شنبه 13 شهریور 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

عباس اميرانتظام را نامزد جايزه ساخاروف کنيم! نامه‌ای برای ارسال همگان به مراجع مربوطه

توجه: دوستان بسياری از کشورهای مختلف با تاخير اعلام کردند که می خواهند نامشان در ليست امضاکنندگان باشد. ما نامه را به ارگان های مربوطه در تاريخ ۳۱ اوت ارسال کرديم. اما امکان پذير است که هر کشور يا تشکلی که بخواهد، می تواند بصورت تک تشکلی يا مشترک، يا افراد يا شخصيت ها بصورت مستقل نامه را به ارگان های اروپائی ارسال کنند. لازم به تاکيد است که ماکزيمم ظرف دو الی سه روز آينده بايد نامه ها برای پشتيبانی از کانديداتوری آقای امير انتظام به مسئولين ارگان های زير ارسال شود.
لطفاً نامه ها به آدرس های زير ارسال شود:

[email protected], [email protected]; [email protected]; [email protected]; [email protected] ; [email protected], [email protected] , [email protected] ; [email protected]; [email protected]; [email protected]

با احترام از طرف امضاکنندگان

***

آقای جرزی بوزک، رئيس پارلمان اروپا
آقای گابريل آلبرتينی، رئيس کميسيون امور خارجه پارلمان اروپا
خانم هيدی هوتلا، رئيس زير کميسيون حقوق بشر پارلمان اروپا
خانم باربارا لخ بيلر، رئيس هيئت نمايندگی پارلمان اروپا برای ارتباط با ايران
آقای جوزف داول، رئيس احزاب دمکرات مسيحی در پارلمان اروپا "ای پی پی"
آقای شولتز مارتين، رئيس احزاب سوسيال دمکرات در پارلمان اروپا "اِس اَند دی"
آقای گيو وهوفستاد، رئيس گروه احزاب ليبرال در پارلمان اروپا "اِی اِل دی ای"
خانم ربکا هارمس و آقای دانيل کوهن بنديت، روسای مشترک احزاب احزاب سبز در پارلمان اروپا "گرين/ای اِف اِی"
آقای لوتار بيسکی، رئيس احزاب چپ در پارلمان اروپا "جی يو ای/ اِن جی اِل"

