یکشنبه 17 مهر 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

عماد افروغ: رئیس جمهور فکر کرد مصدق است! فرارو

دکتر عماد افروغ مدرس دانشگاه و نماینده تهران در مجلس هفتم بود. فرصتی فراهم شد تا با وی در خصوص ماجرای توهم سیاسی بخصوص در دولت فعلی گفت‌و‌گو کنیم.

افروغ معتقد است که اگر بخواهیم وضعیت دولت مستقر فعلی را خوب تحلیل کنیم نمی‌توانیم بی‌ارتباط با سیاست‌ها و رفتارهای گذشتگان تحلیل خوبی از این دولت ارائه کنیم.

افروغ بر این باور است که نه تنها توهمات سیاسی در دولت از بالا تا پائین وجود دارد، بلکه این توهمات را می‌توان از نحوه روی کار آمدن و خیز برداشتن برای قدرت بیشتر شخص رئیس جمهور تا حلقه‌های اصلی اطرافش مشاهده کرد.

وی می‌گوید: احمدی‌نژاد وقتی که رئیس جمهور شد در جلسه‌ای به فردی گفته بود که دیروز ماشین خود را از خیابان بهشت روشن کردیم و در پاستور خاموش کردیم و از پاستور روشن می‌کنیم و در واشنگتن خاموش می‌کنیم.

این استاد دانشگاه می‌گوید: سرعت به مقام رسیدن و روی کار آمدن، در کنار آن تعریف و تمجیدهایی که طرفداران می‌کنند و مخالفتی که با منتقدین می‌شود و عمدتا انگ بی‌دینی و غیر انقلابی به آنان زده می‌شود، این‌ها همه می‌تواند بر توهم افراد بیفزاید.

افروغ در این گفت‌و‌گو تاکید دارد که شکاف بین صورت و باطن در این دوره تشدید و تقویت شد. در دولت فعلی همه باید عقل خود را تعطیل می‌کردند و به احساسشان می‌چسبیدند.

وی می‌گوید: با ارزشهای انقلاب اسلامی به جنگ ارزشهای انقلاب اسلامی می‌روند و این خطرناک‌ترین شیوه برخورد با انقلاب است: «همان کانونی که انتظارگرایی‌هایی نامعقول را مطرح کرد و بحث مدیریت امام زمان (عج) را به میان کشید،‌‌ همان کانون، مکتب ایرانی را مطرح کرد. طرح انتظار گرایی نامعقول و مدیریت امام زمان وطرح مکتب ایرانی در واقع هم مکان هستند از یک جا در 2 مقطع زمانی برخاستند»

این مدرس دانشگاه این مساله را هم یادآور می‌کند که‌‌ همان مانوری که جمود گرایان در گذشته داشتند و متاسفانه آفتی را متوجه اسلام کردند، بار دیگر قدرت ظهور و بروز پیدا کرده است و ما شاهد آن هستیم که سلفی‌گری و مکتب ایرانی همراه با جن گیری و رمال بازی دست به دست هم داده است.

افروغ در عین حال معتقد است که خطر از بیخ گوش ما گذشت.

این نماینده مجلس هفتم به دوران حضور خود در مجلس هم اشاره دارد و می‌گوید: انواع و اقسام لابی‌ها و معامله‌ها در دورانی که خود نماینده بودم، در مجلس دیدم.

توهم در این دولت را سال 85 هشدار دادم

عماد افروغ با بیان اینکه اولین بار وی بحث توهم را مطرح کرد، افزود: اینجانب در سال 1385 بحث توهم را مطرح و اشاره کردم که بنا به دلایلی افرادی از دولت مستقر دچار توهم شده‌اند و پرده‌ای بر روی چشم و ذهن آن‌ها کشیده شده که یا نمی‌توانند واقعیت‌ها را خوب بینند و یا نمی‌توانند واقعیت‌ها را خوب تحلیل کنند.

وی افزود: اینجانب بعنوان یک ایرانی و محقق روی این قضیه حساس شدم و در این زمینه هشدارهای لازم را دادم.

این استاد دانشگاه گفت: در کتاب «گفت‌و‌گوهای سیاسی» این هشدار‌ها و تاریخ آن‌ها وجود دارد و علاقه مندان می‌توانند مراجعه کنند.

