بيانيه سازمان دانش آموختگان ايران در حمايت از اعتصاب غذای زندانيان بند ۳۵۰ اوين، ادوارنيوز
ملت آگاه ايران؛
نقض حقوق اوليه و بديهی زندانيان سياسی بی گناه که می رفت در هياهوی جنگ قدرت درون حاکميت کم رنگ شود با فرياد مظلوميت و پاکباختگی هدی صابر و هاله سحابی به گوش جهانيان رسيد.
هاله سحابی که در زمان مرخصی از زندان و در مراسم تشييع پيکر پدر بزرگوارش از سوی ماموران امنيتی و لباس شخصی مورد ضرب و شتم قرار گرفت و مظلومانه به شهادت رسيد.
و هدی صابر زندانی شجاع و پاکباخته ای که در پی شهادت هاله سحابی دست به اعتصاب غذا زد و در بهداری زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفت و ساعاتی بعد مظلومانه به شهادت رسيد.
فرياد آزادی خواهی هدی صابر اينک با رشادت هم بندانش که شاهدان صادق فاجعه شهادت يار و هم رزم خويش بوده اند و در اعتراض به جنايات صورت گرفته دست به اعتصاب غذا زده و خود را به کام مرگ در انداخته اند تداوم يافته است.
اعتصاب غذای ۱۲ زندانی سياسی بند ۳۵۰ در شرايطی وارد چهارمين روز خود گشته که موجی از نگرانی را در نزد خانوادههای اين زندانيان و ايرانيان سراسر دنيا ايجاد کرده است اما دريغ و افسوس که از سوی مسئولان قضايی و امنيتی ايران با بی توجه ای مواجه شده و چون هميشه هيچ گوش شنوا و فرياد رسی برای اجابت خواسته های قانونی و حداقلی آنها وجود ندارد.
بیتوجهی به خواستههای زندانيان،سکه رايج دستگاه امنيتی و قضايی جمهوریاسلامی شده و مطالبات به حق آنان مورد بیتوجهی قرار میگيرد. مطالباتی که اساسا فراتر از قوانين موجود در جمهوریاسلامی نيست و زندانيان خواستهای جز اجرای دقيق آن برای بهرهگيری از حقوق مصرح در اين قانون ندارند.
در اين ميان مرگ مرحوم هدی صابر٬ بر اثر بیتوجهی مقامات زندان به وضعيت وخيم جسمانی او و ضرب و شتم در بهداری اوين٬ باعث شده است که بار ديگر نگاهها به سمت وضعيت بحرانی زندانيان سياسی در ايران جلب شود. وضعيتی که میتوانست به دليل برخی از هياهوهای داخلی و جنگ قدرت ميان اصولگرايان٬ به دست فراموشی سپرده شود. مرحوم صابر اما با مرگ دردناک خويش٬ سکوت زندانيان را تبديل به فريادی رسا کرده است که اکنون بر سر هر کوی و برزن جاری است.
اکنون اعتصاب غذای اين دوازده تن٬ تبديل به فرصتی جديد شده است برای رساندن صدای مظلوميت ايرانيان آزاده و دموکراسیخواه به تمام دنيا و فصلی نوين است در مبارزات مسالمتآميز و دموکراسیخواهانه همه مردم ايران.
بی شک اعتصاب غذای اين زندانيان لحظه ی تعيين کنندهی مقاومت در برابر سرکوب فزايندهی حاکميت است.
اين اعتصاب پيامی واضح به حاکمانی است که در طول سالهای اخير، به کرات خواسته های بخش قابل توجهی از مردم را ناديده گرفته و با پايمال کردن حقوق انسانی آنان اهدافی شوم خويش را را در سر می پرورانند.
در اين ميان عبدالله مومنی و حسن اسدیزيدآبادی٬ دو تن از زندانيان سرافراز سازمان دانشآموختگان ايران (ادوار تحکيم وحدت) نيز٬ در ميان اعتصابکنندگان هستند و برای رسيدن به خواستههای بر حق و قانونی خود٬ جانشان را نيز در طبق اخلاص گذاشتهاند.
سازمان دانش آموختگان ايران (ادوار تحکيم وحدت) با ابراز نگرانی از وضعيت اين زندانيان مظلوم با ارج نهادن به خواستههای برحق زندانيان و اعلام همبستگی با آنان٬ از عبدالله مومنی و حسن اسدیزيدآبادی٬ و ده زندانی آزاد و والا مقام که بی هيچ توجيه قانونی و شرعی و انسانی در بند ظلم گرفتار شده اند مصرانه می خواهد که به اعتصاب غذای خود پايان دهند و در عين حال از همه حق جويان و ظلم ستيزان می خواهد که برای حمايت از اين عزيزان پيام مظلوميت آنها را بازتاب دهند .
ما از مجامع بينالمللی و حقوقبشری و از گزارشگر ويژه حقوقبشر سازمان ملل میخواهيم تا نسبت به روند اتفاق افتاده در زندانهای ايران واکنش نشان داده و از نقض مکرر حقوق زندانيان سياسی جلوگيری کرده و تلاش خود را برای پايان دادن به وضعيت تاسفبار زندانهای ايران انجام دهند.
ما از مجامع داخلی و بين المللی و تمامی انسانهای آزاده جهان تقاضا داريم به هر نحو ممکن اعتراض خود را به نقض مکرر حقوق اوليه شهروندان ايران و به خصوص زندانيان بی دفاع ابراز دارند.
ما همچنين از از حاکمان امروز ايران نيز میخواهيم که از تاريخ ايران و جهان درس عبرت گرفته٬ و در پی برآورده کردن تمامی حقوق زندانيان سياسی باشند. آنانی که به ناحق و به جرم ناکرده٬ روزگار در زندان سپری میکنند. مسووليت جان تمامی زندانيان سياسی و عقيدتی٬ در سراسر ايران با مسوولان جمهوریاسلامی است.
سازمان دانش آموختگان ايران اسلامی(ادوار تحکيم وحدت)
۳۱ خرداد ۱۳۹۰