سه شنبه 24 اسفند 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

فاطمه کمالی، همسر عمادالدين باقی: ما نگران "دخالت های" غيرقانونی و شخصی هستيم، با مرخصی باقی مخالفت می شود، جرس

مژگان مدرس علوم - جرس: در حالی که عمادالدين باقی روزنامه نگار و فعال حقوق بشر‬ و موسس انجمن دفاع از حقوق زندانيان از زمان بازگشت به زندان از حق تماس تلفنی و ملاقات حضوری محروم است، با مرخصی وی در ايام نوروز نيز مخالفت بعمل آمد.

خانم کمالی همسر اين روزنامه نگار با ابراز نگرانی از دخالتهای شخصی می گويد: " به دنبال پيگيری ما جهت مرخصی در ايام نوروز، از دفتر دادستانی شنيديم که با مرخصی آقای عمادالدين باقی "مخالفت" کرده اند اما وقتی که دليل اين مخالفت را پرسيديم فقط پاسخ شنيديم که حتما صلاح نمی دانند ايشان به مرخصی بيايند. اينکه انتخاب افراد برای مرخصی چه معياری دارد نمی دانم و اينکه چه مقدار بر اساس قانون است يا تدابير و سليقه شخصی نيز اعمال می گردد قابل تامل است.ما درباره باقی نگران "دخالت های" غيرقانونی و شخصی هستيم."

گفتنی است، عمادالدين باقی به ۷ سال زندان و ۵ سال محروميت از حقوق مدنی و رسانه ای و سياسی محکوم شده است. ۶ سال از اين حکم به دليل مصاحبه با آيت الله منتظری صادر شده که هنوز در مرحله تجديدنظر مانده است . يک سال زندان و ۵ سال محروميت باقی نيز به اتهام تاسيس انجمن دفاع از حقوق زندانيان و فعاليت هايش در دفاع از حقوق زندانيان و خانواده آنان است. او پيش از اين نيز ۴ سال و نيم زندان را در سه نوبت گذرانده است.

متن کامل گفتگوی "جرس" با فاطمه کمالی همسر عمادالدين باقی در پی می آيد:

خانم کمالی لطفا در مورد آخرين وضعيت آقای باقی صحبت بفرماييد.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


آقای باقی در بند ۳۵۰ زندان اوين به سر می برد. متاسفانه همچنان تنها راه ارتباطی ما با ايشان در هفته ای يک بار و از طريق ملاقات های کابينی و از پشت شيشه و بسيار کوتاه است. باقی از اين ملاقات ها به «ديدار کوپنی هفتگی از پشت آکواريوم زندان» تعبير می کند. البته همين ملاقات ها در ايام تعطيل به کل کنسل می شوند. مانند هفته آينده که عيد نوروز است و با دوشنبه که روز ملاقات بند ۳۵۰ است همزمان می شود و در چنين روزی حتی ملاقات هم نداريم. يعنی درست در ابتدای سال نو و در حالی که انتظار داشتيم او از حق مرخصی بهره مند باشد نه تنها از مرخصی خبری نيست بلکه ديدار ۲۰ دقيقه ای کابينی و از پشت شيشه و با گوشی تلفن هم نداريم.حداقل انتظار اين است که با ورود به سال جديد تلفن های اين بند وصل شود و بتوانيم لااقل مکالمه تلفنی داشته باشيم.

احتمال دارد که آقای باقی برای عيد به مرخصی بيايند؟
به دنبال پيگيری ما جهت مرخصی در ايام نوروز، از دفتر دادستانی شنيديم که با مرخصی آقای عمادالدين باقی "مخالفت" کرده اند اما وقتی که دليل اين مخالفت را پرسيديم فقط پاسخ شنيديم که حتما صلاح نمی دانند ايشان به مرخصی بيايند.

البته ما شنيده ايم ليستی از زندانيان سياسی برای آمدن به مرخصی تنظيم شده که تعدادی از زندانيان سياسی به مرخصی بيايند . مثلا برخی حتی برای ملاقات حضوری مراجعه کرده بودند که به آن ها گفته شد درخواست مرخصی هم بنويسند. اميدوارم اين شنيده ها درست باشد . آن ها از زندان مرخص شوند گرچه آرزويمان آزادی آن هاست. اما اينکه انتخاب افراد برای مرخصی چه معياری دارد نمی دانم و اينکه چه مقدار بر اساس قانون است يا تدابير و سليقه شخصی نيز اعمال می گردد قابل تامل است.ما درباره باقی نگران "دخالت های" غيرقانونی و شخصی هستيم.

