پنجشنبه 6 بهمن 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

آيا رژيم دُم به تلۀ اسرائيل خواهد داد؟ اميرحسين لادن

اخيراً در يک برنامۀ تلويزيونی (پيشرو) به نام "هارد بال" ، رابرت بائر متخصص اطلاعاتی خاورميانه ، گفت - هدف اصلی اسرائيل از ترور متخصصين هسته ای ايران ؛ تحريک و وادار کردن رژيم به عکس العمل در مقابل اين ترورها (۵ متخصص هسته ای) و انفجارها (مراکز موشکی و پشتيبانی) ، و مقابله به مثل می باشد. اسرائيل آماده است که بلافاصله پس از آنکه جمهوری اسلامی را مجبور به اقدامی نظامی بر عليه کشورش کرد ، دست به ضد حمله بزند و آمريکا را درگير جنگ با ايران کند.
رابرت بائر که يک پژوهشگر و مشاور اطلاعاتی (اينتلجنس) و نويسنده می باشد ؛ بيست و يک سال مأمور عالی رتبۀ ادارۀ سيا در خاورميانه بود. آقای بائر می گويد ، در ضمنی که يکی از اهداف حزب ليکود (حزب دست راستی) و موساد (ضد اطلاعات) ، به تأخير انداختنِ دست يابی ايران به تسليحات هسته ای می باشد ؛ هدف اصلی اسرائيل درگير کردن آمريکا در جنگ با ايران است. خوشبختانه برای اسرائيل ، تندروهای آمريکائی و اکثر کانديدهای حزب جمهوريخواه آمريکا که زير نفوذ "صنايع نظامی آمريکا" هستند نيز طرفدار جنگ می باشند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


شالمِرز جانسون می نويسد ، متاسفانه آمريکا ديگر بجز تسليحات نظامی توليدات زيادی ندارد. آمريکا بدون ترديد بزرگترين توليد کننده و صادر کنندۀ اسلحه و مهمات در جهان است. بودجۀ نظامی آمريکا بيش از مجموعِ بودجۀ نظامی تمام کشورهای دنياست ! آمريکا ۱۰۶۰ پايگاه نظامی در سراسر جهان ، در بيش از ۱۳۰ کشور دارد. اهداف اين پايگاه ها حفاظت و کنترل منابع انرژی و آمادگیِ نيروهای پيش افکن (نيروهای پروجکتوری) می باشد. برقراریِ برتریِ مطلق نظامی و حضور نظامی در سراسر دنيا از اهداف ديگر وجود اين پايگاه های برون مرزی است. (۱)
در مورد رابطۀ اسرائيل با صنايع / تسليحات هسته ای ايران ؛ نزديک به سه سال پيش مقاله ای با تيتر "مبارزۀ پنهانی اسرائيل با تسليحات هسته ئی ايران" منتشر کردم که با در نظر گرفتن ترور مصطفی احمدی روشن ، يکی ديگر از دانش آموختکان هسته ای ميهنمان ؛ و اظهارات آقای با ئر ؛ ارائۀ بخش هائی از آن مقاله می تواند روشنگر باشد:
- اسرائيل با بهره گيری از ترور ، کارشکنی ، برپائی شرکت های ساختگی و جاسوس های دوگانه ، مدتی است سعی دارد که دستيابی ايران به تسليحات هسته ئی را ناکام و يا حد اقل سالها به تعويق بياندازد.
- باورنکردنی ترين قسمت اين جنگ يکطرفه و پنهانی که موساد (ضد اطلاعات اسرائيل) آنرا "سربريدن" نام نهاده ، ترور کارشناسان ، متخصصان و مهندسان هسته ئی ايران می باشد. قتل مرموز پرفسور اردشير حسين پور يک کارشناس برجستۀ هسته ئی ايران در کارخانۀ اورانيومِ اصفهان ، می تواند يک نمونه از اين آدمکشی ها باشد. يک مقام امنيتی اتحادیۀ اروپا می گويد اسرائيل در اين نوع عمليات بی درنگ و بی اعتنا به قوانين بين المللی عمل می کند ، همانطور که قبل از حمله به "رآکتور اُسيراک" در نزديکی بغداد دو کارشناس هسته ئی عراقی ، بوسيلۀ عوامل موساد مرموزانه بقتل رسيدند و يک کارشناس ديگر مفقود شد.
