شنبه 21 خرداد 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

تجاوز و شکنجه: ميراث سرکوب پس از انتخابات، شهادت زن جوانی که در بازداشتگاه مورد تجاوز قرار گرفت، کامل ترين شرح تا کنون

گزارشگر ويژه سازمان ملل بايد به ادعاهای تجاوز در سایۀ مصونيت گسترده از تعقيب قضايی رسيدگی کند


کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران ـ (۲۰ خرداد ۱۳۹۰) در دومين سالگرد انتخابات مورد مناقشۀ سال ۱۳۸۸ و سرکوبی که در پی آن اتفاق افتاد، کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران امروز ويديوی شهادت يک زن جوان بازداشت شده را منتشر کرد که در آن وی شرح شکنجۀ شديد و تجاوز جنسی اش را بيان می کند.

گواهی قوی وی روايت مقامات ايرانی ، مبتنی بر انکار استفادۀ گسترده از شکنجه و تجاوز توسط نيروهای امنيتی عليه اعتراض کنندگان عادی را به چالش می کشد.

هادی قائمی، سخنگوی کمپين گفت: “تجاوز بدترين نوع شکنجه است و اعلام ادعاهای مکرر شکنجه و آزار جنسی توسط قربانيان همچنان ادامه دارد.”

وی افزود: “مقامات قوۀ قضايیۀ ايران در حاليکه به محافظت از عاملان چنين جنايت هايی ادامه ميدهند، چگونه می توانند ادعای سرسوزنی از مشروعيت داشته باشند؟ عملکرد قوۀ قضايیۀ که به نحو گسترده ای مصونيت از مجازات را تعميق بخشيده عملا اعتبار خود را بر باد داده است.”

کمپين از اينکه همان دستگاهها و نيروهايی امنيتی و اطلاعاتی که اين جنايات دهشتناک که درشهادت ويديوئی توضيح داده شده است را انجام داده اند، همچنان مسئوليت بازداشت های خودسرانه، بازجويی، و زندانی کردن زندانيان عقيدتی و سياسی را به عهده دارند نگرانی جدی خود را اعلام کرد.

در طی دو سال گذشته، قوۀ قضايیۀ ايران ابزاری در دست ماموران امنيتی و اطلاعاتی بوده است و عدم استقلال مطلق خود را به نمايش گذاشته است.

کمپين امروز ويديوی ۲۸ دقيقه ای از شهادت زن جوانی که پس از انتخابات دستگير، شکنجه و مورد تجاوز گرفته بود را منتشر کرد که قسمتی از مصاحبه ويديويی ۱۰۰ دقيقه ای وی ميباشد. مصاحبه کننده بيش از ۱۲ ساعت با وی در مورد تجربايت دوران بازداشت و پس از آن حضورا صحبت کرده است. بسياری از جزييات در ويديو نيامده است تا از شناسايی وی جلوگيری شود. مصاحبه کننده به کمپين گفت که مصاحبه چندين بار به دليل شرايط نامساعد روحی مصاحبه شونده قطع شده و پس از مدتی ادامه يافته است.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


اين زن جوان به وضوح از تماس شهوانی پسر جوانی که در خدمت نيروهای امنيتی بوده در زمان دستگيری اش و انتقال به بازداشتگاهی مخفی به همراهی چندين زن ديگر که وی آن را به عنوان يک سوله تشريح می کند پرده بر ميدارد. او می گويد که بعد از چندين روز حبس با چشم بند و بدون آب، غذا، و دسترسی به سرويس بهداشتی سپس به بازداشتگاه مخفی ديگری برده ميشود و در يک سلول کوچک انفرادی نگه داشته ميشود.

اين زن جوان که در زمان دستگيری باکره بوده است، تشريح می کند که چگونه در اين بازداشتگاه، با چشم بند و دهان بند مورد تجاوز وحشيانه، ضرب و جرح و اهانت قرار گرفته است.

وی می گويد: ” اولين کاری که کرد با زبانش صورتم را ليسيد. احساس کردم وجودم خالی شد. احساس کردم تمام وجود من از تو دهنم دارد ميزند بيرون. بعد شروع کرد لباسهای من را در آوردن. من چشمهايم بسته بود دستم بسته بود من گريه ميکردم. ” خفه شو جنده” .” خفه شو جنده” را همش يادم ميايد که بعد شروع کرد دست زدن، به همه جا يم دست زد. سوتينم باز کرد روپوش که تنم بود، مقنعه سرم نبود هيچی سرم نبود ،باز کرد ، بعد شروع کرد. هم لمس ميکرد هم ميزد، گفتش يک کاری ميکنم که نتونی برای کسی تعريف کنی، يک کاری ميکنم باهات تا مدتها تو خونه بمونی، يک کاری ميکنم باهات که هر موقع اسم من را ديدی جائی نتوانی زندگی کنی. يک کاری ميکنم ديوانه بشوی و کرد. به من تجاوز کرد.”

طبق اظهارات وی، مدتی بعد يک مامور امنيتی دستها، زانوها، و سينه وی را با آتش سيگار سوزانده و به شکم وی لگد زده، به نحوی که در دهانش خون جمع شده است.