بروکسل، ۳۱ اوت ۲۰۱۰ برابر با ۸ شهريور ۱۳۸۹
موضوع: کانديداتوری برای جايزه ساخاروف
خانم ها و آقايان عزيز
شما از نقض فاحش حقوق بشر که در ايران در حال وقوع است، آگاهيد و بطور مشخص سرکوبی بی رحمانه ای که بر شهروندان عادی و فعالين سياسی از ۱۲ ژوئن سال ۲۰۰۹ اعمال می شود.
در اعتراض هايی که در پی انتخابات اخير صورت گرفت، بيش از صد نفر در خيابان ها به دست نيروهای امنيتی ايران کشته شدند. از آن زمان، هزاران نفر دستگير شدند، صدها نفر در دادگاه های نمايشی و محاکمه هايی ناعادلانه بدون مدرک مورد اتهام و محکوميت قرار گرفتند در حالی که بسياری بدون اينکه هيچ روند قانونی دنبال شود، به زندان انداخته شدند.
صدها زندانی در معرض شکنجه، تجاوز و ديگر رفتارهای غير انسانی و تحقير آميز قرار گرفتند. و در حالی که حاميان مخالفين و فعالين مدنی تحت نظر دائم قرار گرفته، رژيم ايران از تمامی ابزارش برای مرعوب کردن و ترساندن مردم استفاده می کند.
اين موارد نقض حقوق بشر به وضعيت بسيار سخت گذشته اضافه می شود. به گزارش سازمان عفو بين الملل و سازمان جهانی حقوق بشر، ايران يکی از کشور های جهان است که بيشترين ميانگين اعدام از جمله اعدام کودکان (کمتر از هجده سال) را دارد. دست کم ۳۳۸ نفر در سال ۲۰۰۹ اعدام شدند، صدها نفر در سال ۲۰۱۰ اعدام شده و نزديک به ۲۰۰۰ نفر محکوم به مرگ شده اند.
در هفته های اخير ما اخبار نگران کننده ای از ايران مبنی بر افزايش شديد سرکوبی فعالين سياسی و مدنی دريافت کرده ايم، از جمله ربودن و گروگان گيری اعضای خانواده فعالين، بعنوان يک حربه قوی برای تحت فشار قرار دادن زندانيان سياسی.
برای مثال زندانيان سياسی در زندان مخوف اوين از حق تماس گرفتن و ملاقات با اعضاء خانواده خود و حتی دسترسی به پزشک محروم شده اند. نشانه ها حاکی از آنست که رژيم ايران در نظر دارد که تعداد بيشتری را در آينده بسيار نزديک اعدام کند.
با وجود حجم زياد سرکوب ها، مردم ايران اميد خود را از دست نداده و اعتقاد دارند که داشتن آينده ای بهتر امکان پذير است. آن ها به حمايت و دلگرمی کسانی که خارج از ايران به ارزش های جهانی حقوق بشر باور دارند و کسانی که به بهره مندی همگان از آن حقوق، فارغ از مرزهای سياسی جغرافيايی معتقدند، احتياج دارند. پارلمان اروپا با توجه به مذاکرات، بحث های سازمان دهی شده و از سوی ديگر قوانينی که تصويب کرده مسلما می تواند از مدافعان حقوق بشر و دموکراسی به حساب آيد.
ما معتقديم يکی از مهم ترينِ حرکت های همبستگی آميز که پارلمان اروپا آن را صورت می دهد، "جايزه ساليانه ساخاروف" برای "آزادی انديشه" است. بايد اشاره کنيم که از سال ۱۹۸۸ که اين جايزه پايه گذاری شده، هيچ گاه به يک شهروند ايرانی اعطا نشده است. ما باور داريم که خصوصا در اين سال دهشتناک برای مردم ايران، مناسب خواهد بود اگر "جايزه ساخاروف" به کسی که نماد تلاش برای حقوق بشر، آرمان های دموکراتيک و توان و ايستادگی است، اعطا شود.
صدها نام می توانند برای اين جايزه مطرح شوند. ما آقای "عباس امير انتظام" را کانديدای دريافت جايزه ساخارف برای سال ۲۰۱۰، می کنيم، کسی که طی سی سال گذشته زندانی بوده و بيشترين دوران حبس بعنوان زندانی سياسی در جمهوری اسلامی را تحمل کرده است.
شهامت و شجاعت اخلاقی که او را ياری کرد تا سی سال بازداشت در زندان و حبس خانگی را از سر بگذراند؛ سازگاری و انعطاف پذيری ای که هر سازشِ ناسازگار با عدالت و آزادگی را رد کرد؛ و حس از خودگذشتگی و فدا ساختن زندگی خانوادگی و شخصی، همگی شهادت از قابليت های استثنايی آقای امير انتظام می دهند که احترام همه ايرانيان، در داخل و خارج کشور فارغ از هر ديدگاه سياسی، بر انگيخته است.
ما بر اين اعتقاديم که اقدام پارلمان اروپا در جهت اعطای "جايزه ساخاروف" به آقای عباس اميرانتظام در سی امين سالگرد حبس وی، نه تنها اعلام همبستگی با شخص او، بلکه حمايت از همه ايرانيانی خواهد بود که به خاطر آرمانهايشان در سی سال گذشته، رنج کشيده اند.
ما آماده پاسخ گويی به هرگونه سوال شما در مورد آقای عباس اميرانتظام و يا وضعيت حقوق بشر در ايران هستيم.
با احترام
برای تماس با امضاکنندگان نامه:
Tel. (۳۲)-(۰)۴۷۶-۵۵۱۸۳۲
[email protected]
اسامی ۱۰ تشکل های امضاکننده:
۱- اتحاد برای ايران- بلژيک
۲- حزب دموکرات کردستان ايران - بلژيک
۳- سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت) – بلژيک
۴- جمعيت دفاع از جبهه جمهوری و دمکراسی در ايران- بلژيک
۵- انجمن فرهنگی-اجتماعی پرسپوليس- بلژيک
۶- انجمن فرهنگ و پژوهش رازی- بلژيک
۷- انجمن ايرانيان- هلند
۸- پلاتفرم سازمان های پناهندگی ايرانيان در هلند
۹- شبکه فرهنگی ايرانيان اروپا
۱۰- فدراسيون اروپرس

