سه شنبه 21 تیر 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

اعتصاب غذای يک زندانی کرد در زندان اروميه، خبرهای حقوق بشری ۲۱ تير (به‌روز می‌شود)

اعتصاب غذای يک زندانی کرد در زندان اروميه

آژانس خبری موکريان - سرويس حقوق بشر - يک زندانی کرد محبوس در زندان مرکزی اروميه به نام جمال عليزاده دست به اعتصاب زده است.

به گزارش آژانس خبری موکريان، اين زندانی اهل پيرانشهر که بيش از پنج ماه است در زندان اروميه به سر می برد از روز شنبه ۱۸ تير ماه سال جاری در اعتراض به عدم پاسخگويی مناسب به خواسته هايش (انتقال به زندان نقده) اعتصاب کرده است.

شايان ذکر است جمال عليزاده به اتهام همکاری با يکی از احزاب کردی از طرف دادگاه انقلاب به تحمل ۱۵ ماه زندان محکوم شده است.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


سه خبر از کمپين بين المللی حقوق بشر

فرزند حشمت الله طبرزدی: پدرم می گويد گرفتن مرخصی از زندان غيرممکن است

فرزند حشمت الله طبرزدی، زندانی سياسی زندان اوين با اعلام اينکه حال پدرش مساعد نيست و خانواده نگران وضعيت او هستند به کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت:« آخرين ملاقات خانواده با پدر پنجشنبه هفته گذشته بود از نظر ظاهری خوب به نظر می رسد چون روحيه بالايی دارد و هميشه خودش را حفظ می کند و با ما شاد روبه روبه می شود. اما گفت که در طول هفته حالش بد شده و به بهداری زندان رفته است و آنجا بعد از اينکه نوار قلبی از او گرفته اند، گفته اند که مشکل قلبی دارد. پدرم قبل از زندان اصلا مشکل قلبی نداشت.»

حسين طبرزدی با اشاره به اعتصاب غذاهای طولانی مدت پدرش گفت: « مسلما اعتصاب غذاهای طولانی لطمه به بدن وارد می کند. به خصوص وقتی شرايط زندان هم خوب نباشد، وضعيت نامناسب غذا، هواخوری اندک در طول روز، نفرات بالا در هر بند، بهداشت نامناسب و چيزهای ديگر که همه باعث بيماری می شود.»

حسين طبرزدی با اشاره به اينکه پدرش مخالف پيگيری های آنها برای مرخصی است، گفت: « پيگيری ما برای مرخصی يا انتقال او به بيمارستان مستلزم اين است که او از داخل زندان هم اقدام کند اما پدرم شديدا مخالف اين کار است و می گويد با توجه به شرايط سخت داخل زندان حتی فکر کردن به مرخصی هم امری غير ممکن است. در اين مدت ديديم کسانی که که شرايطشان حاد شده فقط به بهداری زندان منتقل شدند و هيچکدام به بيرون منتقل نشده اند. البته که من هم به عنوان پسر آقای طبرزدی دوست دارم کارهای مرخصی او را پيگيری کنم اما وقتی که با خودشان حرف می زنم، می گويند پيگيری نکنيد چون من از داخل زندان پيگيری نمی کنم.»

حشمت الله طبرزدی، فعال سياسی و دبير کل جبهه دموکراتيک ايران در تاريخ ۶ دی ماه ۱۳۸۸ بازداشت و به زندان اوين منتقل شد. اما در اردبيهشت همان سال به دنبال اعتراض به اعدام پنج زندانی سياسی از جمله فرزاد کمانگر، معلم کرد به زندان رجايی شهر کرج منتقل شد. او از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به هفت سال حبس تعزيری محکوم شد. حشمت الله طبرزدی از زندانيان سياسی بود که در مدت بازداشتش در اعتراض به مسائل مختلف دوره های طولانی مدت اعتصاب غذا را داشت. او هم اکنون دچار بيماری قلبی در زندان شده است.

