گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
18 شهریور» قرآنسوزان، بهرام حسينزاده7 تیر» انگشت بر ماشه، بهرام حسينزاده 7 اسفند» جنبش سبز و مجازات اعدام، بهرام حسينزاده 29 بهمن» چه میخواهيم و چه میتوانيم بخواهيم؟ بهرام حسينزاده 23 بهمن» خوشخيالی سبز، درسهايی از بيستودو بهمن، بهرام حسينزاده
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! هراس در دو سو، بهرام حسينزادهاينکه اسرائيل توانسته با الفتح به توافق برسد ولی جمهوری اسلامی دارد شمشير خود را تيز و تيزتر میکند آيا نبايد موجب هراس اسرائيل شود؟ و جنگها عموماً از "هراس" برمیخيزند، هراس اينکه توان دشمن من تا جايی فزونی گيرد که ديگر نتوانم در برابرش تاب بياورم. پس پيش از آنکه به نقطهی غير قابل برگشت برسيم بايد فکری بکنيمدر آغاز کنفرانس صلح اسراييل و فلسطين، نتانياهو به صراحت از دخالتهای منفی و آزاردهندۀ دولت ايران بر اين روند اشاره کرد. محمود عباس نيز در هنگام نشان دادن حسن نيت خود و دولتش که به دستگيری و سرکوبی نيروهای هوادار حماس در کرانه باختری داشت، نيمنگاهی از سر سرزنش به تهران داشت. تشکيل اين کنفرانس در واشنگتن و شرکت سران دو کشور مصر و اردن به نمايندگی از دولتهای عرب منطقه، نشانهای از عزم جدی جهان بر حل معضل فلسطين است. در ميان چنين کنفرانسهايی هست که دشواریها بايد به وضوح مطرح شوند و در همين آغاز کار اشاره به نقش مخرب دولت ايران، جايگاه اين عنصر در کل دشواری را به روشنی آشکار میکند. آمريکا و اروپا و عموم کشورها، آرامش و صلحِ بخشِ بزرگی از جهان را در گروی حل معضل خاور ميانه میدانند و کنشهای دولت ايران درست در نقطه مقابل اين خواست بينالمللی قرار دارد تا حدی که وزير امور خارجه رژيم به روشنی اين روند را خائنانه و جنايتکارانه مینامد و چنان رسوا به بدگويی ازين روند صلح میپردازد که حسنی مبارک دعوت از او را برای رفتن به مصر لغو میکند. اينکه همه جهان ازين جنگ و گريز شصتساله خسته شدهاند يکطرف، ولی مهمتر از آن نياز اسرائيل به "امنيت" و تضمين آن است. حتی دولت تندرويی مانند دولت نتان ياهو، عليرغم مقاومت بنيادگرايان يهود، حاضر شده است که بخاطر اين "تضمين امنيت" تن به سازش با دولت محمود عباس بدهد. اما بر چه کسی پوشيده است که تمامی نيروهای مخالف اين روند صلح در ميان اعراب و فلسطينیها، عاملين و دشتنشاندههای "جمهوری اسلامی" نيستند؟ حماس و حزبالله بدون حمايتهای مالی و تسليحاتی جمهوری اسلامی، وزنهای قابل توجه در معادلات منطقه نيستند. در ميان نتايج اين کنفرانس برای اسرائيل و آمريکا، گرفتن تاييديه از سوی بسياری نيز نهفته است مبنی بر اينکه تا دست جمهوری اسلامی در کار آشوب است، صلحی به سرانجام واقعیاش نخواهد رسيد. * * * اگر کشوری امنيت اسرائيل يا هر کشور مفروض ديگر را تهديد کند، بسته به اينکه آن کشور تهديدکننده از چه ميزان توانمندی برای جامۀ عمل پوشاندن بر تهديداتش برخوردار است، کشور تهديد شده را وادار به واکنش خواهد کرد. اگر کشوری مانند بنگلادش کشور ديگری در هزاران کيلومتری خود را تهديد به نابودی کند، کسی آن تهديد را جدی نخواهد گرفت، چرا که بنيانهای مادی اجرای چنين تهديدی در ميان نيست. اما وقتی که کشوری مانند ايران به تهديدی ازين دست اقدام میکند، همچنان که در ساليان پيش ديديم، اسرائيل چندان جدی نمیگرفت چرا که بر اساس اطلاعات نهادهای جاسوسیاش، ايران را در موقيعيت يک تهديدکننده واقعی و جدی نمیديد. سنگاندازیهای ايران در منطقه، هنوز بدان وزن و اندازهای نرسيده بود که اسرائيل و غرب و اعراب بخواهند به استقبال حوادثی خشونتبار و مخرب بروند. تمام گامهای تاکنونی غرب