- يوسی مِلمَن ، يک ژورناليست مسائل اطلاعاتی و امنيتی اسرائيل می نويسد: "بدون حملۀ نظامی نيز می توان صدمات گسترده و شديدی به اماکن ، رآکتور و پروژۀ هسته ئی ايران وارد آورده و پيشرفت آنرا بتعويق انداخت. اين کاری است که موساد با موفقيت نسبی انجام ميدهد. (۲)
از ديگر عمليات تخريبی اسرائيل: دو ماه پيش در يک انفجار عظيم در پايگاه موشکی سپاه پاسداران در نزديکی کرج ، سيستم موشک های باليستيکی بشدت آسيب ديد و تخريب شد. اين خراب کاری که از طرف رکن دوم (ضد اطلاعات) ارتش اسرائيل برنامه ريزی شده بود ، چنان گسترده بود که بنا به ادعای ژنرال بارون (نيروهای دفاعی اسرائيل) می تواند توليد اينگونه موشک ها را متوقف کند. جمهوری اسلامی در اينمورد گزارش داد که در يک انفجار "تصادفی" که در پايگاه موشکی کرج رُخ داد ، ۱۷ عضوسپاه پاسداران انقلاب کشته شدند.
در سالهای اخير ، چندين انفجار در رابطه با تأسيسات هسته ای و پشتيبانی در نقاط مختلف کشور رُخ داده و و پنج تن از متخصصين هسته ای ميهنمان ترور شده اند. اين عمليات برنامه ريزی شدۀ تخريبی و ترور ، برای بتعويق انداختن دستيابی جمهوری اسلامی به تکنولوژی هسته ای آغاز شده و امروز اسرائيل از آن برای تحريک و وادار کردن رژيم به مقابله بمثل استفاده ميکند.
رابرت هاس ، رياست "شورای روابط خارجی" در امريکا ، طی يک گفتگوی تلويزيونی اعلام کرد ، که محتمل ترين سناريو در مورد درگيری نظامی با ايران بدين نحو اجراء خواهد شد: اسرائيل به يک سری از تأسيسات هسته ای و پايگاه های موشکی ايران حمله ميکند ؛ پس از حمله ، نيروهای آمريکا و ناتو اعلام آماده باش نظامی می کنند. سپس آمريکا به ايران هوشدار می دهند که اگر عکس العملی نشان بدهد ، آنان نيز وارد جنگ خواهند شد. با توجه به سلسه اتفاقات اخير و موضع های سياسی بين المللی ، به نظر می رسد که اين امکان پذيرترين احتمال و نزديکترين سناريو به حقيقت باشد.
"شورای روابط خارجی" که پس از جنگ جهانی اول در سال ۱۹۲۱ تأسيس شد ، پُر قدرت ترين و با نفوذ ترين سازمان مستقل پژوهشی در جهت و تعيين خط مشی روابط خارجی آمريکا می باشد. مأموريت اين شورا هدايت سياست برتری اقتصادی و مالی آمريکا در سطح بين المللی است. "شورای روابط خارجی" تجسم اصلیِ شخصيت امپراتوری و بازتاب سرمايه داری انحصاری آمريکاست.
رهبران سياسی ، مديران و صاحبان کارتل ها ، بانکاداران و پُر نفوذترين شخصيت های آمريکا با اين شورا همکاری و رابطۀ نزديک دارند. شورا ، حتی در داخل آمريکا کلاس ممتاز (برتر بر برترها) را بوجود آورده است. فلسفۀ سياست خارجی آمريکا پس از جنگ جهانی دوم که بوسيلۀ شورا تدوين و گسترش يافت ، بر اساس سياست توسعۀ سلطه جويانه ، انحصاری و دستيابی به اهداف ، "به هر بها" بوده است. دولت های مستقل و غيرمتحد ، اولين قربانی های اين سياست بودند.
) Trilateral Commission)
"شورای سه جانبه " زير نظر و از طرف ديويد راکفلر رياست "شورای روابط خارجی" در سال ۱۹۷۳ ، ظاهراً برای هم آهنگی سياست مالی آمريکا ، اروپا و آسيا بوجود آمد. زيرا اروپا و ژاپن که پس از جنگ جهانی دوم ، نوچه های تحت نفوذ آمريکا بودند ، بمرور تبديل به قدرت هایِ مستقلی شده بودند ؛ و اوپک (سازمان کشورهای توليد کنندۀ نفت) در صحنۀ انرژی جهان ، روز بروز نقش دارتر و با نفوذ تر می شد. (۳)
سياست امپرياليستی آمريکا ، نمی خواهد و نمی تواند اجازه بدهد که کشور يا سازمانی در مقابلش به ايستد ، سرکشی کند و يا مستقل باشد. علم کردن (برپائی) "شورای سه جانبه" در اين راستا و برای خنثی کردن نفوذ سياست های اوپک ، از طرف سرمايه داران آمريکائی بود.
