گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
30 تیر» چون اينگونه نمیشود ميرزا، در پاسخ به مقاله مسعود بهنود، بيژن صفسری27 خرداد» همين از دست اهل مسجد و منبر میآيد، بيژن صفسری 18 خرداد» جنبش سبز، طلسم بیاثر شاهمرتضی، بيژن صفسری 10 خرداد» برای آنکه عزت ايران بود، بيژن صفسری 6 خرداد» کشف شبکه جاسوسی با توهم توطئه، بيژن صفسری
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! آئيننامه جديد مطبوعات يا قانون "کنت"، بيژن صفسریبهخوبی روشن است که با اين لايحه نه تنها قصد محدويت بيشتر اصحاب مطبوعات را دارند، بهطوری که با تصويب اين لايحه در مجلس منبعد هر فردی با هر نيت و غرضی میتواند از خبرنگار جماعت شکايت کند، بلکه هدف از تصويب اين لايحهی کنترل و محدود ساختن سايتها و وبلاگهای اطلاعرسانی در دنيای مجازیستاخيرا باز از سوی وزارت ارشاد خواب جديدی برای قبيله مطبوعات ديده شده است که بنا دارند به اسم آئين نامه کار حرفه ای روزنامه نگاری، قفل و زنجيری تازه بر دست و پای اصحاب مطبوعات زنند ، و بر همين اساس طرحی که سال ها در وزارت ارشاد بعنوان طرح پذيرفته نشده از سوی اساتيد حرفه روز نامه نگاری و جامعه مطبوعاتی وهمچنين حقوق دانان ، مطرود شناخته شده بود بار ديگر با رنگ و لعابی تازه از پستوی وزارت ارشاد بيرون آورده و تحويل دولت مستعجل می دهند تا بصورت لايجه جديد به مجلس برده شود و به قانون مطبوعات فعلی اضافه گردد حال آنکه اين لايحه در زمان مجلس پنجم ، وقتی به اصلاح قانون مطبوعات مشغول بودند ، اين بند در آن زمان هم ، رای نياورده بودو مسکوت باقی ماند. از آنجايی که در سی سال گذشته همواره برای تصويب هر قانونی ، زمامداران آن را در جهت رفاه حال مردم جلوه داده اند اين لايحه هم بقول معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد ،"کمک به استقلال حرفه روزنامه نگاری و تامين شغلی، تقويت جايگاه و منزلت حرفه ای و اجتماعی روزنامه نگاران و همچنين پيشبرد خدمات عمومی آنان در جهت گسترش حق دسترسی همگانی به اطلاعات در راستای بهبود شرايط زندگی جمعی و پيشرفت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور" عنوان می شود، غافل که اين حنا ديگر رنگی ندارد .و بخوبی روشن است که با اين لايحه نه تنها قصد محدويت بيشتر اصحاب مطبوعات را دارند ، بطوريکه با تصويب اين لايحه در مجلس من بعد هر فردی با هر نيت و غرضی می تواند از خبرنگار جماعت شکايت کند ، بلکه هدف از تصويب اين لايحه کنترل و محدود ساختن سايت ها و وبلاگ های اطلاع رسانی در دنيای مجازيست . نقل قولی از نوام چامسکی در ارتباط با افکار عمومی مشهور است که ميگويد ، جهان طی سالها ی گذشته دچار تغييرات بسياری بوده که يکی از آنها افزايش بی مانند نقش افکار عمومی در مبارزه برای بهبود شرايط عدالت اجتماعی و ايضا صلح است ، او معتقد است ،افکار عمومی ابر قدرت جهان محسوب ميشود حال با چنين تعريفی از قدرت افکار عمومی آن هم در عصر ارتباطات خنده آور است اين همه تلاش مذبوحانه برای به بن بست کشاندن قبيله مطبوعات .اگر چه در اين اب و خاک ، هر دولتی که بر گرده ملت نشسته است اولين اقدام محدود ساختن اصحاب قلم بوده است و اين سرنوشتی است که همواره برای روز نامه نگاران ايران تکرار گرديده تا مصداق اين ابيات باشيم که : رسم دنيا جمله تکرار است اندر کار ها اگر باور داشته باشيم که دولت ها برای اداره جامعه تحت تسلط خود، همواره از تحولات و پديده های تازه در جهان، تاثير پذير می باشند ، حکما به نظر مسئولين وزارت ارشاد و دولت مهر ورزش ، اين لايحه هم نوعی تحول محسوب می شود و در راستای پديده های تازه در جهان نوشته شده است ، در حاليکه در اين لايحه حتی برای نظارت براصول اخلاق حرفه ای روز نامه نگاران ، گروهی تعين می شوندکه همگی انتصابی و از سوی معاونت مطبوعاتی اين وزارتخانه فخيمه است و نه انتخاب شده از سوی اصحاب مطبوعات و يا اساتيد و پيشکسوتان اين صنف ، چرا که هدف ايجاد ديوار های بلند عدم آگاهی ملت توسط محرمعلی خان ها ی انتصابی است که لاجرم قبيله مطبوعات را به ياد اولين قانون نوشته شده در دويست سال پيش از اين، اين اب و خاک می اندازد که در تاريخ سرزمين اهورايی ايران از آن بنام کتابچه قانون کنت ياد شده .که نخستين تلاش سازمان يافته برای مهار مطبوعات در اين کهنه ديار است کتا بچه ای که توسط فردی ماجرا جوی ايتا ليايی به نام " کنت مونت فرت " ، رئيس پليس در بار ناصری نوشته و تنظيم می شود تا همه بگير و ببند ها صورتی قانونی داشته باشد و شاه هم می پسندد و به کامران ميرزا نايب السلطنه خود دستور اجرای آن را می دهد. اگر چه اين کتابچه ويژه جرايم يا مقررات مطبوعاتی نيست اما در چند ماده که بی شباهت به لايحه ارائه شده از سوی وزارت ارشاد به دولت نيست ، روح و اساس تمامی قوانين مطبوعاتی که تا کنون در کشورمان تصويب شده است از آن کتابچه الهام گرفته شده است . حال با چنين اوصافی که گفته آمد و مسبوق به سابقه است آنچنانکه نيم قرن پيش از اين هم سيد اشرف (مير روزنامه نسيم شمال) در وصف و حال مطبوعات آن دوره ايران گفت ، آيا امروز هم بايد شاهد تسلسل سرنوشت شوم مطبوعات کشور مان باشيم و دم فرو بنديم وبا خود زمزمه کنيم و بخوانيم که : ای قلم تا می توانی در قلمدان صبر کن بيژن صف سری Copyright: gooya.com 2016
|