***

پدر حسين رونقی ملکی: صدايم را بشنويد، اين بار حسين اگر کليه هايش عفونت کند خواهد مرد

پدر حسين رونقی ملکی، که به دنبال وخامت حال پسرش از چهار روز گذشته از او بی خبر است، با اظهار نگرانی شديد به کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت: « بازجويان پسرم قبلا تلفنی به ما گفته بودند حسين را خواهيم کشت و حالا دارند به گفته هايشان عمل می کنند. ۱۵ تيرماه وقتی از شهرستان ملکان به تهران رسيدم و داشتم از اتوبوس پياده می شدم که به دنبال پيگيری مرخصی حسين بروم همسرم زنگ زد که از زندان اوين تماس گرفته و گفته اند حال حسين بد شده و الان در بهداری اوين است. من بلافاصله به زندان رفتم و گفتم من پدرش هستم بگذاريد او را ببينم اما قبول نکردند، گفتم می گويند حسين تشنج کرده، بگذاريد او را به بيمارستان ببريم خودم تمام مخارجش را مثل دفعات قبل پرداخت می کنم اما قبول نکردند، اول گفتند در بند است ، بعد گفتند در حمام است. خيلی منتظر شدم بعد دوباره گفتم من نمی خواهم او را ببينم يا با او حرف بزنم فقط بگذاريد او به مادرش زنگ بزند، مادرش نگران است، فقط بگذاريد صدای بچه اش را بشنود تا خيالش راحت شود، گفتند باشد ولی خبری نشد.»

احمد رونقی ملکی ادامه داد:« من از همانجا به دفتر دادستان تهران رفتم و آنها را در جريان گذاشتم، آنها به زندان تماس گرفتند اما مسولان زندان به آنها هم گفتند که حسين در حمام است و حالش خوب است. من همان روز دو نامه نوشتم که يکی را به دفتر حقوق بشر اسلامی در تهران تحويل دادم و ديگری را به دفتر دادستانی تهران. در نامه نوشتم که جان حسين در خطر است و اگر اين بار کليه هايش عفونت کند حسين خواهد مرد.من فقط دارم داد می زنم، اعلام می کنم تا صدايم به جهان برسد.»

به گفته پدر حسين رونقی ملکی، اين زندانی ۲۶ ساله دو بار در چند ماه گذشته کليه هايش تحت عمل جراحی قرار گرفته اند، کليه چپ او ۸۰ درصد و کليه راستش ۲۰ درصد از کار افتاده است، احمد رونقی ملکی با اظهار اينکه حتی در بيمارستان هم پسرش راحت تحت مداوا قرار نگرفته است، گفت: « او دو بار در بيمارستان هاشمی نژاد جراحی شد که حتی به ما اجازه ملاقات ندادند، حتی به پرستارها هم اجازه نمی دادند که راحت کارشان را انجام دهند، به آنها می گفتند شما می خواهيد او را فراری دهيد. دست ها و پاهايش را به تخت بسته بودند و سه مامور در کنارش بودند. بار اول پزشکان يکماه برای او مرخصی در منزل زير نظر پزشکان نوشتند و بار دوم دو ماه. اما متاسفانه به او اجازه مرخصی داده نشد و او پس از عمل هايش بلافاصله به زندان برگشت. من تمام نسخه های پزشکان را برای مرخصی حسين و نامه وکيل او را که طبق قانون تقاضای مرخصی کرده بود به دادگاه شعبه ۲۶ انقلاب بردم اما حتی به من اجازه بالا رفتن هم ندادند و نامه را هم قبول نکردند.»

پدر حسين رونقی ملکی با اشاره به تهديدهای بازجويان گفت: « وقتی حسين در انفرادی بود هر روز بازجويانش با ما تماس می گرفتند و می گفتند حسين را ما خواهيم کشت، حسين را زنده نمی گذاريم، می گفتند مسولان قضايی هم نمی توانند کاری کنند. وقتی پرونده حسين به دادگاه رفت، گفتند در حضور شما و وکيلش او دادگاهی می شود اما متاسفانه در آن زمان نه من بودم و نه وکيل. او را با فشار و شکنجه مجبور به امضای حکمش کردند که اصلا اتهاماتش را قبول نداشته است.»