***

آقای عباس اميرانتظام
آقای عباس اميرانتظام يکی از رهبران حرکت آزاديخواهانه مردم ايران ضد حکومت پهلوی بود. وی پس از انقلاب (۱۳۵۷)، معاون نخست وزير و سخنگوی دولت موقت بود. هرچند که وقتی وی به عنوان يک سياستمدار لائيک و غيرمعمم با پيش نويس فعلی قانون اساسی جمهوری اسلامی ايران که آن زمان توسط "مجلس خبرگان قانون اساسی" تدوين می شد به مخالفت برخاست، از دولت موقت نيز کنار گذاشته شد.
پس از بسط قدرت توسط روحانيون اقتدارگرا و در روزهای پايانی پاييز ۱۳۵۸، عباس اميرانتظام به اتهام جاسوسی و ارتباط پنهانی با آمريکا دستگير شد. وی سپس در دادگاه ناعادلانه ای که در آن رسيدگی به پرونده اش تنها ۱۰ دقيقه بطول انجاميد و از داشتن حق وکيل محروم بود به حبس ابد محکوم شد.
اميرانتظام در سال ۱۳۷۷ و پس از سپری کردن ۱۹ سال حبس در زندان مخوف اوين، بنا به دلايل پزشکی اجازه يافت (بهره مندی از مرخصی استعلاجی) تا مابقی محکوميت خود را تحت بازداشت خانگی سپری کند. گرچه مدتی بعد و پس از مصاحبه ای که در آن، وی به سبوعيت و جنايات رئيس سابق زندان اوين (لاجوردی) اشاره داشت، دوباره به زندان بازگردانده شد. وی در سال ۱۳۸۲، به دليل تشديد بيماری و وخامت حالش دوباره مشمول مرخصی استعلاجی قرار گرفت تا مابقی محکوميتش را در بازداشت خانگی سپری کند. اميرانتظام از آن زمان تا به امروز تحت بازداشت خانگی بوده است.
هرچند اميرانتظام بارها برای بررسی دوباره پرونده اش و محاکمه مجدد در ملاء عام درخواست کرده، اما تاکنون اين تلاش ها بی نتيجه بوده اند. مسئولين جمهوری اسلامی بارها به وی پيشنهاد آزادی قطعی به شرط عدم پيگری و دست برداشتنش از درخواست تجديد نظرخواهی داده اند، اما وی هربار از قبول اين پيشنهاد سر باز زده، چرا که معتقد است چنين اقدامی نفی عدالت، آزادی و انديشه ای خواهد بود که وی همه گاه از آن دفاع کرده است.
آقای اميرانتظام موظف است در زمان های معين خود را به سيستم قضايی برای جلوگيری از دستگيری دوباره اش معرفی کند. او همچنين حق خروج از کشور را ندارد. وی ۳۰ سال است از ديدار فرزندانش که در خارج از کشور زندگی می کنند، محروم بوده است.
اميرانتظام به خوبی واقف است که هر بيانيه و هر اظهار نظری از سوی وی، ممکن است به بازگشتش به زندان ختم شود. بازداشتی که باتوجه به سن اش (۷۷ سال) بعيد خواهد بود از آن جان سالم به در برد. با اين همه، وی هرجا و هر زمانی که توانسته به بيان نظراتش پرداخته و از آرمان دموکراسی در کشورش دفاع کرده است.
آقای اميرانتظام تاکنون جايزه "برونو کرايکسی" را در سال ۱۹۹۸ و جايزه "جان کارسکی" را بخاطر "شجاعت و شهامت اخلاقی" در سال ۲۰۰۳ دريافت کرده است.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