افروغ اضافه کرد: اینجانب در آن مقطع احساس می‌کردم که آن راه و روش و منش حکیمانه‌ای که باید در اداره کشور اتخاذ شود، در این دولت مشاهده نمی‌شود.

فکر می‌کنند واقعا سرمایه فرهنگی هستند

وی گفت: در تحلیل ساختاریِ توهم سیاسی تاکید کردم که به نظر می‌رسد اشکالات ساختاری در نظام وجود دارد که بستر را برای توهمات سیاسی و حتی غیر سیاسی فراهم می‌کند.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه این زمینه ساختاری به تسری رابطه قدرت- ثروت قبل از انقلاب به رابطه قدرت- منزلت بعد از انقلاب بر می‌گردد، افزود: اینکه قبل از انقلاب ما رابطه قدرت - ثروت داشتیم به این معناست که برای رسیدن به سرمایه‌های افتصادی، سیاسی و فرهنگی، کافی بود افراد به قدرت دولتی چنگ بزنند.

افروغ تاکید کرد: اما بعد از انقلاب متاسفانه ضمن اینکه هنوز نتوانسته‌ایم دست به پیکره رابطه ساختاری قدرت- ثروت بزنیم، این رابطه به رابطه قدرت- منزلت هم تسری پیدا کرده است.

وی خاطرنشان کرد: افراد با ورود به قدرت دولتی به دلیل بافت ایدئولوژیک نظام احساس می‌کنند که واقعا سرمایه‌های فرهنگی هم هستند. به عبارت دیگر علاوه بر دستیابی سهل الوصول‌تر به سرمایه‌های فرهنگی، خودشان را سرمایه فرهنگی هم می‌دانند.

یک شبه مفسر قرآن می‌شوند

این استاد دانشگاه گفت: حسب بنیان‌های ایدئولوژ‍یک نظام جمهوری اسلامی که بربنیان دینی استوار است، کسانی که به قدرت دولتی می‌رسند اگر خود ساخته نباشند، به این پندار گرایش پیدا می‌کنند که «نکند خبری است».

افروغ اضافه کرد: این عده از آنجا که احساس می‌کنند سرمایه‌های فرهنگی هستند، دفعتاً مفسر قرآن و روایات می‌شوند و یکسری فیوضات و تراوشات مرتبط با دین از خود بروز می‌دهند، بدون اینکه قبل از رسیدن به قدرت دولتی اثری مکتوب از آن‌ها چاپ شده باشد.

وی خاطرنشان کرد: ما از این آقایان که دفعتاً به عنوان یک مفسر دینی مطرح شده‌اند این سوال را می‌پرسیم که قبل از رسیدن به قدرت دولتی کدام مقاله دینی را چاپ و صاحب کدام اثر دینی و فرهنگی بوده‌اید؟ که ادعای سرمایه فرهنگی می‌کنید و در مقامی می‌نشینید که هیچ شایستگی و صلاحیت آن را ندارید.

این استاد دانشگاه نتیجه گیری کرد که دلایل این اتفاق این نیست جز آنکه رابطه قدرت - ثروت قبل از انقلاب، بنا به دلایل و بافت‌های ایدئولو‍ژیک نظام جمهوری اسلامی به رابطه قدرت – منزلت هم تسری پیدا کرده است.

افروغ گفت: این زنگ خطر است چرا که در این صورت، و با فرض ثابت بودن سایر شرایط، دین مردم آویزان به این مقامات می‌شود و کاملا سیاسی می‌شود.

این دین سیاستمداران است نه دین سیاسی

وی با بیان اینکه این فرق دارد با آنکه بگوییم دین دلالت سیاسی هم دارد، افزود: اینکه بگوییم بین دین و سیاست رابطه است، یک مقوله کاملا متفاوت است. آنجایی که بحث رابطه دین و سیاست را مطرح می‌کنیم در اداره کشور پای فقه و فقاهت را به میان می‌کشیم.

این استاد دانشگاه ادامه داد: آنجا که پای اداره و مدیریت کشور به میان بیاید، می‌گوئیم مدیریت باید از آن فقیه، از آنِ افقه و از آنِ اعدل باشد.