پدر حسين رونقی ملکی با اظهار نگرانی شديد از سلامت جان پسرش گفت:« حسين ۱۳ ماه در بدترين وضعيت در سلول انفرادی بود، او کليه هايش را از دست داده، در کيسه صفرايش سنگ ۱۷ ميلی گرمی وجود دارد و ناراحتی اعصاب پيدا کرده است. او الان هم در زندان تحت فشار است و امنيت جانی ندارد. وقتی ما با خبرگزاری ها حرف می زنيم و يا من به مقامات نامه می نوشتم و می نويسم او را در زندان تحت فشار قرار می دهند که چرا پدرت حرف می زند، چرا نامه می نويسد. الان هم که شما زنگ زديد ما تحت فشار و تهديد هستيم چون نبايد با شما حرف بزنيم، بايد بگذاريم آنها حسين را بکشند!»

احمد رونقی ملکی با اظهار اينکه او و خانواده اش نيز مرتب تهديد می شوند و امنيت جانی ندارند، گفت:« وقتی نامه های به مقامات قضايی برای حال پسرم نوشتم، يکبار شب به منزلم حمله کردند و می خواستند کتکم بزنند که من با داشتن شاهد به دادسرای منطقه رفتم و نامه دادم اما توجهی به آن شد و يکبار هم شب در راه منزل بودم که می خواستند با تبر به من حمله کنند که چون من بيلچه ای همراه هم بود نتوانستند و با موتور فرار کردند من اينها را هم به دادسرای منطقه اعلام کرده ام.»

احمد رونقی ملکی گفت: «صدای من را بشنويد، من از مقام معظم رهبری، از فعالان حقوق بشری جهان و ايران، از مسولان قوه قضاييه، از دادستان تهران خواهشمندم که به حسين مرخصی بدهند. او دانشمند است، مجرم نيست. او را ۱۳ ماه در انفرادی نگه داشتند با بدترين شرايط. بد هم وقتی ما می خواهيم حرف بزنيم او را تحت فشار قرار می دهند. برای حفظ جان حسين تقاضای کمک دارم، اگر توجهی نشود حسين از دست خواهد رفت.»

وی افزود: « ما پانزده دقيقه هفته ای يکبار ملاقات کابينی داريم. خودمان يک شب در راه هستيم. از شهرستان ملکان از استان آذربايجان شرقی . صبح می رسيم و ملاقات می کنيم. دوباره برمی گرديم به شهر خودمان .
اجازه ندادند که زنگ بزند.، دوشنبه هفته دگيه . برويم ببينيمش که کجاست. ولی پزشکان گفته بودند که اگر در زندان بماند، امکان پيوند کليه نتواند داشته باشد. ۵ درصد فقط پيوند کليه اش موافقت اميز خواهد بود. پزشکان هم گفته اند که فضای زندان با حال او سازگار نيست. من تمام نامه ها و تجويزهای دکترها را به شعبه ۲۶ و رييس زندان داده ام. ولی به من اجازه ندادند که نامه وکيل و نسخه های ، گواهی پزشکی را به قاضی تحويل بدهم.»

***

منبع نزديک به خانواده گفت: مريم مجد در زندان اوين وضعيت جسمی و روحی مناسبی ندارد

يک منبع نزديک به خانواده مريم مجد، عکاس – خبرنگاری که بيش از ۲۰ روز در سلول انفرادی زندان اوين به سر می برد خبر از ابتلای او به بيماری گوارشی داد و به کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت: « مريم وضعيت جسمی مناسبی ندارد و خانواده اش به شدت نگران حال او هستند. او مشکلاتی گوارشی و کليه پيدا کرده است و به همين دليل امروز مادرش نامه ای به دفتر دادستان تهران نوشته و خواستار رسيدگی به فرزندش شده است. بهرحال او در سلول انفرادی دو متری اوين است، تحرک ندارد و همه اين ها باعث بيماری می شود.»

اين منبع نزديک به خانواده که به دلايل مسائل امنيتی نخواست نامش گفته شود، گفت: «مريم پس از ۱۲ روز که هيچ تماسی با خانواده اش نداشت هفته گذشته توانست چند دقيقه ای خانواده اش را کابينی ببيند. گويا در آن ملاقات مريم حالش اصلا خوب نبوده و دائم گريه می کرده است و می گفته می خواهد به خانه برگردد.»