Mr. Jerzy Buzek, President of the European Parliament Mr. Gabriele Albertini, Chair of the Foreign Affairs Committee of the European Parliament Ms. Heidi Hautala, Chair of the Human Rights Sub-Committee of the European Parliament Ms. Barbara Lochbihler, President of the Delegation of the European Parliament for Relations with Iran Mr. Joseph Daul, Chairman EPP Group Mr. Martin Schulz, President S&D Group Mr. Guy Verhofstadt, President ALDE Group Ms. Rebecca Harms, Co-President Greens/EFA Group Mr. Daniel Cohn-Bendit, Co-President Greens/EFA Group Mr. Lothar Bisky, President GUE/NGL Group

Brussels,31 August 2010


Subject: Nomination for the Sakharov Prize


Dear Sir, Dear Madam,

You are aware of the horrifying violations of human rights which are taking place in Iran and of the particularly brutal repression which have been inflicted on ordinary civilians and political activists alike since the Presidential election of 12 June 2009.

In the protests which followed the election, over one hundred people were killed on the streets by the Iranian security forces. Since then, thousands of people have been arrested, many hundreds have been subjected to show trials or other forms of summary justice while others have been imprisoned without any form of legal process whatsoever. Hundreds of prisoners have been subjected to torture, rape or other inhuman or degrading treatment. Meanwhile, opposition supporters and civil society activists remain under constant surveillance and the Iranian authorities are using all means at their disposal to try to intimidate the population.

These violations have added to an already desperate human rights situation. According to Amnesty International and the Fédération Internationale des Droits de l’Homme, Iran is one of the countries in the world which most frequently carries out the death penalty, including execution of minors. At least 338 people were executed in 2009; several hundred people have already been executed in 2010, and approximately 2,000 people are currently condemned to death.

In recent weeks we have received disturbing news from Iran indicating an intensification of repression against political and civil society activists, up to and including the kidnapping and holding of family members as hostages, as well as intense pressure on political prisoners. For example, political prisoners in the dreaded Evin Prison are being deprived of the opportunity to call their families or to receive family visits as well as of access to a doctor. All indications are that the régime is gearing up to further executions in the very near future.

In the face of massive repression, the people of Iran continue to hope and believe that a better future is possible. They need the support and encouragement of all those outside Iran who believe in universal values of human rights and who are prepared to proclaim those values above and beyond short-term geopolitical considerations. The European Parliament, through the debates it has organised and the Resolutions it has adopted, can surely be counted among such defenders of human rights and of democracy.

We believe that one of the most important gestures of solidarity which the European Parliament can make is the annual award of the Sakharov Prize for Freedom of Thought. We note that since the Prize was initiated in 1988, it has never been awarded to an Iranian citizen. We believe that, in this especially traumatic year for the people of Iran, it would be appropriate to award the Sakharov Prize to someone who symbolizes the struggle for human rights, democratic ideals and the power of resistance.

There are hundreds of names which could be mentioned in this regard. Our candidate for the Sakharov Prize 2010 is Mr. Abbas Amir-Entezam, who has been a prisoner of conscience for thirty years, the longest-held political prisoner of the Islamic Republic of Iran.

The moral courage which has helped him to survive more than thirty years of detention in prison or under house arrest, the consistency with which he has refused any compromise incompatible with justice and freedom of conscience, and the sense of devotion and sacrifice of his personal and family life, are testimony to the exceptional qualities which have made Mr. Amir-Entezam respected by all Iranians, inside and outside the country and whatever their political affiliations.