چرا در مراجع قانونی از اين دست انتقام گيری های به قول شما شخصی شکايت نمی کنيد؟
از چه کسانی به چه کسانی شکايت کنيم؟ ما واقعا نمی دانيم چه مرجعی وجود دارد که تظلمات را نزد آن مطرح و پيگيری نماييم. در حالی که قانون اساسی در اصول خود[ اصل ۳۴،۱۵۹ و۱۷۳] می گويد دادخواهی حق هر فرد است و مرجع رسيدگی به تظلمات دادگستری و نهاد قضايی کشور است اما ما بر اساس تجربه دريافته ايم که اين حق برای ما ناديده گرفته می شود و برای رسيدگی به دادخواهی مان هيچ اميدی نداريم. برخی نهادها و مقامات قضايی با درخواست های قانونی به صورت قطره چکانی برخورد می کنند و حقوق زندانی را به مثابه يک امتياز به او اعطا می کند و اين سوال جدی ماست و می خواهيم توضيح داده شود که علت عدم اعطای مرخصی به عمادالدين باقی چيست؟

باقی سال گذشته هم نوروز را در زندان و در بازداشت موقت و تحت شرايط سخت در بند ۲۴۰ وزارت اطلاعات به سر برد و بعدا متوجه شديم که حال او وخيم شده و دچار حمله تنفسی شده و در بيمارستان بستری شده بود. با توجه به اينکه از ما وثيقه گرفته شده بود. نه تنها او عيد به مرخصی نيامد بلکه سه ماه بعد هم در زندان ماند. سال گذشته در شب عيد و در حالی که ما اميدوار به آزادی باقی شده بوديم، نه تنها باقی را آزاد نکردند بلکه برخوردی با ما شد که خود آتشی به جان ما زد و شروع سال را با اندوهی وصف ناپذير برای ما رقم زد.

آن چه اتفاق و برخوردی بود؟
فعلا از آن بگذريم تا وقتی ديگر.

فکر می کنيد چرا به برخی زندانيان سياسی مانند آقای باقی مرخصی نوروزی داده نمی شود؟
واقعا جای تعجب است که به متهمان عادی مرخصی داده می شود که البته خيلی هم خوب است اما به متهمان سياسی که انگيزه های شرافتمندانه و به قصد "اصلاح" جامعه داشته اند دريغ می شود .وضعيت زندانيان گاهی تابعی از اوضاع بيرونی نيز هست اين در حالی است که به لحاظ حقوقی اين کار هيچ مبنايی ندارد و هيچ کس نبايد به جای فرد يا افراد و يا وقايع ديگری مجازات شود. علاوه بر اين بخشی از رفتارها شباهت به انتقام جويی دارد و در واقع از فلسفه مجازات و عدالت به دور است. در مورد باقی هم من فکر می کنم گروهی هستند که به واسطه انتقادات و روشنگری های او می خواهند انتقام کشی کنند و حداقل حقوق او را ناديده می گيرند.

باقی علاوه بر امسال و سال گذشته، قبلا هم در مجموع چهارسال ديگر زندانی بوده و عيد نوروز، يا نيامده يا به سختی به او مرخصی چند روزه داده شده است. امسال هم اگر حتی او بيايد عيد نداريم. وضعيت به وجود آمده و افزايش زندانيان و وسعت اتفاقات ناگوار برای همه ناراحت کننده است. تا حل مشکل همه زندانيان سياسی عملا عيد معنا ندارد. به خصوص کسانی که از سال ۸۸ مداوم زندان بوده اند. خواهران و دختران زندانی ما وضعيتی دارند که برای هر ايرانی غيرتمند دردناک است.

از نظر شما در حال حاضر چه چيز به بهتر شدن وضع جامعه کمک می کند؟
از مهمترين اقداماتی که می توان گفت به بهتر شدن وضعيت جامعه کمک می کند ، "آزادی" زندانيان سياسی است. زندانی بودن افراد بسياری در طيف های گوناگون، جو جامعه را متشنج و ملتهب تر خواهد کرد. يکی از مهمترين مساله هايی که ايران را در داخل و خارج مدام به چالش می کشد موضوع زندانيان سياسی است. اين تنها حرف احزاب سياسی يا يک جناح نيست حتی علمای مستقل و بی طرف حوزه هم اينگونه می انديشند.

آيت الله وحيد خراسانی که يکی از مراجع شيعه هستند نيز اخيرا اين نکته را مطرح کرده اند که اگر فقيه به حاق فقاهت رسيده باشد می داند زندان بايد به حداقل برسد و در اسلام اساس بر حريت افراد است و زندان اثرات بدی در خانواده ها و جامعه می گذارد و باعث دوری هر چه بيشتر آن ها از نظام سياسی می شود.

به نظر شما چرا با جلسات قرآن خانواده های زندانی سياسی چنين برخوردی می شود و از برگزاری اين جلسات ممانعت به عمل می آيد؟
در اين جلسات قرآن خوانده می شد و گاه دعای توسل و ختم انعام نيز قرائت می شد و کارکرد آن تسلی خانواده ها به وسيله يکديگر و ايجاد آرامش در آن ها بود. هر دفعه هم همه نمی توانستند حاضر شوند و از لحاظ جمعيتی هم هيچگاه ثابت نبود و مکان آن هم هر بار خانه يکی از زندانيان سياسی بود. اينکه اين جلسه دعا خوانی خانم ها چه نگرانی ايجاد کرده است باعث تعجب است. در اين جلسات آن قدر افراد متنوعی شرکت می کردند که امکان کار سياسی نبود و از طرفی همه خانواده هم سياسی نيستند و تنها نوعی همدردی عاطفی در اين جلسات وجود داشت و اصولا بايد حکومت از اين نوع کارها استقبال کند تا با انباشت کينه مواجه نشود اما متاسفانه حتی چنين جلساتی هم تحمل نمی شود.

با تشکر از فرصتی که در اختيارمان قرار داديد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016