اين قربانی در توصيف هفته های بعد از اولين تجاوز و آزارش توسط ماموران، می گويد: “بوی خون توی دماغم بود، سرم گيج ميرفت. حالم خوب نبود، دوباره مرا منتقل کردند به سلولم. نميدانم چه زمانی طی شد. يک هفته شد، دو هفته شد. هر چند روز يکبار اين مساله تکرار ميشد. من را ميبردند توی آن اتاق. من را ميبردند توی آن اتاق ميزدند، تجاوز ميکردند…”

تجاوز اين قربانی برای چندين هفته، تا زمان آزاديش ادامه يافت. بعد از آزادی ، او دچار عفونت مجاری ادرار و چندين جراحت عفونی ديگرشده بود.

اين زن جوان گفت: ” خودم روحا همه چيزم داغون بود.” اما او از ساير قربانيان تجاوز و شکنجه ميخواهد تا سخن بگويند و از جامعۀ بين المللی ميخواهد تا وضعيت دردناک قربانيان متعدد تجاوز جنسی و رفتار خشونت آميز با آنانی که اينک در سکوت ياس آميزی زندگی می کنند را فراموش نکنند.

کمپين از تاريخ سوم مرداد ۱۳۸۸ گزارش های مورد اطمينان و قابل باوری را مبنی بر تجاوز جنسی بازداشت شدگانِ بعد از انتخابات دريافت کرده است. به نظر می آيد که قربانيان عمدۀ تجاوز جنسی و سخت ترين بدرفتاری ها مردم عادی و اعتراض کنندگان ناشناس بوده اند. به نظر می رسد که مقامات ايرانی تلاش در فلج احساسی اين افراد داشته اند تا برای ايرانيان عادی پيامی بفرستند که اگر به خيابانها برويد، اگر از حکومت انتقاد کنيد، ما باعث رنج شما خواهيم شد.

در تاريخ ۷ مرداد ۱۳۸۸، مهدی کروبی، يکی از رهبران مخالفان، طی نامه ای به آيت الله هاشمی رفسنجانی نوشت: “عده ای از افراد بازداشت شده مطرح نموده اند که برخی افراد با دختران بازداشتی با شدتی تجاوز نموده اند که منجر به ايجاد جراحات و پارگی در سيستم تناسلی آنان گرديده است. از سوی ديگر افرادی به پسرهای جوان زندانی با حالتی وحشيانه تجاوز کرده اند به طوری که برخی دچار افسردگی و مشکلات جدی روحی و جسمی گرديده اند و در کنج خانههای خود خزيده اند.” اين نامه در تاريخ ۱۸ مرداد ۱۳۸۸ علنی شد و خواستار تحقيقی از سوی مجلس شد.

در تاريخ ۲۱ مرداد ۱۳۸۸، علی لاريجانی ،رييس مجلس اسلامی ايران، اعلام کرد که يک کميتۀ ويژۀ مجلس مدارکی را که کروبی ارائه کرده بود رد کرده است. اين انکار به قدری شتاب زده بود که قويا نشان ميداد کميتۀ علی لاريجانی اساسا هيچگونه تحقيقات جدی و يا عميقی انجام نداده است. در تاريخ ۳ شهريور، کروبی شرح دقيقی از تحقيقات خويش را چاپ کرد و با يک کميتۀ ويژۀ مجلس ديدار کرد. در تاريخ ۱۶ و ۱۷ شهريور ۱۳۸۸، ماموران امنيتی به سه گروهی که در حال جمع آوری گواهی تجاوز و شکنجه از قربانيان بودند حمله کردند. اين سه گروه انجمن دفاع از حقوق زندانيان، کميتۀ پيگيری وضعيت بازداشت شدگان، که جزيی از ستاد انتخاباتی نامزد انتخاباتی ميرحسين موسوی بود، و کميتۀ پيگيری بازداشت شدگان و مجروحان ، که تحت نظارت ستاد مهدی کروبی قرار داشت، بودند. ماموران امنيتی کلیۀ مدارک و مستندات آنها را با خود بردند.

مدت کوتاهی پس از اينکه مقامات تلاش کردند تا مدارک تجاوز و شکنجه را مخفی کنند، دو قربانی مرد، ابراهيم مهتری و ابراهيم شريفی، از ايران خارج و شهادت خود را به کمپين و ساير سازمانهای حقوق بشری بين المللی ارائه کردند.

هادی قائمی گفت: “هرچقدر مقامات ايرانی تلاش در پنهان کردن حقيقت می کنند، نميتوانند موفق شوند. تمامی اين قربانيانِ جوان بخشی از جامعۀ ايران هستند. فجايعی که برعليه آنان انجام شده است نميتواند از حافظۀ جمعی مملکت پاک شود و اصرار بر عدالت و پاسخگويی حکومت ايران را دنبال خواهد کرد.”

هادی قائمی افزود: “ماهيت غم انگيز پروندۀ اين زن جوان، عدم پاسخگويی، و بی توجهی کامل به حداقل تضمين های آيين دادرسی، شواهد تکان دهنده ای از سيستم قضايی در حال تلاشی ايران است.”

کمپين از گزارشگر ويژۀ سازمان ملل متحد که به زودی برای رسيدگی به وضعيت حقوق بشر در ايران انتصاب خواهد شد ميخواهد تا به کلیۀ ادعاهای شکنجه، با توجه ويژه نسبت به ادعاهای تجاوز توسط بازجويان، رسيدگی کند. کمپين همچنين به لزوم تحقيق کامل و مورد تعقيب قراردادن جنايتکاران به قصد اطمينان دادن به افرادی که در ارائۀ اطلاعات گام می گذارند تاکيد می کند تا اين شهود نگران تلافی نباشند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016