We believe that for the European Parliament to award him the Sakharov Prize in this thirtieth anniversary year of his imprisonment would be a fitting gesture of solidarity and support not only to him as an individual, but to all of those in Iran who have suffered for their ideals over the past thirty years.

We are available to answer any questions you may have about Mr. Amir-Entezam or about the human rights situation in Iran more generally.

Yours sincerely,


Au nom des organisations signataires
Tel. (32)-(0)476-551832
[email protected]

ASP
On behalf of 10 Iranian civil society organisations in Europe:
1- united 4iran-belgium
2- Democratic Party of Iranian Kurdistan- Belgique
3- Organization of Iranian People’s Fadaian (Majority)- - Belgique
4- Association de la Défense du Front pour la République et la Démocratie en Iran-Belgique
5- Centre Culturel Persepolis- Belgique
6- European Cultural Network of Iranians
7- Association of Iranians in The Netherlands
8- Platform of Iranian Refugee Organisations in The Netherlands
9- Association Culturelle Razi- Belgique
10- La Fédération Europerse

ـــــــــــــ

Mr. Abbas Amir-Entezam


Mr. Abbas Amir-Entezam, one of the leaders of the liberation movement against the Shah of Iran, was briefly Deputy Prime Minister and spokesman of the Provisional Government put in place after the Revolution of 1979. As a lay (non-clerical) politician, however, he was ousted when he opposed the theocratic draft constitution drawn up by the Assembly of Experts which eventually became the constitution of the Islamic Republic.

Following the takeover by fundamentalist clerics at the end of 1979, Mr. Amir-Entezam was arrested on charges of spying for the United States and tried in a closed, non-jury, procedure which lasted ten minutes and during which there was no defence lawyer present. He was sentenced to life imprisonment. After serving 19 years in the notorious Evin prison, he was allowed, on medical grounds, to return to his home in 1997 to complete his sentence under house arrest; however, after one interview in which he referred to the brutalities committed by the chief warden of the prison, he was returned to prison after only a few months and remained there until 2002. In 2002, Mr. Amir-Entezam, whose health had continued to deteriorate, was again sent home where he has remained under house arrest to this day.

Mr. Amir-Entezam has made several attempts to appeal his case or to have a retrial in public; these attempts have failed. The authorities of the Islamic Republic have on a number of occasions offered him the possibility of definitive release, on condition that he accept his conviction and withdraw his appeal. Mr. Amir-Entezam has refused these offers, because he believes that this would be a denial of justice and the freedom of thought which he has always defended.

Mr. Amir-Entezam is obliged to present himself to the authorities on a regular basis to avoid a return to prison; he is not allowed to leave the country; he has not seen his children, who are living abroad, for thirty years.

He knows that any public statement by him could lead to his being sent back to prison, which, at 77 years of age, he would be unlikely to survive. Despite this, Mr. Amir-Entezam continues to express himself where and when he can, and to defend the ideal of democracy in his country.

Mr. Amir-Entezam has already been a recipient of the Bruno Kreisky Prize (1998) and the Jan Karski Award for Moral Courage (2003).

***


M. Jerzy Buzek, Président du Parlement Européen
M. Gabriele Albertini, Président de la Commission des Affaires Etrangères du Parlement Européen
Mme. Heidi Hautala, Président de la Sous-Commission des Droits de l’Homme du Parlement Européen
Mme. Barbara Lochbihler, Président de la Délégation du Parlement Européen pour les relations avec l’Iran
M. Joseph Daul, Président du Groupe PPE
M. Martin Schulz, Président du Groupe S&D
M. Guy Verhofstadt, Président du Groupe ADLE
Mme. Rebecca Harms, Co-Président du Groupe Les Verts/ALE
M. Daniel Cohn-Bendit, Co-Président du Groupe Les Verts/ALE
M. Lothar Bisky, Président du Groupe GUE/NGL


Bruxelles, 31 août 2010
Objet: Nomination pour le Prix Sakharov


Mesdames, Messieurs,

Vous êtes certainement informés des violations affreuses des droits de l’homme qui sont perpétrées en Iran et de la répression particulièrement brutale qui s’abat sur de simples citoyens comme sur des militants politiques depuis l’élection présidentielle du 12 juin 2009.