افروغ با بیان اینکه در رابطه دین و سیاست، جهت دهی از دین به سیاست است نه از سیاست به دین، افزود: این جهت دهی دوم که بیمارگونه و مذموم تلقی می‌کنم از سیاست به دین می‌رود که بر این اساس دین، آئین و اخلاق مردم را سیاستمداران تعیین می‌کنند.

وی توضیح داد: چون رابطه ساختاری قدرت- ثروت به رابطه قدرت - منزلت تسری پیدا کرده، صاحب منصبان سیاسی به گونه‌ای سرمایه‌های فرهنگی و دینی و منزلتی هم محسوب می‌شوند و این خطر بزرگی است که ما را تهدید می‌کند، آن هم از سوی کسانی که سابقه و صبغه کار دینی ندارند. طبعاً در شرایط فقدان نظارت و نظریه‌پردازی نهادهای دینی ریشه دار، این معضل تشدید می‌شود.

نقش دولت‌های گذشته در این توهم

این استاد دانشگاه تاکید کرد: من احساس می‌کنم اگر نظارتِ کافی نباشد و این نظارت‌ها چه در عرصه رسمی و چه در عرصه غیر رسمی را بسط ندهیم، کماکان از این ضعف‌ها رنج می‌بریم.

افروغ با بیان اینکه اگر بخواهیم وضعیت دولت مستقر فعلی را خوب تحلیل کنیم نمی‌توانیم بی‌ارتباط با سیاست‌ها و رفتارهای گذشتگان تحلیل خوبی از این دولت ارائه کنیم، افزود: باید ببینیم چه شد که یک چنین دولتی سر بیرون زد و برای پاسخ به این سؤال بایستی به سیاست‌های دولتهای گذشته توجهی بکنیم.

وی گفت: اگر آن‌ها گرایش بهتر، معقول‌تر و حکیمانه تری به دین داشتند و ارزشهای دینی مردم را رعایت می‌کردند، شاید امروز شاهد یک گرایش عوام زده و ظاهرگرا به دین نمی‌بودیم.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه یک اشکالاتی وجود دارد که بتدریج همه چیز جنبه رسمی و سیاسی به خود می‌گیرد و این می‌تواند از حالت معقول و طبیعی خود خارج شود، تصریح کرد: من احساس می‌کنم برای این باید چاره‌ای اندیشید. مهم‌ترین فکر چاره هم این است که نهادهای مدنی دینی ما تقویت شوند و این نهاد‌ها از قابلیت‌های اجتماعی، فرهنگی و حقوقی لازم برای نقادی و نظارت بهره‌مند شوند و ما نباید حلقه نظارتهای خود را به شکل و شیوه خاص فقط محدود به عرصه رسمی کنیم.

توهمات سیاسی در دولت از بالا تا پائین

افروغ در پاسخ به این سوال که آیا دولت فعلی دچار توهم است یا نه؟ گفت: توهمات سیاسی در دولت از بالا تا پائین وجود دارد.

وی افزود: اصولا این توهمات را از نحوه روی کار آمدن و خیز برداشتن برای قدرت بیشتر شخص رئیس جمهور تا حلقه‌های اصلی اطرافش می‌بینم.

این مدرس دانشگاه با بیان اینکه رئیس دولت فعلی وقتی در شهرداری بود به ایشان توصیه کردم که برای ریاست جمهوری خیز برندارد، تصریح کرد: وی به حرف بنده گوش نکرد. اما من خبری دارم که ایشان در آن زمان تمام برنامه‌های خود را به گونه‌ای تنظیم کرد که بتواند رئیس جمهور شود.

افروغ گفت: وقتی که رئیس جمهور شد در جلسه‌ای به فردی گفته بود که دیروز ماشین خود را از خیابان بهشت روشن کردیم و در پاستور خاموش کردیم و از پاستور روشن می‌کنیم و در واشنگتن خاموش می‌کنیم.

وی با بیان اینکه وقتی خوب به مسایل نگاه کنید، می‌بینید که حکمتی در پس این گونه تصمیمات نیست، ادامه داد: من بار‌ها گفته‌ام که چیزی به اسم هیئت دولت نمی‌بینم. من رئیس دولت می‌بینم که هیئت دولت دور آن در حال طواف است.