جنبۀ بازدارنده و نهیکننده داشته است که تا شايد جمهوری اسلامی را ازين راهی که در پيش گرفته باز دارد. اسرائيل و آمريکا و متحدان آنان نيز خواهان بروز جنگ نيستند چرا که برای آنان نيز اين قضيه، يک بازی مفرح نخواهد بود. اختلاف توانايی بين طرفين زياد است اما نه تا آن ميزان که جمهوری اسلامی نتواند آسيبی به دشمنان متحدش بزند. غرب خوب میداند که اگر به اين مار حمله کند نمیتواند آن را زخمی رها کند، چرا که درين صورت همچنان که رهبران جمهوری اسلامی گفتهاند، "تمام جهان" عرصۀ حملات آنان خواهد بود و روشن است که منظور چيزی نيست بجز يک رشته عمليات تروريستی در سراسر جهان با اتکاء به نيروهای دوست و دستنشاندهاش. حمله به جمهوری اسلامی يعنی رفتن تا پايان راهِ سرنگونی حکومت ايران. اين اقدام که همه خوب میدانند با هزينههای فراوانی همراه است، خواست کسی نيست، اما رفتار جمهوری اسلامی، جهان را در برابر اين گزينه خواهد گذاشت که آيا ميتوان يک رژيم ياغی به قوانين بينالمللی را که مسلح به سلاح اتمیست و با تمام تروريستها و اشرار جهان بده بستان دارد را تحمل کرد؟ رژيمی که اگر در گذشته صرفا به شعار عليه اسرائيل بسنده میکرد امروزه دست به آزمايشهای موشکی خطرناکی میزند که جهان از آن بوی واقعی "تهديد" را استشمام میکند. جهان میانديشد که وقتی جمهوری اسلامی بی سلاح اتمی و موشکهای دوربرد را نمیتوانست مهار کند، با اين جمهوری تا به دندان مسلح چه خواهد کرد؟ آيا اين همان شمشير در دست زنگی مست نيست؟ کشف شبکههای جاسوسی و خرابکاری سپاه پاسداران در کويت و بحرين، نشان میدهد که در کل پروژهای در دست اقدام است که تنها مواردی از آن لو رفته است. اين يعنی نوک کوه يخِ سازماندهی سپاه پاسداران برای اغتشاشات در منطقه. آيا اعراب نبايد ازين موضوع هراسناک شوند؟ اينکه جمهوری اسلامی خود به صراحت اعلام میکند که بدون کمک ما مشکلات منطقه حل نخواهد شد برای هر کسی بدين معنیست که در تمام حوادث اينجاها ما دست داريم. اينکه اسرائيل توانسته با الفتح به توافق برسد ولی جمهوری اسلامی دارد شمشير خود را تيز و تيزتر میکند آيا نبايد موجب هراس اسرائيل شود؟ و جنگها عموماً از "هراس" برميخيزند، هراس اينکه توان دشمن من تا جايی فزونی گيرد که ديگر نتوانم در برابرش تاب بياورم. پس پيش از آنکه به نقطۀ غيرقابل برگشت برسيم بايد فکری بکنيم. هنوز هم که هنوز است جمهوری اسلامی میتواند با برسميت شناختن حقوق مردم، آنان را بميان ميدان بکشد و مطمئن باشد که جهان در برابر يک حکومت مردمی و دموکراتيک که با مردمان کشورهای ديگر فقط طريق دوستی و صلح را در پيش خواهد گرفت، راه خشونت در پيش نخواهد گرفت. اگر هر روز بيشتر بر طبل جنگ بکوبيم و زرادخانههايمان را آنچنان انباشته کنيم که ديگران را به هراس افکنيم، اينها يعنی دعوت از ديگران برای حمله به ما. سابقۀ سخن گفتن از حمله به ايران بسيار طولانیست اما چرا تا کنون جهان ازين امر سر باز زده است؟ آيا تنها نه به اين دليل است که از پرداخت چنين هزينۀ گزافی ابا دارد؟ به خاک افتادن هر سرباز در آن سرزمينها چنين ساده گرفته نمیشود که در سرزمين نفرينشدۀ ما. هر شهروند می پرسد که به کجا میرود اين ماليات پرداختی من؟ اما هراس من همه ازين است که رفتارهای تهديدآميز جمهوری اسلامی بدانگونه شود که جهان با اکراه هم که شده، چارهای در برابر خود نبيند بجز پرداخت هزينۀ درگيری نظامی با اين حاکميت غيرانسانی. تحرکات اخير ايران همه حاکی از آن است که میخواهد خود را قویتر سازد، گيرم که اين از احساس ناامنی و هراساش برمیخيزد، اما همين رفتار، هراس طرف مقابل را نيز دو چندان خواهد کرد. Copyright: gooya.com 2016
|