Lors des manifestations qui ont suivi cette élection, plus de cent personnes ont été tuées par les forces de sécurité iraniennes. Depuis lors, plusieurs milliers de personnes ont été arrêtés ; des centaines de personnes ont été livrées à des procès à spectacles ou à d’autres formes de justice sommaire, alors que d’autres ont été emprisonnés sans la moindre procédure judiciaire. Des tortures, des viols et d’autres traitements inhumains ou dégradants ont été commis à l’encontre de centaines de détenus.

En même temps, les supporters de l’opposition et les militants de la société civile demeurent sous étroite surveillance et le régime utilise tous les moyens à sa disposition pour intimider la population.

Ces violations se sont ajoutées à une situation déjà catastrophique en matière des droits de l’homme en Iran. Selon Amnesty International et la Fédération Internationale des Droits de l’Homme, l’Iran est l’un des pays au monde qui applique le plus fréquemment la peine de mort, y compris des mineurs d’âge. Au moins 338 personnes ont été exécutées en 2009 ; plusieurs centaines de personnes ont déjà été exécutées en 2010, et environ 2,000 personnes sont actuellement condamnées à mort.
Nous avons reçu au cours de ces dernières semaines des nouvelles inquiétantes en provenance d’Iran faisant état d’une intensification de la répression à l’encontre des militants politiques et de la société civile, allant jusqu’à l’enlèvement et la prise en otage des membres de leurs familles, ainsi que d’une intense pression sur les prisonniers politiques. Par exemple, les prisonniers politiques dans la redoutable prison d’Evin sont privés de la possibilité d'appeler leurs familles ou de recevoir des visites familiales, et coupés d'accès à un médecin traitant.

Face à la répression massive, le peuple iranien continue à espérer et à croire en la possibilité d’un avenir meilleur. Il a besoin du soutien et de l’encouragement de tous ceux à l’extérieur de l’Iran qui croient en les valeurs universelles des droits de l’homme et qui sont prêts à les proclamer au-delà des considérations géopolitiques à court terme. Le Parlement Européen, à travers les débats qu’il a organisés et les Résolutions qu’il a adoptées, se veut de ces défenseurs des droits de l’homme et de la démocratie.

Nous considérons que l’un des gestes de solidarité les plus importants que peut poser le Parlement Européen consiste en l’octroi annuel du Prix Sakharov pour la liberté de l’esprit. Or, nous constatons que depuis l’inauguration du Prix Sakharov en 1988, il n’a jamais été décerné à un citoyen iranien. Nous sommes d’avis qu’en cette année particulièrement éprouvante pour le people iranien, il serait approprié d’octroyer ce Prix à quelqu’un qui symbolise la lutte pour les droits de l’homme, l’idéal démocratique et le pouvoir de la résistance.

Des centaines de noms pourraient être citées. Notre candidat pour le Prix Sakharov 2010 est M. Abbas Amir-Entezam, prisonnier d’opinion depuis trente ans, le plus ancien prisonnier politique de la République islamique d’Iran.

Le courage moral qui l’a vu résister à plus de trente ans de détention en prison ou en résidence surveillée, la cohérence qui l’a vu refuser tout compromis incompatible avec la justice et la liberté de conscience, et le sens de dévouement et de sacrifice dans la privation de sa vie personnelle et familiale, font de M. Amir-Entezam un personnage d’exception respecté par tous les iraniens, de l’intérieur comme de la diaspora et quelles que soient leurs affiliations politiques.

