پنجشنبه 25 شهریور 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

تعبير خواب رئيس مجلس خبرگان نقل خواب لوطی طاهر عطار است، بيژن صف‌سری

بيژن صف‌سری
صرف نظر از اين‌که آيا خواب دليلی بر حجت و حقانيت موضوعی خواهد بود يا نه، اما بايد نقل اين خواب را از سوی يک روحانی، آن هم برای ديگر هم‌کسوتان خود در يک مجلس مهم تصميم‌گيری در امورات کشور، خالی از منظور و هدف خاص ندانست، خاصه در پيامی که از قول امام به گوش علمای مجلس خبرگان رساند. آن هم در جمله‌ای ظريف و مدبرانه که در آن رازی نهفته است

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


بيژن صف‌سری ـ ويژه خبرنامه گويا

در خبرها آمده بود که جناب هاشمی رفسنجانی در مراسم تجديد بيعت اعضای مجلس خبرگان رهبری ماجرای خواب نماشدنشان را که در طول ماه رمضان به دفعات خواب امام خمينی را ديدند ، برای اعضای روحانی مجلس خبرگان به تفصيل شرح داده و گفته است :
نمی‌دانم چه شده است که امسال در ماه رمضان امام را زياد خواب می‌ديدم‎؛ البته در طول سال معمولاً گاهی خواب ايشان رامی‌بينم
در خواب يکبار به امام عرض کردم که ما برعهد خودمان هستيم و با همه توان ميراث شما را ادامه می دهيم و در حفاظت از آن تلاش کرده و کوتاهی نمی‌کنيم که ايشان فرمودند "من اين را می‌دانم و گاهی نگران و گاهی خوشحال می‌شوم" که نمی دانم اين تعبير چگونه بود. من هم گفتم شما اکنون حضور نداريد‏، اما ما همچنان نياز به شما داريم و شفاعتمان را بکنيد و...
صرف نظر ازاينکه ايا خواب دليلی بر حجت و حقانيت موضوعی خواهد بود يا نه ، اما بايد نقل اين خواب را از سوی يک روحانی آن هم برای ديگر هم کسوتان خود در يک مجلس مهم تصميم گيری در امورات کشور ، خالی از منظور و هدف خاص ندانست ،خاصه در پيامی که از قول امام به گوش علمای مجلس خبرگان رساند ان هم در جمله ای ظريف و مدبرانه که درآن رازی نهفته است . و اين راز در پاسخ اما م به اظهارات آقای هاشمی است که گفته است ما برعهد خودمان هستيم و با همه توان ميراث شما را ادامه می دهيم ، که امام در پاسخ می گويد " من اين را می‌دانم و گاهی نگران و گاهی خوشحال می‌شوم" . که اين پاسخ همه رمز ماجرای شرح اين خواب جناب هاشمی است ، که برای پی بردن به منظوری که در اين جمله کليدی وجود دارد بايد به سوابق روحانيت رجوع کرد ، علمايی که بنا بر شهادت تاريخ روحانيت شيعه ، همواره ملجا و پناه مردم بوده و در کنار ملت در مقابل ظلم سينه سپر می کرد ند تا بدانجا که اين نقل قول از ميرزای شيرازی، مرجعی که در هيجانات عليه امتياز تنباکو اهميتی بدست آورد، ملکه ذهن مردم و روحانيت بود که: اگر علما را بر درگاه سلاطين ديديد بدانيد اينان علما و سلاطين بدی هستند و اگر سلاطين را بر درگاه علما ديديد بدانيد که ايشان علما و سلاطين خوبی هستند. اما امروز اين هم فاز بودن بين مردم و علما به گونه ای تغيير يافته که ديگر مردم اين اين بلاد کفر ستيز، اين قشر از جامعه را با توجه به سابقه تاريخی روحانيت وانتظاراتی که بعنوان يک باور، نسبت به انجام رسالتی که ازاين مردان خداجوی دارند، آنها را به سه گروه روحانيت حاکم، روحانيت پويا و روحانيت خاموش تقسيم بندی کرده اند؛ طرفه آنکه در محاوره ها و حتی نوشته ها هم اين تقسيم بندی، مصطلح و رايج است. بنابر اين اين پرسش مطرح است که ايا آنچه امام را بنابر نقل قول خواب اقای هاشمی ، گاهی خوشحال و گاهی نگران می کند ، عملکرد های اين جامعه خدای جوی در مقابل وقايعی که امروز در اين بلاد اسلامی رخ می دهد نيست ؟ آيا نگرانی امام از فراموشی رسالتی نيست که همواره بر دوش روحانيت بود است ؟