این استاد دانشگاه افزود: وقتی به این شیوه و ساز و کار روی کار آمدن نگاه می‌کنید، تا حدودی این روش می‌تواند بستری برای توهمات سیاسی فراهم کند و اینکه خیلی راحت در این رقابت‌های انتخاباتی پیروز شدیم و هیچ گروه و حزبی به ما کمک نکرد.

افروغ تاکید کرد: این‌ها همه هم به سازو کار و هم به القائات برخی نزدیکان و اطرافیان و طرفداران بر می‌گردد.

خطرناک‌ترین شیوه برخورد با انقلاب

وی با بیان اینکه اگر انسان از نظر فکر و اندیشه ضعیف باشد، بشدت تحت تاثیر این تعریف‌ها و تمجید‌ها قرار می‌گیرد، افزود: یعنی سرعت به مقام رسیدن و روی کار آمدن، در کنار آن تعریف و تمجیدهایی که طرفداران می‌کنند و مخالفتی که با منتقدین می‌شود و عمدتا انگ بی‌دینی و غیر انقلابی به آنان زده می‌شود، این‌ها همه می‌تواند بر توهم افراد بیفزاید.

این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه در دوره فعلی شاهد آن هستیم که با انقلاب سر انقلاب را می‌برند، خاطرنشان کرد: یعنی با ارزشهای انقلاب اسلامی به جنگ ارزشهای انقلاب اسلامی می‌روند و این خطرناک‌ترین شیوه برخورد با انقلاب است. عده‌ای می‌گویند مرگ بر آمریکا اما آیا پشت آن مرگ بر آمریکاست یا مذاکره با آمریکا؟

افروغ با اشاره به حضور خود در مجلس هفتم بعنوان نماینده تهران گفت: من وقتی نماینده بودم هنگامی که سیاست‌های دوگانه را دیدم در یکی از نطق‌ها و مصاحبه‌های خود شعری از مولانا خواندم که «ما درون را بنگریم و حال را نی برون را بنگریم و قال را» و اشاره کردم که نمی شود در پس ادبیات تندروانه ما، یک کرنش و سیاست منفعلانه نهفته باشد.

وی تاکید کرد که این شکاف بین صورت و باطن در این دوره تشدید و تقویت شد. در دولت فعلی همه باید عقل خود را تعطیل می‌کردند و به احساسشان می‌چسبیدند.

بازگشت به دیدگاه حضرت امام

این استاد دانشگاه در ادامه در پاسخ به سوالی در خصوص راهکارهای رهایی از توهمات، گفت: به نظرم هرچه بیشتر به پشتوانه‌های عرفانی، فلسفی، کلامی و فقهی و اندیشه‌های حضرت امام برگردیم و از آن‌ها استفاده کنیم از این توهم دور‌تر شده‌ایم.

افروغ تاکید کرد: امام در متن معروف به منشور روحانیت خود نسبت به متحجرین، مارهای خوش خط و خال، انجمن حجتیه و ولایتی‌های دیروز و به تعبیر امام مدعیان امروز، کسانی که به لحاظ تاریخی هیچ وقعی به رابطه دین و سیاست نمی‌نهند و به ظاهر گرایان بسیار حساس بوده و هشدار داده‌اند.

وی افزود: من احساس می‌کنم که برگردیم، ببینیم که زیرین‌ترین لایه هستی‌شناختی امام چیست که خود ایشان هم در دیدار با حسن الهیکل از آن یاد کرده‌اند. کوتاه سخن اینکه امام یک متفکر صدرایی است.

عقل را هم تعطیل کردند

این مدرس دانشگاه گفت: در دولت فعلی همه باید عقل خود را تعطیل می‌کردند و به احساسشان می‌چسبیدند اما در اندیشه امام، عقل جایگاه بالایی دارد. عقل هم می‌تواند ما را به خدا برساند و هم خدا می‌تواند پشتوانه عقل باشد.

افروغ اضافه کرد: به نظر من آن چیزی که این سال‌ها مغفول واقع شد، عقل و اختیار و حقوق انسانی بود و قدرت مانوری که سلفی‌ها و اخباری‌ها پیدا کردند که اصولا قابل مقایسه با گذشته نبود، ریشه در همین بی‌توجهی به عقل داشته است.