زيبيگنيو برزينسکی (رئيس شورای امنيت دولت جيمی کارتر) ، پال ولکر و آلن گرينسپن (هر دو از روئسای بانک مرکزی آمريکا ، در بوجود آوردن اين شورا با راکفلر همکاری نزديک داشتند. قدرت نمائی بعدی اين شورا در کيوتوی ژاپن و شهرت جهانی اش در سال ۱۹۸۰ در جزيرۀ گواد لوپ بود.
اين توضيحات هم برای روشنگری و هم در جهت نشان دادن قدرت و اهميت "شورای روابط خارجی" است. با در نظر گرفتن قدرت و نفوذ اين شورا ، می بينيم که سخنان رابرت هاس ، عقيده او و يا حرف نيست ، بلکه ترويج يک سياست است. دو پاراگراف زير از مقاله ای است که دو ماه پيش منتشر کردم:
هدف آمريکا و اسرائيل کوچکترين رابطۀ با رهائی مردم و نجات ايران ندارد. آمريکا از يکطرف با لولوخور خوره کردن رژيم و خطرناک نشان دادن ايران ، مشغول فروش ده ها ميليارد دلار اسلحه به کشورهای عربی در منطقه می باشد و از طرف ديگر ، زير پوششِ "گسترش دمکراسی و آزادی" ولی برای کنترل منابع نفتی ، کنترل مطلقِ خليج فارس و احداث پايگاه و حضور نظامی ؛ قصد تجاوز به خاک ايران دارد. ايران تنها کشوری است در خليج فارس که در کنترل آمريکا نيست. داستان تسليحات هسته ئی ايران همانند داستان تسليحاتی عراق بهانه ای بيش نيست!
هدف اسرائيل از حمله به ايران: از يکطرف حذف تنها پشتيبان حزب اله در لبنان ، تضعيف حکومت اسد در سوريه و کوبيدن حماس در نوار غزه و از طرف ديگر نياز مبرم اسرائيل به متمرکز کردنِ اذهان عمومی ملتش روی يک دشمن مشترک خارجی ، و رهائی از مشکلات عظيم داخلی اش ، می باشد. (۴)
اهميت کشورهای خاورميانه برای آمريکا و همه ی جنگ و جدالها بر سر نفت بوده است. جورج بوش اول ، در سال ۱۹۹۱ برای حمله به عراق گفت: " اگر کنترل نفت را از دست بدهيم کسب و کارمان ، راه و روش زندگيمان ، آزاديمان و آزادی کشورهای غربی به مخاطره خواهند افتاد." در سال ۱۹۹۸ وقتيکه بغداد اعلام کرد که قصد دارد با روسيه ، چين و فرانسه قرارداد نفت امضا کند ؛ بيل کلينتون در پاسخ به اين حرکت ، لايحۀ "آزاد کردن عراق ۱۹۹۸" يعنی براندازی رژيم صدام را امضاء کرد.
در مورد اهميت نفت برای آمريکا ، مايکل کلر مينويسد - امروز ، پايه و ريشۀ مشکلات و رقابت های بين المللی ، در نياز به انرژی ودستيابی و کنترل آنست. نوسانِ قيمت نفت وِ ريسک ناشی از آن ، در ثبات اقتصاد آمريکا ميتواند از حملات تروريستی و حتی جنگ خطرناک تر باشد. در آمريکا ، نفت ديگر فقط يک مادۀ مورد نياز برای زندگی روزمره ، اياب و ذهاب ، اقتصاد شکوفا و بقای صنايع نيست بلکه بدون آن ، آمادگی و سلامت نيروهای نظامی و امنيت کشور در خطرند. نفت تحت نظر وزارت دفاع و حفاظت ارتش آمريکاست. (۵)
اوضاع وخيم و بی ثباتِ موجود ، چه حقيقی و چه ساختگی (جهت فشار و تزلزل) ؛ لطمۀ شديدی به زندگی روزانۀ مردممان وارد ساخته و قيمت ها بطور سرسام آور بالا رفته و تورم سير صعودی روزانه دارد. قيمت دلار و طلا که همواره يک معيار هستند بيش از ۵۰ در صد افزايش يافته ، تنها ، حقوق کارمندان و مزد کارگران است که راکد مانده و اضافه نشده است. مردم در سختی و مشقت فراوان به سر می برند ، طبقه متوسط نيز در حال تحليل رفتن و ناپديد شدن است. تورم و بيکاری باعث گسترش بی سابقۀ فقر و حتی گرسنگی شده است.
