چهارشنبه 19 مرداد 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

مهدی سحرخيز: به دليل انتقادهای پدرم از خامنه ای می خواهند او را در زندان نگه دارند، کمپين بين المللی حقوق بشر

مهدی سحرخيز، فرزند عيسی سحر خيز روزنامه نگاری که هم اکنون دوران سه سال زندان خود را در زندان سپری می کند به کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت که بر اساس حکمی جديد دو سال ديگر بر مدت زندان پدرش افزوده شده است. او به کمپين گفت: « حکم جديد هم مانند بقيه حکم هاست. اين حکم نشانگر کينه شخصی آقای خامنه ای به پدرم است، به دليل انتقاد های که پدرم به او داشت حالا سعی دارند به هر طريقی شده او را اذيت کنند و بيشتر در زندان نگه دارند.»



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


عيسی سحرخيز، فعال سياسی و مديرکل مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت خاتمی که اکنون در زندان رجايی شهر کرج به سر می برد در ۱۴ مرداد طی حکمی به دو سال حبس بيشتر به دليل فعاليت های مطبوعاتی سابقش محکوم شده است. او در حوادث پس از انتخابات جنجال برانگيز سال ۸۸ بازداشت شد و از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به رياست قاضی صلواتی به اتهام توهين به رهبری و تبليغ عليه نظام به سه سال حبس محکوم شده بود. او طی دو سال حبس خود حتی يک روز هم مرخصی نداشته است و حالا به دو سال حبس بيشتر نيز محکوم شده است.

مهدی سحرخيز، فرزند عيسی سحرخيز با مخاطب قرار دادن رهبر جمهوری اسلامی ايران گفت:« می خواهم به شخص آقای خامنه ای بگويم که از حسنی مبارک ياد بگيرد. روزی هم دقيقا شبيه اين اتفاق برای دولت ايران می افتد، حالا در يکی، دو سال آينده يا چند سال بيشتر، ولی بالاخره دولتمردان ايرانی هم مثل صدام، قذافی و حسينی مبارک به نتيجه عملشان می رسند. می خواهم بگويم که از عاقبتی که قرار است در اين دنيا به آن برسند، بترسند و بدانند که قدرت هميشه در دست آنها نخواهد بود.»

پسر اين روزنامه نگار و زندانی عقيدتی در خصوص مشکلات متعدد جسمی پدرش در زندان گفت:«آقای سحرخيز خيلی ضعيف شده است، مشکل فشار خون دارد، پرده گوشش پاره شده ، از ناحيه کمر در رنج است و مدتی حتی روی صندلی چرخ دار می نشست. بايد تحت نظر پزشک متخصص باشد که چنين اتفاقی برای او نمی افتد. در روزهای اول زندان به پدرم چيزی شبيه توبه نامه داده اند که امضا کند، بهش گفته اند به شرط امضا، شرايط مناسب و راحتی برايش مهيا می شود اما پدرم گفته من به حرف های که زده ام اعتقاد دارم و توبه نامه امضا نمی کنم. به اين دليل او را دو سال در وضعيت بدی در زندان نگه داشته اند و هيچ وقت جوابی به درخواست مرخصی نداده اند. با اين حال اميدوارم حداقل چند روزی پدر من هم به مرخصی بيايد.»

مهدی سحرخيز درباره مشکلات ديگر گفت: « اول از همه بايد پدرم در زندان تهران باشد. آقای اژه ای، کسی که پدرم را گاز گرفت خودش اعلام کرده که تمام زندانيان اهل تهران بايد در زندان تهران باشند اما درباره پدر من و خيلی های ديگر اين مسئله صادق نبوده و خود اين موضوع بيشتر از همه اذيت می کند، خانواده من هر دو هفته يکبار که زمان ملاقات است بايد از اين شهر به شهر ديگری بروند ، نصف روز را در راه باشند تا بتوانند پدرم را چند دقيقه ببينند. موضوع ديگر اين است که خانواده ام هميشه از کثيفی زندان می گويند. يکسال هم تلفن زندان رجايی شهر کرج قطع است و فقط خانواده می توانند دو هفته يکبار از حال پدرم باخبر شوند. همه اينها رنج آور است.»


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016