پنجشنبه 18 شهریور 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

یک زخم شدن، تنها دعای مردم ما در عید صیام است، بيژن صف‌سری

بيژن صف‌سری
افسوس که در این عید صیام که در این بلاد کفرستیز همه شهرها حنابندان است، جای خدا خالی است جای خالق هستی که گویی با مردمان این سامان قهر است و ما را به حال خود وانهاده است

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


عيد است و آخر گل و ياران در انتظار
ساقي به روي شاه ببين ماه و مي ‌بيار
دل برگرفته بودم از ايام گل ولي
کاري بکرد همت پاکان روزه‌دار

می‌گویند فردا (جمعه) روز عید فطر است، اگر چه امروز و فردای‌اش فرقی ندارد که:
بگذار پيش و پس شود روز عيد فطر
ما با هلال روي تو افطار مي‌کنيم

اما به‌هر تقدیر یک روز شادمانی در راه است و نمی‌توان آن را نادیده گرفت آن هم عیدی که به باور ما مسلمانان عید بشارت است و سعادت و زمين و زمان و آسمان در جوش و خروش زیبایی‌های معنوی خواهند بود و از همین باور است که پیر میکده‌ی ما می‌گوید:
حافظ منشين بي مي ‌و معشوق زماني
کايام گل و ياسمن و عيد صيام است

ولی افسوس که در این عید صیام که در این بلاد کفرستیز همه شهرها حنابندان است، جای خدا خالی است جای خالق هستی که گویی با مردمان این سامان قهر است و ما را به حال خود وانهاده است، مگر نه این است که همه از رنجی که می‌بریم به فغان آمده‌ایم، از پوست انداختن‌مان معلوم است که خدا را با ما کاری نیست گویی که قحطی خدا آمده است.

هم از نیاکان‌مان به ارث برده‌ایم و هم از گذشته‌های دور به‌یاد داریم، که به ایام عید و ضیافت خدا، باید لباس نو پوشید و لب خندان داشت، تا به جان‌ات بنشیند این شادمانی، اما مردمان جامه‌ندار را چه به خندیدن‌ها؟ آن هم به زمانی که هر روز به عزایی در سوگ‌اند و سیه‌پوش، طرفه آن‌که حالیا امروز انتر معرکه روزگار شدیم و هر روز به یک ساز چه از تهدید و چه از تحریم از سوی بیگانگان و بیگانه‌صفت‌تان و چه از نابلدی دولت مستعجل، سفره‌های‌مان از لقمه نانی هم خالی می‌شود، نه، دیگر هیچ عید و عیدانه‌ای باورمان نیست.

غرض از عيد نه آن است که از باب جلال
جامه ناز بپوشند به الطاف مزيد
اي خوش آن عيد کز آن شاه و گدا خوش باشند
که چنين عيد سعيد است و جز اين نيست ‌سعيد

می‌گویند یک زخم، لقب سام نریمان است، چون او اژدهایی را به یک زخم کشته بود و از این‌رو به آن ملقب گشت:

بشد سام یک زخم و بنشست زال
می و مجلس آراست بفراشت یال

و امروز یک زخم شدن ، تنها دعای مردم ما در عید صیام است تا از جا بکنیم ریشه اهریمن بدخواه مردم این کهنه‌دیار را.

بیژن صف‌سری
http://bijan-safsari.com


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016