Nous considérons qu’en cette année du trentième anniversaire de son emprisonnement, l’octroi par le Parlement Européen du Prix Sakharov à M. Amir-Entezam constituerait un message de solidarité et de soutien pas seulement à lui en tant qu’individu, mais à tous ceux en Iran qui ont souffert pour leurs idées pendant ces trente dernières années.

Nous sommes à votre disposition pour répondre à vos questions éventuelles concerant M. Amir-Entezam ou concernant la situation générale des droits de l’homme en Iran.

Nous vous prions d’agréer, Madame, Messieurs, l’expression de notre considération distinguée,


Au nom des organisations signataires
Tel. (32)-(0)476-551832
[email protected]

Le nom de 10 organisations de la société civile iranienne en Europe :

1- Union Pour Iran- Belgique
2- Parti Democratique du Kurdistan d’Iran- Belgique
3- Organisation des Fadaïans du Peuple d’Iran (Majoritaire)-Belgique
4- Association de la Défense du Front pour la République et la Démocratie en Iran-Belgique
5- Centre Culturel Persepolis- Belgique
6- European Cultural Network of Iranians
7- Association of Iranians in The Netherlands
8- Platform of Iranian Refugee Organisations in The Netherlands
9- Association Culturelle Razi- Belgique
10- La Fédération Europerse


ــــــــــ

M. Abbas Amir-Entezam


M. Abbas Amir-Entezam, l’un des dirigeants du mouvement de libération contre le Chah d’Iran, était brièvement Premier Ministre adjoint et porte-parole du Gouvernement provisoire mis en place après la Révolution de 1979. En tant qu’homme politique laïque, cependant, il a été évincé quand il s’est opposé au projet de constitution théocratique rédigé par l’Assemblée des Experts et qui est devenu la constitution de la République islamique.

Suite à la prise du pouvoir par le clergé intégriste à la fin de l’année 1979, M. Amir-Entezam a été arrêté, accusé d’espionnage pour le compte des Etats-Unis et jugé lors d’une procédure à huis clos, sans jury populaire, qui n’a duré que dix minutes et pour lequel aucun avocat de défense n’était présent. Il a été condamné à la prison à perpétuité.

Après avoir purgé dix-neuf ans dans la prison notoire d’Evin, en 1997 M. Amir-Entezam a reçu l’autorisation de rentrer chez lui afin de purger sa peine en résidence surveillée, ceci pour des raisons médicales. Toutefois, suite à un entretien dans lequel il a relevé la brutalité du gardien en chef de la prison, il a été renvoyé en prison après quelques mois seulement ; il y est resté jusqu’en 2002. En 2002, M. Amir-Entezam, dont la santé empirait, a de nouveau été renvoyé chez lui en résidence surveillée, où il demeure jusqu’à la date d’aujourd’hui.

M. Amir-Entezam a fait plusieurs tentatives de faire porter son cas en recours ou de se faire entendre en procès public; ses tentatives ont échoué. Par contre, les autorités de la République islamique lui ont proposé la mise en liberté définitive, moyennant l’acceptation de sa condamnation et le retrait de tout recours. M. Amir-Entezam a refusé, car il considère qu’une telle abdication constituerait le reniement de la justice ainsi que de la liberté d’esprit qu’il a toujours défendues.

M. Amir-Entezam est dans l’obligation de se présenter régulièrement aux autorités pour éviter un retour en prison ; il n’est pas libre de voyager à l’extérieur du pays ; il n’a pas vu ses enfants, qui vivent à l’étranger, depuis trente ans.

Il sait que toute déclaration publique de sa part pourrait le reconduire en prison, épreuve à laquelle, à l’âge de 77 ans, il ne survivrait probablement pas. Malgré ceci, M. Amir-Entezam continue à s’exprimer où et quand il peut, afin de défendre l’ideal démocratique dans son pays.

M. Amir-Entezam a reçu le Prix Bruno Kreisky (1998) ainsi que le Prix Jan Karski pour le courage moral (2003).


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016