پنجشنبه 5 خرداد 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

حسين کروبی: پدرم دسترسی به هيچ‌گونه وسيله ارتباطی ندارد، جرس

فاطمه شجاعی - جرس: صد روز از حصر خانگی مهدی کروبی و همسرش می‌گذرد و در اين مدت اخبار ضد و نقيضی درباره شرايط وی از سوی رسانه‌های دولتی منتشر می‌شد که تلاش می‌کردند، شرايط وی را شرايطی عادی جلوه دهند.

اما حسين کروبی، فرزند ارشد آن‌ها اين اخبار را کذب می‌داند و حتی اعلام می‌کند که پدرش هفته‌ی گذشته "برای اولين بار" توسط ماموران امنيتی به هواخوری مجتمع محل سکونت‌شان برده شده است.

حسين کروبی همچنين از فشارهايی که پس از آغاز اين حصر بر وی و خانواده‌اش آمده می‌گويد و خبر می‌دهد که "نزديک به سه ماه است ماموارن امنيتی پرونده‌های تحصيلی فرزندانم را از مدرسه ضبط کرده و با خود برده اند."

خبرنگار جرس درباره آخرين وضعيت مهدی و فاطمه کروبی، با پسر ارشد آن‌ها به گفت‌وگو نشسته است که در پی می‌آيد:

در حال حاضر نزديک به صد روز از حصر آقای کروبی و همسرشان می‌گذرد؛ ممکن است درباره آخرين وضعيت پدر و مادرتان توضيح دهيد؟



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


- قبلا همان‌طور که مادرم در مصاحبه با سايت سحام نيوز گفته بودند شرايط پيش از عيد نوروز بسيار سخت بود. ولی بعد از عيد نوروز شرايط کمی بهتر شده. به اين معنا که از ۱۵ فروردين نيروهای امنيتی تلويزيونی را در اختيار قرار دادند. البته برنامه های تلويزيون که ديدن ندارد، تنها آقای کروبی سريال مختارنامه را جدی پيگيری می کردند و يا اينکه از برخی برنامه های خبری صدا و سيما استفاده می‌کنند. چند روزی هم هست که مادرم توانسته اند چند کتاب شعری که حاج آقا به ايشان سفارش داده بودند مانند ديوان اشعار حافظ و مولانا و پروين اعتصامی را با هماهنگی ماموران امنيتی برايشان تهيه کنند و اکنون آقای کروبی به غير از قرآن و مفاتيح، صاحب اين کتاب ها شدند و اوقات خود را با اين ها سپری می کنند. جالب هست که بدانيد هفته گذشته نيز برای اولين بار، ماموران پدر را برای هواخوری به حياط مجتمع برده بودند.
نيمی از واحدهای مجتمع مسکونی که پدر و مادرم در آن‌جا ساکن هستند متعلق به افراد ديگر است و طی اين مدت حقوق آنان به دليل اين رفتار نيروهای امنيتی ضايع شده بود، به همين دليل پدرم درخواست کردند که مادرم خانه ای را تهيه کنند که از اين منزل به منزل ديگری نقل مکان کنند تا بيش از اين حقوق مالکان ديگر ضايع نشود. مادرم ابتدا ساختمانی را در حوالی ميدان هفت تير فراهم کردند، ولی مورد موافقت وزارت اطلاعات قرار نگرفت. آن هم به دليل موقعيتش که در هفت‌تير هست. اکنون مادرم مجددا دنبال مکان ديگری هستند؛ اما مشکل اساسی اين هست که مالکان حاضر به اجاره و رهن دادن منزل‌شان نمی‌شوند. اين عدم موافقت مالکان از جهت آقای کروبی و همسرش نيست بلکه به خاطر ۲۰ مامور امنيتی است که شبانه روز در منزل بايد حضور داشته باشند. مالکان نمی دانند و مطمئن نيستند که چه بلايی بر سر ملک ممکن است بيايد و جرات رهن و اجاره دادن ملک خود را ندارند. بنده اميدوارم مادرم تا چند روز آينده بتوانند اين محل جديد را تهيه و انتخاب کنند. در مورد تلفن نيز بايد بگويم آقای کروبی به هيچ عنوان دسترسی به هيچ‌گونه وسيله ارتباطی ندارند. نه روزنامه و نه کتاب و نه چيز ديگری. البته مشکلی برای خريد مواد آذوقه نيست. در مورد ملاقات ها هم هرکدام از فرزندان به غير از من توانسته‌اند يک مرتبه ديدار داشته باشند.

