چهارشنبه 14 مهر 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

کسی نزده است از اين کمان تير مراد بر هدف، بيژن صف‌سری

بيژن صف‌سری
به ولای نجابت‌مان که در مظان اتهام‌اش اسيريم آن‌چه تاريخ اين سرزمين اهورايی بعدها بر آن گواهی خواهد داد رفتارهای ناسنجيده و فاجعه‌بار قدرت‌مدارانی است که امروز جنبشی را باعث آمدند که نه تنها از اين شقشقه‌ی نسل امروز، تلنگری بر رفتار خود احساس نمی‌کنند بلکه هر يک در رقابتی تنگاتنگ سعی در جريحه‌دار کردن هر چه بيشتر گلايه‌مندان را دارند، غافل که کسی نزده است از اين کمان تير مراد در هدف

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


امروزه علنی شدن اختلاف نظر در بين اصولگرايان در مورد عملکرد های دولت به جايی رسيده است که ديگر سعی در پنهان کردن اين اختلاف ها ندارند ، تا بدانجا که اين اختلاف نظر ها را نه تنها در مطبوعات وابسته به خود که در صحن علنی مجلس هم به نمايش می گذارند . از جمله اختلاف نظرهايی که در بين طرفداران دولت وجود دارد نوع تعاملات بين المللی دولت وقت با دول جهان است بعبارتی نوع گفتمان رئيس دولت وقت را نمی پسندند و آن را مصداق ضرب المثل معروف عسس بيا مرا بگير می دانند و حتی با همه حمايت هايی که از دولت متبوع خود دارند ، تحريم های اخير را يکی از تبعات اين نوع گفتمان می دانند و از اينکه تا کنون حتی توصيه شورای امنيت ملی کشور در برحذر داشتن رئيس جمهور از اظهارات تحريک آميز بی اثر بوده نگرانند طرفه آنکه دامنه اين نگرانی تا سطوح بالای تصميم گيران نظام رسيده است که به نوعی می توان آن را نشانه به ستوه امدن از عملکرد دولت دانست . اما در اذهان عموی که ضمن دلواپسی از عواقب سياست عسس بيا مرا بگير دولت وقت ، خاصه آن دسته از مردمانی که موی در اسياب عمر سپيد کردند ، اين مناقشات و ديگر موارد از جمله تن ندادن به مصوبات مجلس و غيره را، تداعی کننده و مصداق حکايت جن و رمال می دانند که نقل است :
درزمان های گذشته حن گيری بود که جن ها می گرفت و در شيشه می کرد و در مقابل پول قند و چای خود را از جن زدگان تامين می کرد، اين بود تا اينکه جن گيری از رونق افتاد و بازار کساد شد و جن گير اجبارا برای تامين قند و چای خود يکی از جن های محبوس در شيشه را آزاد کرد و گفت : ای جن ، آزادت می کنم به شرط آنکه قند و چای مرا تامين نمايی. القصه جن آزاد شده هر روز مقداری قند و چای برای جن گير می آورد تا عاقبت در شهر شايعه شد که دکان ميرزا جعفر بقال را دزد غارت کرده است و گزمه ها به دنبال سارق يا سارقين می گردند، اما هيچ خط و ربطی نمی يافتند تا اينکه به جن گير مضنون شده و او را متهم به آزاد کردن جن می کنند و از او می خواهند جن را دوباره به شيشه بر گرداند ، جن گير هم فورأ شيشه و آينه را حاضر کرد و جن را گرفت و در حضور گزمه ها خطاب به جن فرياد زد ، پدر سوخته من از تو قند و چای خواستم و تو رفتی دکان ميرزا جعفر بقال را زدی ؟ جن ساده دل هم در جواب گفت : مرد حسابی مگر من کارخانه امين الضرب کهريزک و يا باغ چای لاهيجان قوام السلطنه را داشتم که صبح تا شب برای تو قند و چای فراهم کنم ؟ تو بايد می دانستی که من از همين دکان ها ما يحتاج تو را تامين می کنم.
بی شک اين واهمه ای که در برخی از اصولگرايان منتقد دولت نسبت به نوع گفتمان و يا بسياری از عملکرد های ديگر دولت وجود دارد، يک واهمه عمومی است، چرا که تعمق در ماهيت صحيح يک حکومت ، آنچنانکه عرف و شرع حکم می کند ، به اين نتيجه منتج می گردد که زمامداران يک امت بی گمان بايد نسبت به دو اصل مهم اداره امور مردم کوشا و ايضا هوشيار باشند ، و آن دو اصل مهم ، اول جلب اعتماد مردم نسبت به دولتمردان خود ، دوم حفظ و حراست از شان و منزلت و اقتدار ملی آن جامعه است که اين دو اصل در شرايط کنونی اين کهنه ديار برغم همه ادعا ها وجود ندارد .
هرگز گمانمان نبود که پس ازپشت سر گذاشتن تالمات روح سرکوب شده خود در سال ۵۷ که با به خيابان آمد نمان آن را فرياد زديم ، روزی برسد که قادر بر تعيين سرنوشت خويش نباشيم . و باور کنيم اين سخن از "ژان بو دريا " فيلسوف فرانسوی تبار را که گفته است : "امروزه ملت ها به طور بالقوه گروگان های قدرت ها هستند ".
بی گمان پاسخ بسياری از چرا ها نسبت به نوع عملکرد دولت ها يی که جانمايه رابطه آنهاد با مردم ، بر پايه ” النصّر بالّرعب ” بنا نهاد ه شده است و يا برای گذشتن از مرز ماهيت صيحيح يک حکومت وجود دارد ، قدرت است که مجوزی است برای همه نبايد ها و ناديده گرفتن همه ميثاق های نوشته شده ای به نام قانون ، که حداقل در اين مرز و بوم از بدو تولدش همواره توسط قدرتمندان به هيچ گرفته شده است تا بدانجا که ۵۰ سال پيش از اين هم ، يکی از رهبران مافيای سيسيل که در قانون شکنی شهره عالم هستند ، در پاسخ به خبرنگار يک نشريه ايتا ليايی که از او پرسيده بود : حوزه فعاليت مافيا در کدام کشورها است ؟ می گويد: ما در همه دنيا و در تمام کشور هايی که قانون در آن حاکم باشد فعاليت داريم غير از دو کشور ايران و برزيل زيرا در اين دو کشور اساسا قانونی وجود ندارد تا با شکستن آن فعاليت غير قانونی داشته باشيم .
به ولای نجابت‌مان که در مظان اتهام‌اش اسيريم آن‌چه تاريخ اين سرزمين اهورايی بعدها بر آن گواهی خواهد داد رفتارهای ناسنجيده و فاجعه‌بار قدرت‌مدارانی است که امروز جنبشی را باعث آمدند که نه تنها از اين شقشقه‌ی نسل امروز، تلنگری بر رفتار خود احساس نمی‌کنند بلکه هر يک در رقابتی تنگاتنگ سعی در جريحه‌دار کردن هر چه بيشتر گلايه‌مندان را دارند، غافل که کسی نزده است از اين کمان تير مراد در هدف .

بيژن صف‌سری
http://bijan-safsari.com


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016