وی گفت: اگر می‌بینیم که این جریانات حاکم امروز مانور می‌دهند به این خاطر است که تفکرات فلسفی، عرفانی و حتی کلامی و فقهی حضرت امام تا حدودی به محاق رفته و حضور خود را در عرصه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کم رنگ کرده است و اگر آن عرضه پررنگ و پرملات بود، این‌ها قدرت مانور پیدا نمی‌کردند.

انتظار گرائی نامعقول

به گفته این استاد دانشگاه این ظاهرگرایی‌هایی که امروز مطرح می‌شود، در پس آن یک نگاه خاصی به دین است.

افروغ با طرح این سوال که مبحث انتظار گرایی‌های نامعقول توسط چه کسی، چه زمانی و در کجا مطرح شد؟ گفت: جالب است‌‌ همان کانونی که انتظارگرایی‌هایی نامعقول را مطرح کرد و بحث مدیریت امام زمان (عج) را به میان کشید،‌‌ همان کانون، مکتب ایرانی را مطرح کرد.

وی این را نکته ظریفی دانست و خاطرنشان کرد: یعنی طرح انتظار گرایی نامعقول و مدیریت امام زمان و طرح مکتب ایرانی در واقع هم مکان هستند، از یک جا در 2 مقطع زمانی برخاستند، یعنی کانون سلفی‌گری و گرایشات ناسیونالیستی واحد بوده است.

این مدرس دانشگاه با بیان اینکه در سال 1385 بنده بحث انتظارگرایی نامعقول را مطرح کردم، افزود: در آن مقطع اشاره کردم که این کار‌ها خرافه است و با حکمت و روایات رسیده به ما ناسازگار است.

دور زدن ولی فقیه

افروغ با طرح این سوال که مگر ما از روایات منسوب به امام زمان نداریم که در زمان غیبت به روات احادیث ما مراجعه کنید؟ و روات احادیث ما چه کسی است؟ گفت: ولی فقیه است. این دور زدن ولی فقیه است. اما از طریق عوام فریبی.

وی اضافه کرد: الان در زمان فعلی آیا امکان سوال و پاسخ شنیدن از امام زمان (عج) هست؟ اما می‌توانیم از ولی فقیه سوال کنیم و او می‌تواند و باید به ما پاسخ بینا ذهنی شرعی و فقهی دهد.

خطر از بیخ گوش ما گذشت

این استاد دانشگاه با بیان اینکه هر چه که نگاه و نگرش حکیمانه، عقلی و اندیشه‌ای ما کم رنگ‌تر باشد ما بیشتر شاهد مانور اشعری مسلک‌ها و جمود گرایان بر ظواهر هستیم، گفت: قضایای امروز چیزی بی‌ارتباط با گذشته اسلام نیست.‌‌ همان مانوری که جمود گرایان در گذشته داشتند و متاسفانه آفتی را متوجه اسلام کردند، بار دیگر قدرت ظهور و بروز پیدا کرده است و ما شاهد آن هستیم که سلفی‌گری و مکتب ایرانی همراه با جن گیری و رمال بازی دست به دست هم داده است.

افروغ اضافه کرد: به حمدالله خطر از بیخ گوشمان گذشت و دست‌ها رو شد. این‌ها یا به خاطر نتایج توهمشان و یا به خاطر روشنگری‌هایی که انجام شد، با مخالفت جدی روبه رو شدند.

وی به این پرسش که مگر تا کجا می‌توان به نام دین یا انقلاب به جنگ دین و انقلاب رفت؟ اینگونه پاسخ داد: انقلابی که هم خون شهدا و هم رهبری امام و مقام معظم رهبری را دارد. خون شهید اثر خود را کرده است. اندیشه‌های امام و نیروهای تربیت شده امام و روشنفکرانی که خود را وامدار اندیشه‌های ایشان می‌دانند در برابر این مانور‌ها مقاومت و ایستادگی کردند.

این استاد دانشگاه با تاکید مجدد بر اینکه در واقع خطر از بیخ گوش ما گذشت، افزود: اما باید هوشیار بود و این هوشیاری ما برمی گردد که عقل را بارور و اندیشه را پرورش دهیم و توجه به اندیشه‌های عرفانی و فلسفی گذشتگان و مروری بر منشور روحانیت حضرت امام داشته باشیم.