به نظر می آيد رسانه‌های جريان حکومتی همچنان علاقه زيادی به انتشار اخبار دروغ و مشکوک در مورد رهبران جنبش سبز و همسرانشان دارند، به صورت مشخص و در آخرين مورد سايت ندای انقلاب اقدام به انتشار اخبار عجيبی از وضعيت ايشان در حصر کرد. چه دليلی برای چنين فضا سازی هايی می بينيد؟- متاسفانه از رسانه‌هايی که از پول بيت‌المال دارند ارتزاق می‌کنند هيچ جای تعجبی نيست. وقتی که در سوريه صدها نفر کشته شده اند و کلمه‌ای اين رسانه ها نمی گويند و يا با کمال وقاحت شهيد دزدی می کنند و شهدای جنبش سبز را به عنوان شهدای بسيج مصادره کرده و برای آنها کارت بسيج جعلی صادر می‌کنند و حتی به خانواده‌ها مراجعه می کنند و قصد دارند با دادن وعده استفاده از مزايای بنياد شهيد، پول نقد و غيره آنها را تطميع و خانواده ها را از تکذيب اصل ماجرا و موضوع بازدارند؛ ديگر از اين رسانه ها و اخبارشان چه انتظاری بايد داشت و اخبار اينها هيچ گونه اعتبار و ارزشی ندارد.

در اين مدت، برای خودتان و برادرتان نيز محدوديتی پيش آمده است؟ يادم می آيد روزهايی شما گفته بوديد حتی امنيت به مدرسه فرستادن فرزندتان را هم نداريد؛ آيا فشارها و مزاحمت‌ها همچنان ادامه دارد؟
- بعد از اينکه در همان ايام به منزل من ريختند و حدود ۱۳ روز در خانه ام مستقر بودند و حتی فزرندانم در اين ايام دسترسی به کتاب‌های مدرسه شان نيز نداشتند؛ دوستان اطلاعاتی زحمت کشيدند و از منزل شخصی من خارج شدند و به دنبال آن با مراجعه به محل تحصيل فرزندانم ،حدود سه ماه است که پرونده های تحصيلی فرزندانم را از مدرسه ضبط کرده و با خود برده اند. بنده هم پيغام دادم و مجددا از همين طريق پيغام می‌دهم که اگر پرونده های فرزندانم را برنگردانيد به رهبری نامه می نويسم و برخی موارد را با ايشان مطرح می کنم. چون اين‌طور کارهای زشت و کودکانه فقط توسط سازمان امنيت استالين صورت می گرفت و اين برای حاکميت زشت است که بعد از رفتن سراغ خانواده مهدی کروبی حالا به سراغ نوه های وی نيز بروند. کار حکومت به کجا رسيده که از دو فرزند مدرسه ای من جهت فشار بر من دارند استفاده می کنند؟ کاری که ساواک حتی يک مورد با چريک‌های مسلح هم انجام نداد. اين اقدامات نهادهای امنيتی نشان از قدرت آنها نيست، بلکه نشان از ضعف آن‌ها است.

در حال حاضر پدر و مادرتان کجا هستند؟
- همانطور که طی اين مدت گفته شد حاج آقا در منزل هستند و هرگز نتوانستند از منزل حتی برای دقايقی خارج شوند ولی مادرم برای درمان و برای تعويض منزل از خانه خارج شده اند.

آخرين بار که يکی از اعضای منزل يا دوستان آنها را ملاقات کرده‌اند کی و تحت چه شرايطی بوده است؟
- آخرين ديدار با آقای کروبی توسط خانواده من صورت گرفت اما متاسفانه به دليل اينکه ماموران خواسته بودند همسرم را بازرسی بدنی کنند و ايشان اعتراض کرده بودند، از ملاقات همسرم با پدر جلوگيری به عمل آورده بودند. همسرم به بازرسان گفته بود "وقتی ديدار در حضور چهار ماموران امنيتی خانم و آقا صورت می‌گيرد ديگر چه جای بازرسی بدنی و اين‌که من چه چيزی را می‌توانم به ايشان در حضور اين تعداد نيرو امنيتی منتقل بکنم؟ از طرف ديگر اين‌جا منزل آقای کروبی هست و شما منزل ايشان را تصرف کرده ايد و حق نداريد مرا بازرسی بدنی کنيد." لذا تنها فرزندانم با ايشان ديدار داشتند. در همان ديدار پدرم به فرزندانم گفته بودند: "من اگر آزاد بشوم همان بيانيه‌ها و همان مصاحبه ها را انجام خواهم داد و بر مواضع قبلی خودم محکم ايستاده ام".

گفته شد که مدت‌ها چراغ منزل‌شان خاموش بود و هيچ تحرکی در منزل مشاهده نمی‌شد. آيا مشخص شد که در آن روزها ايشان در کجا و تحت چه شرايطی بوده‌اند؟
- همان‌طور که در همان زمان گفته شده بود ايشان را از منزل خارج نکرده بودند و نيروها پنجره ها را بسته و روی آنها را پوشانده بودندکه هيچ نوری از منزل خارج نشود. لذا هيچ گونه علامتيکه مبنی بر حضور اين عزيزان در منزل باشد وجود نداشت و ما تصور می کرديم هيچ کسی در منزل نيست. حتی ماموران چراغ های پارکينگ و راهرو ها را نيز خاموش کرده بودند. پدر و مادرم آن روزها در شرايط خيلی سختی بوده اند و به موقع گفته خواهد شد که چه رفتارها و برخوردهای زشتی را اين افراد با اين دو بزرگوار انجام داده اند.

با تشکر از وقتی که در اختيار جرس قرار داديد و با اميد آزادی رهبران جنبش.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016