشوم و نتوانم در جامعه رشد کنم ، اين چه توسعه ای است؟ اين توسعه ظاهری است وگرنه اينها اصلا توسعه نيست، به نظر من آن عملکرد غلطی که منجر به اين اعتراضات شده توسعه کشور را مختل کرده است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016