به گفته افروغ هر وقت که سیاست هدف شد و اخلاق و دین وسیله شد، آن وقت باید زنگ خطر را به صدا در آورد.

تفکیک قوا در کشور ما اشکال دارد

وی با اشاره به ساختار سیاسی موجود کشور گفت: آن طور که باید و شاید ما شاهد یک تفکیک قوای مقتدر در کشور نیستیم. این تفکیک قوا به گونه‌ای ترجمانی از یک مقوله اساسی به نام نظارت است. ما نظارت را بطور جدی نمی‌بینیم.

مدرس دانشگاه گفت: بپذیرند یا نپذیرند ما باید از هر گونه شبهه بپرهیزیم چه شبهه شکلی و چه شبهه محتوایی. هر جا که باید نظارتی باشد، باید قابلیت نظارتی بودن خودش را داشته باشد.

انواع و اقسام لابی‌ها و معامله‌ها در مجلس

افروغ با بیان اینکه مجلس باید یک قوه نظارتی پررنگ باشد وشأن نظارتی خود را حفظ کند، افزود: مجلس وقتی می‌تواند این شأن را حفظ کند که اولا بر خود نمایندگان نظارت داشته باشد و دوما اینکه هر کسی هم نتواند بعنوان نماینده به مجلس ورود کند.

وی با اشاره به اینکه شاهد انواع و اقسام لابی‌ها و معامله‌ها در دورانی که خود نماینده بود، بوده، افزود: واقعا آزرده خاطر شدم. این انتظار و توقع ما از مجلس نبود. تصور ما از مجلس یک تصور دیگری بود.

این استاد دانشگاه گفت: من احساس می‌کنم به میزانی که پای این لابی‌ها و ارتباطات و تعاملات سیاسی و بعضا اقتصادی و فرهنگی به میان می‌آید، ما از اهداف اصلی خود دور می‌شویم. کار به جایی می‌رسد که تعدادی از نمایندگان با رئیس دولت مستقر هسته مشترک انتخاباتی تشکیل می‌دهند. آن هم دولتی که می‌گوید من پشتوانه حزبی ندارم.

افروغ با طرح این سوال این چه معنایی دارد؟ افزود: این یا شعور سیاسی پائین افراد را می‌رساند و یا حاکی از لابیهای معمول و مستعمل است. این معنا ندارد. اینجاست که شأن نظارتی مجلس حفظ نمی‌شود.

وی گفت: آیا می‌توان بر مجلسی که رئیس جمهور آنرا می‌بندد، نظارت کرد؟ این از لحاظ ساختاری امکان پذیر نیست. جالب اینجاست که تعدادی از نمایندگان جزو این هسته هستند.

تقویت وکیل الدوله‌ها

این مدرس دانشگاه با بیان اینکه در مجلس هفتم کمیسیون فرهنگی نامه‌ای به رئیس جمهور در مورد عملکرد سازمان میراث فرهنگی نوشت، تصریح کرد: در این نامه 17 سوال را مطرح کردیم که رئیس این سازمان پاسخ نمی‌داد و وقتی نامه را به رئیس جمهور دادیم ایشان مرا بعنوان رئیس کمیسیون دعوت کرد و به مدت یک ساعت و 45 دقیقه صحبت کردیم و ایشان در ‌‌نهایت گفتند این نامه چیست؟ که من در جواب گفتم نامه کتبی به شما نوشته شده و شما لطف کنید کتبا پاسخ دهید که ایشان هم نوشتند کتبا پاسخ داده شود.

افروغ گفت: وقتی این نامه منتشر شد برخی از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس بنده را تهدید کردند که چرا این نامه منتشر شده است؟

وی افزود: البته از انتشار علنی نامه بی‌خبر بودم و نسبت به این تهدید‌ها بی‌تفاوت، اما از ضعف شأن نظارتی این نمایندگان هم که به تحریک یکی از وکیل الدوله‌ها تقویت شده بود، شگفت زده شده بودم. البته همین نماینده امروز یکی از مدیران ارشد دولت و با گرایش شدید به تیم پرسپولیس، رییس هیأت مدیره استقلال است. خدا به ما و شما صبر دهد.