اين منبع با اظهار اينکه خانواده مريم مجد منتظر آزادی او هستند،گفت: « ماموران همه وسايل او را از خانه برده و بررسی کرده اند، می دانند مشکلی ندارد. وقتی خانواده اش نيز برای پيگيری نزد قاضی دادگاه رفته اند، او گفته است که مريم به زودی آزاد می شود. بهرحال خانواده اش هر روز منتظر آزادی او هستند و می خواهند مريم سالم از زندان بيرون بيايد.»

مريم مجد، خبرنگار- عکاس مطبوعات ايران در تاريخ ۳۱ خرداد يک روز قبل از سفرش به آلمان برای عکاسی از جام جهانی فوتبال زنان در آلمان در منزل شخصی اش بازداشت شد. مريم مجد، يکی از معدود عکاسانی است که در سال های اخير به طور تخصصی در عرصه ورزش زنان فعاليت می کرد. او عضو کمپين ورود زنان به ورزشگاه ها و همکار ماهنامه توقيف شده “زنان” نيز بود.

***

دو خبر از کميته گزارشگران حقوق بشر

با صدور رای دادگاه تجديد نظر
هوشنگ فنائيان، شهروند بهائی به ۴ سال حبس تعزيری محکوم شد

کميته گزارشگران حقوق بشر- دادگاه تجديد نظر، هوشنگ فنائيان شهروند بهائی را به چهارسال حبس تعزيری محکوم کرد.

هوشنگ فناييان، شهروند بهايی ساکن آمل که در دادگاه بدوی به ۴ سال و شش ماه حبس تعزيری محکوم شده بود، بر اساس رای دادگاه تجديدنظر که روز ۱۸ تيرماه جاری به وی ابلاغ شده است، به ۴ سال حبس تعزيری قطعی محکوم شد.

وی بر اساس رای دادگاه بدوی که در تاريخ سوم خرداد به وی ابلاغ شده بود، به ۳ سال حبس، به اتهام «عضويت در جامعه بهايی و شرکت در مناسبت‌های مذهبی»، يک سال حبس به اتهام «تبليغ عليه نظام» (از طريق عضويت در فيس بوک) و نيز ۶ ماه حبس به اتهام «توهين به رهبری» محکوم شده بود که اين حکم در دادگاه تجديد نظر، با تبرئه از اتهام «توهين به رهبری» به شش ماه کاهش يافت. اين در حالی است، عبدالفتاح سلطانی، وکيل هوشنگ فناييان به رغم ارائه درخواست، امکان ملاقات با قاضی پرونده را نيافت و حکم را به صورت غيابی صادر کرده است.

هوشنگ فناييان در روز ۲۲ اسفند سال ۱۳۸۹ بازداشت شد و مدت ۲۸ روز را در سلول انفرادی زندان کچويی شهر ساری به سر برد و در حال حاضر بيش از ۴ ماه است که در زندان آمل نگهداری می‌شود.

گفتنی است که هوشنگ فناييان از ملاقات حضوری در دوران بازداشت خود محروم بوده و تنها به صورت کابينی ملاقات داشته است. همچنين گزارش منابع آگاه حاکی از آن است که آقای فناييان پيش از بازداشت به علت تصادف از ناحيه کمر به شدت دچار مشکل شده بود که مقامات زندان او را از حق مرخصی پزشکی نيز محروم کرده‌اند. او تا کنون چهار بار به بهداری زندان منتقل شده است.

همچنين بنا بر اطلاعات دريافتی، در بندی که آقای فناييان در حال حاضر در آن به سر می‌برد با وجود فضای بسيار کوچک تعداد زيادی زندانی نگهداری می‌شوند و نزاع و درگيری‌های بسياری در اين بند رخ می‌دهد.

***

همسر محمدحسن يوسف پورسيفی:
وثيقه را گرفتند و به جای آزادی، ممنوع‌الملاقات‌اش کردند!

کميته گزارشگران حقوق بشر- با گذشت بيش از دو هفته از بازداشت دکتر محمدحسن يوسف پورسيفی، و به رغم توديع وثيقه تعيين شده از سوی خانواده ی او، مقامات قضايی از آزادی وی ممانعت کرده اند. وی از زمان بازداشت در روز چهارم تيرماه تا کنون ممنوع الملاقات و تحت بازجويی بوده است.

