شنبه 3 مهر 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

فرق ابرقدرت با دولت کودتايی، سيدمجتبی واحدی

مجتبی واحدی
در اين‌جا قرار نيست پافشاری مقامات قضايی ايالت ويرجينيا در آمريکا بر اعدام خانم ترزا يا عقب‌نشينی دولت و قوه قضاييه ايران از حکم سنگسار خانم آشتيانی مورد بررسی قرار گيرد بلکه حواشی اين تصميم، حقايقی را آشکار می‌سازد که شايد از اصل موضوع مهم‌تر باشد

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


طی روزهای گذشته حضور احمدی نژاد در نيويورک ، توجه رسانه ها را به دو « حکم اعدام » جلب نمود . نخستين حکم در ايران صادر شده و دومی که رقت انگيزتر به نظر می رسيد ومتأسفانه شب گذشته اجرا شد مربوط به کشور امريکاست.

نگارنده فاقد تخصص در امور حقوقی است اما برای خود اين حق را قائل است که در خصوص يک حاشيه غير حقوقی اما مهم اين احکام به اظهار نظر بپردازد تا نشان دهد يک دولت قوی حتی در مواجهه با يک متهم نيز تفاوت فراوانی با يک دولت متزلزل و کودتايی دارد .

مدتی کوتاه پس از تأييد حکم سنگسار در مورد سکينه محمدی در ايران ، اين خبر ابعاد جهانی پيدا کرد به طوری که حجم اخبار منتشره در مورد اين متهم ايرانی تا قبل از سفر احمدی نژاد به نيويورک صدها برابر بيش از خبرهايی بود که در هشت سال گذشته پس از صدور حکم اعدام برای زن امريکايی در رسانه های جهانی منتشر شده است اما به برکت دسترسی احمدی نژاد به رسانه های امريکايی و اصرار او بر پيگيری مسائل مربوط به «غير ايرانيان » ، نام متهم امريکايی بارها از زبان رئيس دولت کودتايی ايران دررسانه های مهم جهانی تکرار شد وبه اين طريق ، رقابت خبری نزديک در خصوص دو حکم اعدام به راه افتاد.

در اين ماجرای دو گانه ، مطابق معمول ، دولت مستأصل و متزلزل ايران ، وحشت خود از فشارهای جهانی را به نمايش گذاشت و بلافاصله ، توقف اجرای حکم سنگسار اعلام شد اما ظاهرا اين حد از عقب نشينی نمی توانست وحشت کودتاگران ايرانی از پيامدهای بين المللی حکم سنگسار را مرتفع نمايد لذا احمدی نژاد در چند گفتگو با خبرنگاران خارجی متوسل به يک دروغ بزرگ شد واعلام کرد «اصلا برای خانم آشتيانی حکم سنگسار صادر نشده است » در حالی که مقامات قضايی امريکا بدون توجه به فشارهای رسانه ای و به ويژه « شو » های پُرخرج احمدی نژاد به گونه ای رفتار کردند که ادعای استقلال دستگاه قضايی در امريکا ، پذيرفتنی به نظر برسد .

در اينجا قرار نيست پافشاری مقامات قضايی ايالت ويرجينيا (در امريکا) بر اعدام خانم ترزا يا عقب نشينی دولت و قوه قضايی ايران از حکم سنگسار خانم آشتيانی مورد بررسی قرار گيرد بلکه حواشی اين تصميم ، حقايقی را آشکارمی سازد که شايد از اصل موضوع مهم تر باشد .

در ايران ، وکيل متهم به دليل افشاگری در خصوص متزلزل بودن مبانی حکم صادره، تحت فشار قرار می گيرد و نهايتا از کشور خارج می شود اما در امريکا ، دولت اين کشور نه تنها مانعی برای فعاليت رسانه ای وکلای متهم ايجاد نمی نمايد بلکه به دهها رسانه پُر مخاطب امريکايی اجازه می دهد سخنان رئيس دولت ايران در حمايت از متهم را بارها پخش نمايند . در امريکا رسانه های گروهی به حمايت از زنی می پردازند که گفته می شود در هنگام ارتکاب جرم ،از تعادل روحی برخوردار نبوده تا ضمن حفظ جان او، حيثيت خانواده اش محفوظ بماند نظام حکومتی امريکا هم که نسبت به اعتبار جهانی خويش مطمئن است هيچ مانعی برای فعاليت منتقدان اعدام ايجاد نمی کند اما در ايران ، متهم را وادار می کنند در برابر دوربين های تلويزيونی سخنانی بگويد که بی شک به حيثيت خانواده و بستگان او ضربه ای جبران ناپذير وارد می نمايد اين کار هم فقط به اين دليل صورت می گيرد که افشاگری های بعدی وکيل متهم در خصوص روند های قضايی در ايران ، حکومت کودتايی را بيش از گذشته بی اعتبار نکند.

در امريکا نه تنها اجزای حکم خانم ترزا در اختيار عموم قرار می گيرد بلکه سيستم قضايی امريکا با اعتماد به عملکرد خويش ، امکان دسترسی احمدی نژاد به جزئيات پرونده قضايی پنجاه و سه متهم ديگر را فراهم می کند تا او به جای پاسخگويی به بی اعتباری احکام قضايی ايران، در مورد پرونده های قضايی در امريکا داستان سرايی نمايد اين در حالی است که در ايران ، حتی وکلای مدافع از دسترسی به پرونده موکلان خود محروم هستند و گاه ، متهم را بی سرو صدا اعدام می کنند تا همگان در برابر عمل انجام شده قرار بگيرند و امکان مخالفت عملی با احکام صادره وجود نداشته باشد.

نکات فوق اگر به همراه عملکرد دولت های ايران و امريکا در شئون ديگر مورد بررسی قرار گيرد تنها اين نتيجه مشخص را به دنبال خواهد داشت که در دنيای امروز ، آنچه يک دولت را به ابرقدرت تبديل می نمايد مديريت عالمانه است که دولت امريکا عليرغم همه ضعف ها ، از آن بهره مند می باشد و سهم دولت کودتايی ايران از آن ، بيش از صفر نمی باشد . البته لازم است در پايان به اين نکته اشاره شود که نگارنده اميدوار است دولت ايران با ديدگاه انسانی در خصوص حکم خانم آشتيانی تصميم گيری نمايد نه بر اثر فشارهای جهانی زيراتنها در آن صورت خواهد بود که خانواده همه متهمان می توانند نسبت به آينده پرونده عزيزان خود مطمئن باشند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016