این استاد دانشگاه گفت: ببینید داستان چه داستانی بوده و ما چه کشیدیم؟ یعنی وقتی نقش نظارتی خود را ایفا می‌کنیم باید تاوان پس بدهیم. البته در آن مقطع ما محکم ایستادیم و گفتیم که هر کاری می‌خواهید بکنید. وظیفه نمایندگی اقتضای خاص خود را دارد و این‌ها باید برای مردم روشن و آشکار شود.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ظهور توهم‌های جدید سیاسی بعید نیست

افروغ افزود: اگر ما انقلاب اسلامی را خوب فهم می‌کردیم و قابلیت‌های آزادیخواهانه، عدالت خواهانه و اخلاقی و معنوی آن را با توجه به تقدم ارزشی اخلاق و معنویت فهم و لحاظ می‌کردیم، آن وقت شاهد این عوارض هم نبودیم.

وی ادامه داد: به نظر من بخشی از این ماجرایی که سراغ ما می‌آید به خاطر این است که انقلاب اسلامی را خوب نظریه‌پردازی نکرده‌ایم و لایه‌های مرتبط آنرا خوب فهم نمی‌کنیم و ملزومات و سازوکارهای اجرایی آنرا بکار نمی‌گیریم.

این مدرس دانشگاه اظهار داشت: همچنین یادمان می‌رود که در چه شرایط ساختاری انقلاب کردیم و برای مقابله با چه شرایط زشت ساختاری در جغرافیای ایران انقلاب صورت گرفته است.

افروغ یادآور شد: ما قبل از انقلاب از رابطه قدرت - ثروت رنج می‌بردیم. قرار بود این رابطه را عوض کنیم که متاسفانه عوض نکردیم. قرار بود ظرف را متناسب با مظروف گرانسنگ انقلاب اسلامی متحول کنیم که متاسفانه این کار را نکرده‌ایم.

به گفته وی اگر این کار‌ها صورت نگیرد بار دیگر و در مقطع دیگر ممکن است این توهمات در قالب‌های دیگر سراغ ما بیاید.

رئیس جمهور فکر کرد مصدق است

این استاد دانشگاه در پاسخ به سوالی در خصوص میزان اقبال مردم به جریان انحرافی که برای کسب قدرت در مجلس آینده تلاش می‌کنند، گفت: زمانی که رئیس جمهور در خانه نشست به کسی گفتم که فرد مورد نظر فکر کرده که زمان، زمان مصدق است و طرف مقابل وی هم شاه است و انقلاب اسلامی هم جنبش نفت است که مردم به خیابان بیایند و بگویند یا مرگ یا مصدق.

افروغ گفت: رئیس جمهور در خانه نشست و دید که هیچ کس نمی‌گوید یا مرگ یا مصدق و این نشان داد که ایشان منهای برخی حمایت‌ها چقدر پشتوانه دارد.

وی افزود: بدون تردید اگر حمایت‌های مقام معظم رهبری نبود این رئیس دولت و آنهایی که در این اندیشه و پندار هستند، چیزی نبودند.

این استاد دانشگاه اضافه کرد: در سال 86 اینجانب گفتم که حمایت‌ها ی مصداقی و نه آرمانی از روی مصلحت است که به ما حمله شد. برای اینکه درست نیست ما یک موضع فراجناحی را بیائیم به یک موضع جناحی تقلیل دهیم، چون در این صورت ضربه زیادی به ما و ولایت فقیه وارد می‌شود.

افروغ افزود: این ولایت هم رکن رکین انقلاب اسلامی است و نباید آسیب ببیند. وقتی آسیب می‌بیند که ما بیائیم ولایت فقیه را به یک گروه، جناح و یا شخص پیوند زنیم.

وی در پایان گفت: آن حمایت‌ها از روی مصلحت بوده است. این حمایت‌ها مقداری امر را بر برخی مشتبه کرده که نکند واقعا حمایت‌های مردمی در قالب حمایت‌های رهبری خود را نشان داده است. خوب رفتند و نشستند و دیدند که هیچ خبری نشد و آهسته برگشتند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016