دوشنبه 23 آبان 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

انقلاب اسلامی بارديگر به خون محتاج شده است! ناصر مستشار

ای کاش جنبش سبز مردمی پيروز می شد.
در سيه روزی مردم ايران تابه امروز همه مقصرند. از شاه گرفته تا خمينی و همه نيروهای اپوزيسيون در رنگهای مختلف آن که با آنها تا به حالا سر وکار داشته ايم!
اگر مماشات کاران در دو سال گذشته می گذاشتند تا جنبش سبز مردمی پيروز می گرديد الان ديگر لازم نبود در مورد حمله نظامی آری يا نه !!به بحث بنشينيم و دلهره داشته باشيم ودر ضمن حکومت اسلامی را نيز ديگر در ايران نداشتيم!در درون اطلاعيه ۱۲۰ نفر نويسنده معترض به حمله نظامی اسامی کسانی ديده می شودکه با سرنگونی حکومت اسلامی مخالفت می ورزند واز جمله کسانی هستند که مانع پيروزی جنبش مردمی شدند واين روزها سکوت اختيار کرده اند!بعضی از آنها به خامنه ای نامه نوشتند و او را قابل هدايت ارزيابی می نمودند اما اين روزها هيچ خبری از آنان نيست
عدم همکاری جمهوری اسلامی با آژانس بين اللملی تا کنون چه معنائی داشته است؟مخفی کاری های رژيم اسلامی برای رسيدن به سلاح اتمی به سود کيست؟جمهوری اسلامی تا کنون به همه مراجع قول داده است که غنی سازی اورانيوم را فقط در راه مقاصد صلح آميز بکار خواهد گرفت اما جهانيان به آنها اعتماد ندارند، چرا؟



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


چون جهانيان خوب بخاطر سپرده اند که خمينی در پاريس قول داد که مارکسيست ها در جمهوری اسلامی در بيان افکار خود آزادند اما بعداز رسيدن به قدرت در ايران ـ بسياری از کمونيست ها را به جرم لا مذهبی و الحاد اعدام کرد.
اينها اگر هدفشان هدم اسلام است، اسلام با اين خون ها آبياری می شود و اگر هدفشان اين است که جمهوری اسلامی از بين برود، جمهوری اسلامی با اين خون ها آبياری می شود. خمينی
انقلاب اسلامی در سال ۵۷ در يک تبيين وادعای کاملا ارتجاعی شکل گرفت که مدعی بود همه جريانات سياسی تا کنون در رفع ظلم وستم نهادينه شده در ايران نا کار آمد از آب در آمده انده ، لذا ما رهبران اسلامی و نوين اين بار راه گشای همه کليدهای بسته تاريخ ايران معاصر خواهيم بود.
در اين رهگذر از جلال آل احمد گرفته تا علی شريعتی و سازمانهای اسلامی گوناگون در اثبات به کرسی نشاندن اسلاميت بعنوان نجات انسان بی هويت ايرانی قد علم کردند و هر يک از آنها از يک و ديگر سبقت می گرفتند که عاقبت قرعه بنام خمينی بيرون آمد.
بعد از پيروزی راه و روش خمينی ،بقيه نيروهای اسلامی به فغان در آمدند و بانگ بر آوردند که قرائت ما از اسلام بدينگونه که خمينی می خواهد ـ نيست ،اما بسيار دير شده بود واکثر توده های مردم در قطار تاريخی خمينی سوار شده بودند و يارای پياده شدن را ديگر در خود نمی ديدند.
اسلام خمينی مانند شراب کهنه هرچقدر کهنه تر می شد ، قوی تر می شد و خمارانی که از آن نوشيده بودند سرمست تر از گذشته بيشتر يقه درانی می کردند .تا کنون در نزد همه اسلام گرايان ـ عنصر مدنيت به کيميای گم گشته تبديل شده است که هيچگاه به آن اعتقاد نداشته اند جز مدينه اسلامی ورجعت به صدر اسلام که هويت تاريخی همه آنها را به يک و ديگر پيوند می داد.
برای مثال همين سازمان مجاهدين خلق ايران خود را هنوز ادامه دهنده راه انقلابيون عصر مشروطيت می داند بی آنکه به عنصر اصلی آن انقلاب که در تثبيت قانون و مدنيت گره خورده بود اعتنائی کرده باشد.انقلاب اسلامی در فقدان نيروهای وفادار وصديق به حکومت سکولار به وقوع پيوست نه عامل ديگر!


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016