دکتر محمدحسن يوسف پورسيفی، فعال حقوق بشر و از اعضای جمعيت کودکان کار و خيابان، پس از دريافت احضاريه کتبی و مراجعه به دادسرای اوين، بازداشت و به زندان منتقل شده است. هنوز از جزييات موارد اتهامی اين فعال حقوق بشر اطلاعی در دست نيست. با اين حال خانواده‌ی او پيش‌تر از «تفهيم اتهامات بسيار» خبر داده بودند.

همسر دکتر پورسيفی، که هم اکنون در کانادا زندگی می‌کند، در گفتگو با کميته گزارشگران حقوق بشر، ضمن ابراز نگرانی از بلاتکليفی او می‌گويد: «همسرم يک بار، دو روز بعد از بازداشت و در تماسی يک دقيقه‌ای به خانواده اطلاع داد که در بند ۳۵۰ اوين به سر می‌برد و بعد از آن خبر ديگری از ايشان نداريم». او در عين حال با ابراز نگرانی از روند حقوقی پرونده همسرش، تاکيد می‌کند که «به دليل اينکه پرونده هنوز در مرحله تحقيقات است، اجازه مداخله حقوقی وکيل برای دفاع داده نمی‌شود و اين موضوع واقعا نگران کننده است».

روز دوشنبه، در پی مراجعه بستگان آقای پورسيفی برای ملاقات با وی، به آنان اعلام شد که او تا پايان تحقيقات ممنوع الملاقات است. همسر آقای پورسيفی دراين رابطه می گويد: «با وجود اين‌که وثيقه اعلام شده تامين و توديع شده است، و به رغم قول دادستان مبنی بر آزادی همسرم پس از سپردن يکصدو پنجاه ميليون تومان وثيقه تعيين شده، نه تنها ايشان را آزاد نکردند، بلکه او را از حق ملاقات نيز محروم کرده اند».

خانم پورسيفی ادامه می‌دهد: «روزی که همسرم احضاريه را دريافت و به همراه برادرشان به بازپرسی اوين مراجعه کردند، دادستان گفته بود که ۱۵۰ ميليون وثيقه بگذاريد که تا روز دادگاه ايشان را آزاد کنيم. در ‌‌نهايت سه شنبه گذشته وثيقه تعيين شده آماده و به دادگاه ارائه شد اما با اين وجود از آزادی ايشان ممانعت کرده و گفتند کار اداری وثيقه تا شنبه طول می‌کشد. شنبه صبح در تماس با پدر همسرم گفتند که تا زمان پايان تحقيقات در بازداشت خواهند بود و اگر قرار شد آزاد شوند به شما اطلاع می‌دهيم. روز دوشنبه هم برادر ايشان برای ملاقات مراجعه کردند که به او اعلام شد ممنوع الملاقات هستند. به ايشان گفته‌اند که شماره تلفن بدهيد، هر وقت امکان ملاقات وجود داشت به شما خبر می‌دهيم».

همسر آقای پورسيفی، همچنين از تفتيش منزل پدر خود خبر داده و می‌گويد: «سه نفر از بازجويان و ماموران امنيتی امروز به قصد تفتيش و ضبط لوازم شخصی همسرم به منزل پدر من مراجعه کردند. پدر و مادر آقای پورسيفی شهرستان هستند. اما به اين علت که آخرين آدرسی که از ايشان داشتند مربوط به دوره‌ای بود که در راديو تجارت کار می‌کردند و آدرس منزل پدر من بود به منزل آنان مراجعه کردند و خانواده‌ام به آن‌ها توضيح دادند که ايشان از چند ماه پيش اينجا زندگی نمی‌کنند. البته برخوردشان با خانواده‌ام محترمانه بود ولی چيزی که مربوط به آقای پورسيفی باشد را در منزل پدرم نيافتند».