اگر رژيم حکومتی در ايران ، يک رژيم مردمی بود ؛ و يا حد اقل بنا به ادعای خودش ، جانشين امام زمان بود ؛ بجای حيف و ميل های نجومی ، بجای دوباره سازی و بهسازی لبنان و بجای اهدای نفت و صرف ميلياردها دلار کمک بلاعوض به سوريه ؛ سعی می کرد - که زندگی دردآور و پُر مشقت ملتش را التيام بخشد. مگر نمی گوئيد :"چراغی که به خانه رواست ، به مسجد حرام است."
ملت بيچارۀ ايران نقشی در سياست خارجی جاهلانۀ رژيم نداشته و نبايد کفارۀ گناهان رژيم را پس بدهد. تا به امروز بزرگترين هزينۀ بی لياقتی ، بحران مديريت و فساد گستردۀ حکومتگران را ، ملت اسير و درماندۀ کشورمان پرداخته ! پس عدلت اسلامی و رحمان الرحيم تان کجاست؟
تنش ما بين غرب و ايران ، رو به فزونی است و تنگۀ هرمز تبديل به خط قرمز جنگ شده است. تنگۀ هرمز ، تنها محلِ عبور روزانۀ بيش از هفده ميليون بشکه نفت نيست ، بلکه مسيرِ اصلی کشتی های تجارتی است که حامل کالاهای مورد نياز (مواد غذائی ، داروئی ، پوشاک ، بنزين ، مواد شيميائی و اجناس ديگر) کشورهای منطقه می باشد. تنگۀ هرمز برای کشورهای منطقه ، از جمله ايران ، يکی از مهمترين و حياتی ترين مسيرهای دريائی است.
اتحاديه اروپا بالاخره زير فشار آمريکا و مانورهای اسرائيل ، اعلام کرد که صنايع نفت و گاز ايران را تحريم می کند. اين اعلاميه درست همزمان با ورود ناو اتمی هواپيمابر يو اِس اِس لينکلن همراه با پنج کشتی جنگی ديگر از جمله يک ناوچه بريتانيايی و شناوری فرانسوی بدون کوچکترين مزاحمتی از طرف جمهوری اسلامی از تنگه هرمز عبور کرده وارد خليج فارس شد! بيست روز پيش ، حکومت ايران اعلام کرده بود که اجازه نخواهد داد که ناوهای آمريکائی به خليج فارس برگردند. وزير دفاع بريتانيا هم روز سه شنبه گفت که اين کشور برای مقابله با هر گونه اقدام احتمالی ايران برای بستن تنگه هرمز، نيروی نظامی بيشتری به اين منطقه اعزام می کند.
ايران در موقعيت بسيار خطرناکی قرارا دارد. بايد هوشيارانه و آگاهانه عمل کنيم و اجازه ندهيم که رژيم به تلاش مذبوحانۀ خود برای ادامۀ بقای حکومت ضد انسانی و ضد ايرانی اش ، کشورمان را درگير جنگ و نابودی سازد. از سوی ديگر بايد با هم ، يکصدا و آشکارانه مخالفت بی چون وچرای خود را با هر نوع حمله و تجاوز نظامی به خاک ميهنمان را ، اعلام کنيم.
تلاش برای براندازی رژيم و برپائی يک سيستم مردمسالار و قانونمند ، وظيفۀ هر ايرانی است ؛ اما تلاش و مبارزۀ مان می بايستی همزمان با مقابله عليه هر گونه حملۀ نظامی و جنگ ، همراه باشد. کسانيکه با دشمن همصدا شده اند ، يا مغرض و دلال اند و يا گمراه و نا آگاه ، وگرنه هيچ ايرانی شريف ، آزاده و با وجدانی تن به کشتار هموطنانش و رضا به نابودی کشورش نميدهد.
مبارزه بايد در پرتوی آگاهی و شناخت شرايط ، برای سرنگونی رژيم ملايان ، نجات ايران و رهائی مردم باشد ؛ نه برای نابودی صنايع و منابع کشور بدست دشمنان و بد خواهان ميهنمان.

اميرحسين لادن
ahladan@earthlink.net


(۱) The Sorrows of Empire, Chalmers Johnson
(۲) "مبارزۀ پنهانی اسرائيل با تسليحات هسته ئی ايران"
(۳) Imperial Brain Trust, Shoup & Minter
(۴) آنانکه که نجات خود را از ديگران ميخواهند
(۵) Blood and Oil, Michael T. Klare


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016