حکايت خواب جناب رئيس مجلس خبرگان نقل حکايت خواب لوطی طاهر عطار را می ماند که در تاريخ لوطی گری آمده است در زمان سلطنت ناصرالدين شاه ، زمانی که مردم لوطی ها را امين خود می دانستند و در وقت سفر، مال و ناموس خود را به دست آن ها می سپردند ، در تهران قديم ، لوطی اسم و رسم داری بنام لوطی طاهر عطار وجود داشت که نامش به لفظ آن روز تهرانی ها "تار تار " گفته می شد که از جمله سرشناسترين و ابرومند ترين لوطی های تهران قديم بود که از ثروت پدری و دست رنج خود با وجود بذل و بخشش بی تظاهر به نيازمندان ، سرمايه کلانی داشت. الغرض اين جناب لوطی " تار تار" برای تمام لوطی های نام آور سراسر کشور در آن زمان ، دعوت نامه ای فرستاد وا آنها را برای تاريخ معينی به مهمانی دعوت کرد که بنا بر احترام و معروفيتی که لوطی تار تار در بين لوطی های سراسر کشور داشت ، همه دعوت اورا لبيک گفتند و با توجه به اين که همه بايد مسافت دور و نزديکی را پياده و يا با اسب و قاطر طی می کردند به مرور عاقبت پس از چهل روز ، همه دعوت شدگان به مرکز يعنی شهر تهران رسيدند و اسباب آسايش آنها در خانه لوطی تار تار فراهم شد و آن گاه در مجلسی که همه لوطی های سراسر کشور حااضر بودند ، صاحب ضيافت يعنی جناب لوطی طاهر عطار علت اين دعوت را خوابی دانست که آن را بدين گونه شرح داد .
خواب ديدم مرد ه ام و مرا با همان مراسمی که همه می دانند به خاک سپردند ، نمی دانم چه مدتی پس از مرگ بود که مرا به باغ بهشت راهنمايی کردند که شرح آن بدور از حوصله است ، اما رفتم و رفتم تا رسيدم به مکانی که ابی روان جاری بود ،و جمعيت انبوهی اطراف سه چهره نورانی حلقه زده بودند ،وقتی نزديک شدم در بين حاضران چند نفراز لوطی های اشنا را که تازه فوت کرده بودند را شناختم که يکی از آنها آن سه چهره نورانی را معرفی کرد که معلوم شد مولای متقيان علی بن ابيطالب و فرزندانشان حسن و حسين هستند که با احترام دو طرف پدر ايستاده بودند، عرض ادب کردم و حضرت پس از جواب با صدای بلند سوال کردند " آيا لوطی ديگری به دنيا هست که اين جا حاضر نباشد ؟ که حاضران عرض کردند " يا حضرت، با آمدن لوطی تارتار، ديگر لوطی گری تمام شد و پس از او حتی يک لوطی هم در دنيا نمانده است ، پس حضرت جامی را که در دست داشتند از آن اب پر کردند و فرمودند ، " حالا می خواهم يک لوطی بيايد و اين جام را از دست من بگيرد و بنوشد، اين جام فتوت و مردانگی ، فدا کاری ، انسانيت و شهادت است که هر لوطی بايد تمام اين خصال به علاوه خصوصيات ديگر را داشته باشد . تا شايسته لفظه لوطی باشد " ... الغرض کسی پيدا نشد تا اينکه لوطی تار تار می گويد به خاک افتاد و گفت يا مولا، غير از خودت کسی لياقت چنين مرتبه ای را ندارد .
حال حکايت خواب جناب هاشمی است که دانسته و ندانسته ، خواب ديده و خواب نديده ، ميثاقی را در قالب خواب به هم کسوتانش ياد آور می شود که ديگر به آن عهد و پيمان نيستند وگرنه اسلام و روحانيت به اين روزی که می بينيم گرفتار نمی شد تا بدانجا که قصد آتش زدن به کلام خدا را کنند.
گر چه معشوق لباس عاشقی پوشيده ای
آنگه از خود جلوه ای بر خود تمنا کرده ای

بيژن صف سری
http://bijan-safsari.com


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016