در عين حال، به گفتهٔ همسر اين فعال حقوق بشر، وی پيش از بازداشت چهل و هشت ساعت مفقود شده و بلافاصله پس از مراجعت به منزل حکم احضار کتبی دريافت کرده است: «قبل از بازداشت وضعيت جسمی خوبی نداشت. چهل و هشت ساعت پيش از ارائه احضاريه اوليه ايشان مفقود بودند و ما متوجه نشديم که اين اقدام از سوی کدام نهاد صورت گرفت. وقتی به منزل رسيدند حالشان بسيار بد بود و نتوانستند صحبت کنند و توضيح بدهند که چه اتفاقی برايشان افتاده است. صبح‌‌ همان روز هم احضاريه رسمی برايشان به منزل پدر من ارسال شد که از آن به بعد درگير دادگاه شدند و فرصت نبود که بگويند چه اتفاقی برايشان افتاده. ولی به هر حال شرايط بسيار بدی را گذرانده بودند».

‌پورسيفی، عضو روابط عمومی جمعيت کار و خيابان، نويسنده، کارگردان و تهيه کننده برنامه‌های راديو و تلويزيون است که در اردی‌بهشت ماه سال گذشته، به دليل فعاليت‌های حقوق بشری، از کار در صدا و سيما منع شده بود.

***

آفتاب:

عليرضا بهشتی‌شيرازی به زندان بازگشت

سيد عليرضا بهشتی شيرازی مشاور ميرحسين موسوی برای اجرای حکم به زندان اوين فرخوانده شد.

به گزارش آفتاب، وی مهرماه گذشته در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب با رياست قاضی پيرعباس به ۵ سال زندان محکوم شده بود.

بهشتی شيرازی برای گذراندن ۴ سال و ۳ ماه از باقی مانده حکم ۵ ساله‌اش به اوين رفت.

بهشتی شيرازی از اعضای حزب جمهوری اسلامی، از رزمندگان دوران دفاع مقدس و دبير هیأت دولت در دوران نخست‌وزيری ميرحسين بود. وی پس از جنگ به فعاليت‌های فرهنگی و برخی تاليفات مذهبی اشتغال داشت. بهشتی شيرازی از شاگردان عارف فقيد مرحوم اسماعيل دولابی بود. عليرضا بهشتی شيرازی در آستانه انتخابات رياست جمهوری در سال ۱۳۸۸ نيزسردبير روزنامه «کلمه سبز» بود.

***

کلمه:وضعيت وخيم جسمانی انور خضری در چهلمين روز اعتصاب غذا

در چهلمين روز از اعتصاب غذای انور خضری، زندانی سياسی کرد، و در حالی که وضعيت جسمانی اين زندانی بسيار نامناسب و بحرانی گزارش می شود، مسئولان زندان رجايی شهر همچنان نسبت به خواسته های اين زندانی سياسی بی توجه اند.

به گزارش کلمه، اين زندانی از چهل روز پيش در اعتراض به وضعيت خود در بند ۶ سالن ۱۸ اين زندان دست به اعتصاب غذا زده است. اين زندانی سياسی به مدت دو سال است که به صورت کاملا بلاتکليف در زندان به سر می برد و نه تنها تاکنون برايش دادگاهی برگزار نشده، که حتی برای بازپرسی نيز احضار نشده است.

وی در اعتراض به اين شرايط و همچنين نگهداری در بند زندانيان عادی زندانيان رجايی شهر، اعتصاب غذای تر کرده است. در اعتصاب غذای تر، زندانی تنها به خوردن آب و چای بسنده و از خوردن هرگونه غذا خودداری می کند.

خواسته اصلی اين زندانی سياسی کرد، رسيدگی قضايی به پرونده‌اش بعد از دوره طولانی بلاتکليفی و همچنين انتقال به بند زندانيان سياسی است.

کامران شيخی و ابراهيم سيدی، دو زندانی سياسی ديگر کرد که همزمان با انور خضری اعتصاب غذايشان را آغاز کرده بودند، چند روز پيش به اين اعتصاب پايان دادند.

اين دو زندانی به همراه احمد کمال رمضان، رمضان سعيدی و هادی امينی از ديگر زندانيان سياسی زندان رجايی شهر هستند که در شرايط بسيار نامناسب در ميان زندانيان عادی اين زندان نگهداری می شوند و خواهان انتقال به بند زندانيان سياسی هستند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016