گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
6 مهر» چهار سال حبس تعزيزی علی مليحی تاييد شد، ادوارنيوز18 شهریور» ابراهيموار...، شعری از محمد صادقی برای عبدالله مومنی 12 شهریور» بيانيه سازمان ادوار تحکيم در اعتراض به حمله بسيج به منزل مهدی کروبی، سحام نيوز 27 مرداد» بازگشت عبدالله مومنی، کيوان صميمی و بهمن احمدی امويی به بند عمومی، ادوارنيوز 16 مرداد» بيانيه سازمان دانش آموختگان ايران: هر خطای نابخردانه ای از مسئولان زندان پاسخ قاطعی خواهد داشت، اداوارنيوز
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! بيانيه شعبه اصفهان سازمان ادوار تحکيم پيرو نامه عبدالله مومنی به رهبری، تحول خواهیامروز به جرات می توان گفت اقدامات سبعانه اندکی که خود را بی نياز از رای و نظارت مردم می بينند اعتبار و امنيت کشور را خدشه دار نموده و اگر خطری متوجه امنيت ايران و ايرانی است اتفاقا از جانب حاکمانی می باشد که سنگ اسلام و قانون را به سينه می زنند نه امثال مومنی که زندگی خود را وقف آزادی و احقاق حقوق پايمال شده ملت نموده اند. به دنبال انتشار نامه عبدالله مومنی به آيت الله خامنه ای شعبه اصفهان سازمان دانش آموختگان ايران(ادوار تحکيم وحدت)با انتشار بيانيه ای ضمن دفاع همه جانبه از عبدالله مومنی و اعتراض به تداوم بازداشت اعضای دربند سازمان خود، رفتارهای غير انسانی و ددمنشانه ای چون اعتراف گيری و شکنجه های جسمی و روحی با زندانيان را محکوم کرده است. به گزارش تحول خواهی متن کامل بيانيه به شرح زير است: انتشار نامه عبدالله مومنی سخنگوی سازمان دانش آموختگان ايران و شرح شکنجه های ددمنشانه ای که در طی اين مدت از سوی بازجويان زندانهای نظام اسلامی بر وی رفته است بار ديگر تاييدی است هزارباره بر عمق فساد و بی آبرويی که دستگاه حاکمه را فرا گرفته است.حفظ قدرت در نظامی که داعيه دار اخلاق ومنش اسلامی و الهی است کار را به جايی کشانده که بی حرمتی و توهين به شهروندان ، شکنجه جسمی و روحی آنان برای اعتراف گيری دروغين وکاربست شيوه های استالينيستی اکنون به اخلاق رسمی نظام بدل گشته است. نامه عبدالله مومنی (و شرح حال ديگر زندانيان سياسی) اين سوال را در اذهان عمومی ايجاد می کند که آيا ناديده گرفتن اصول قانون اساسی از طريق اقدام به اعتراف گيری زير شکنجه وتوهين و کشتن شهروندان بی گناه در خيابانها می تواند برای امنيت ملی ايران تهديد کننده باشد يا شرکت در انتخابات و تشويق مردم برای حضور در پای صنوق های رای؟ همان جرمی که اينک عبدالله مومنی و ديگران می بايستی در زندانهای جمهوری اسلامی تاوان آن را بپردازند.به راستی نهادی چون شورای نگهبان خود را نگهبان چه چيزی می داند . نگهبان اجرا نشدن معدود اصول قانون اساسی که در آنها اندک توجهی به حقوق ملت شده است.؟! امروز به جرات می توان گفت اقدامات سبعانه اندکی که خود را بی نياز از رای و نظارت مردم می بينند اعتبار و امنيت کشور را خدشه دار نموده و اگر خطری متوجه امنيت ايران و ايرانی است اتفاقا از جانب حاکمانی می باشد که سنگ اسلام و قانون را به سينه می زنند نه امثال مومنی که زندگی خود را وقف آزادی و احقاق حقوق پايمال شده ملت نموده اند. فتنه ای که امروزه نقل محافل افراطی و توجيهی برای وجدانهای خواب آلوده جماعتی قدرت طلب شده آيا می تواند جز اين باشد که اقدامات مخالف موازين انسانی و حقوق بشری عده ای اندک ،اينک کشور را در مرحله ای بحرانی قرار داده است. آيا توهين و تهمت به خانواده های زندانيان سياسی،بازداشت های گسترده و غير قانونی ،ايجاد فضای رعب و وحشت و کنار زدن تمامی مخالفين فتنه است يا طلب اصلاح امور و مبارزه برای احقاق حقوق شهروندان . به راستی کدام يک می تواند به کشور آسيب برساند ،تلاش سياسی ومسالمت آميز اشخاصی چون مومنی برای اصلاح کژی ها يا در دست گرفتن حکومت توسط گروهی نظامی که منافع ملی را به پای اميال و آرزوهای شخصی خود قربانی کرده اند؟ اينک اما عبدالله مومنی اين فرزند شجاع ميهن نامه ای نه برای تظلم بلکه برای ثبت در تاريخ نگاشته است اما پيش ازاين هم نام عبدالله مومنی و همراهانش به چند دليل در تاريخ اين سرزمين ماندگار شده است : - برای تبديل يک تشکل دانشجويی نيمه حکومتی به تشکلی منتقد و نظارت کننده - برای از بين بردن تمامی خطوط قرمز در دفاع بی قيد و شرط از حقوق بشر برای همه افراد با هر عقيده و مرام و تبديل حقوق بشر از يک وسيله سياسی به هدف انسانی در مبارزات مدنی - و برای چرخش شجاعانه از اصلاحات درون حکومتی به اصلاحات مدنی و گسترش نهادهای مدنی بالاتر از همه آنچه گفته شد نام عبدالله مومنی به عنوان يک نمونه واقعی معلم اخلاق در تاريخ ثبت خواهد شد از آن روی که بر خلاف مبلغان دروغين اخلاق که بر بالای منابر برای مردمانی چشم و گوش بسته سخن می گويند او همچون معلمان اخلاق با رفتار نيک ،پندار نيک خود را به دانش آموزان ، دوستان ، همفکران و حتی بازجويانش می آموزد. ما برای هر يک از دلايل گفته شده عبدالله مومنی را يک قهرمان ملی ميدانيم و برای همه لحظاتی که در کنار او بوده ايم به خود می باليم ،به اميد آنکه به زودی زود به پاسداشت استقامت در راه آرمانهای ملت و ميهن نشان افتخار را بر گردن او ،احمد زيدآبادی و همه زندانيان سبز در بند،آويزان کنيم. در پايان سازمان دانش آموختگان ايران مسوليت تمام مصائب وارد شده به مومنی ،سخنگوی سازمان، زيد آبادی دبير کل و همچنين علی جمالی و اسدی زيدآبادی از اعضای شورای مرکزی اين سازمان را مستقيما متوجه کودتا گران و قوه قضاييه می داند و اعلام می کند راهی که مومنی در آن قدم گذاشته هيچگاه بی رهرو نخواهد بود و بيرق مبارزه با ظلم همچنان در دست همفکران مومنی خواهد ماند. سازمان دانش آموختگان ايران(ادوار تحکيم وحدت) Copyright: gooya.com 2016
|