آقای خاتمی گواه بين ما و شما کوه دماوند، بيژن صف‌سری

با همه‌ی ذکاوت و درايتی که در اين روحانی مصلح روشنفکر وجود دارد، نداشتن شجاعت تصميم‌گيری در بزنگاه‌های تاريخی از او در نزد مردم چهره‌ای ضدقهرمان ساخته است چرا که او همواره در پی اصلاح نظام بوده و اين واژه در قاموس اين بزرگ‌مرد جز در قالب حکومت فعلی معنايی ندارد

تبليغات خبرنامه گويا	[email protected]

ويژه خبرنامه گويا

بار ديگر جمهوری اسلامی شعبده ای را بنام انتخابات برگزار کرد که علارغم همه بی اعتنايی های مردم واعلام تحريم ها از سوی احزاب و چهره های سياسی ، بازهم اين معرکه ، مورد توجه محافل سياسی و بنگاه های خبر پراکنی قرار گرفت اما نه به دليل خالی بودن حوزه های رای و يا کشف تقلبی دوباره در انتخابات ، بلکه به دليل حضور ناباورانه رئيس جمهور پيشين اصلاح طلب سيد محمد خاتمی که پيش از برگزاری اين شعبده ، رسما با تعيين سه شرط ، حضور خود را در اين معرکه منوط به تحقق آن شروط اعلام کرده بود . به ديگر سخن اقای خاتمی اين شخصيت موجه و قابل احترام، با حضور در انتخابات فرمايشی ۱۲ اسفند ماه بار ديگر مهر تائيدی بر اعمال استبدادی زمامداران جمهوری اسلامی زد و بر خلاف دوران هشت ساله ريااست جمهوری خود که ۲۰ ميليون رای مردم را در پيش پای نظام و بقای آن ذبح کرد ،اين بار همه باور های مردمی که هنوز به اوچشم اميدی داشته اند ،به مسلخ کشاند.

افشای خبر حضورآقای خاتمی در انتخاباتی که از سوی همه احزاب و گروه های سياسی ميهن پرست تحريم شده بود، چون صاعقه ای بر پيکر باورمندان به اين شخصيت دوست داشتنی بود و از اين رو در ساعات اوليه انتشار اين خبر از سوی خبرگزاری ها بخصوص خبرگزاری فارس که برای صحت ادعای خود حتی عکسی از حضور سيد اصلاحات در يکی از حوزه انتخاباتی در دهستانی از توابع دماوند را که با دوربين مبايل گرفت شده بود در سايت خود منتشر می کند که باعث به تکاپو افتادن برخی از ياران و طرفداران اين روحانی منورالفکر می گردد از اين رو ابتدا خبر را انکار و سپس در مقابله با شوک وارده، آن را جعلی می خوانند، چرا که موضوعيت انتخابات و عدم حضور مردم در اين معرکه که می توانست بازتاب خوبی برای نشان دادن شکست انتخابات فرمايشی باشد به يک باره تبديل به نقطه قوت نظام می گردد و بعنوان رويداد مهم به خبرگزاری های فارسی زبان تحميل می شود تا بدانجا که بی بی سی ميز گردی اختصاصی در باره آن تشکيل داده و در فضای مجازی نيز بحث در اين باره همه گير می شود وعاقبت گروهی از اصلاح طلبان، برای توجيه رفتار شوک برانگيز رئيس خود، دست به دامان اقوام و نزديکان سيد می شوند تا بلکه پاسخی منطقی برای طرفداران شوک زده سيد پيدا نمايند غافل که تمی توان واقعيت را در پس توجيحات غير باورانه پنهان ساخت.

حکايت اصلاحات و باورمندی به سيد اصلاحات همچون حکايت مردم آن دهکده ای را ميماند که دل به شنيدن صدای کلنگ مرد کوه کنی سپرده بودند که روز وشب در بالای کوه به شکافتن دل صخره ها مشغول بود و آنچنان در کندن دل زمين سخت، او را پر تلاش يافتند که داستان گنج يافتنش به گنجی عظيم بر سر زبانها افتاد ، روزها گذشت مرد کوه‌کن همچنان زمين ميشکافت و مردم ده بی آنکه بدانند بنده آن مرد کوه کن شده اند همه فرمانبردار و جانبدارش بودند. تا آنکه سرانجام روزی از بدترين روزها، مرد ازکوه فروآمد و پشت سر خود شياری از زمين کنده شده برجای گذاشت. مرد کوه کن نااميد به کنارچشمه ده رفت و کتابی که گويا گنج نامه اش بود بر آب انداخت و کلنگ را به کناری پرتاب کرد يعنی که ديگر نه گنجی هست و نه مردی که زمين رابکاود.

بی شک آقای خانمی محبوب ترين شخصيت پس از استقرار جمهوری اسلامی است که پس از انقلاب ۵۷ در مجامع بين المللی برای نظام ولايی کسب اعتبار کرده و نمايی از عقلانيت نظام را به رخ جهانيان کشاند اما با همه ذکاوت و درايتی که در اين روحانی مصلح روشنفکر وجود دارد، نداشتن شجاعت تصميم گيری در بزنگاه های تاريخی ، از او در نزد مردم چهره ای ضد قهرمان ساخته است چرا که او همواره در پی اصلاح نظام بوده واين واژه در قاموس اين بزرگ مرد جز در قالب حکومت فعلی معنايی ندارد از اين رو هميشه در بزنگاه هايی که حفظ حاکميت نظام مطرح بود، اين سيد بزرگوار به راحتی و بدون ترديد به سمت حکومت و نه مردم ، غلطيده است طرفه آنکه تا کنون در تمام مخالفت هايی که آقای خاتمی از روش و رويه زمامداری حاکمان ابراز داشته، به گونه ای بوده است که هميشه باعث سوء تعبير گرديده آنچنان که در مخالفت با همين انتخابات برگذار شده در ۱۲ اسفنده ماه جاری هم برخی عدم رضايت او را از وضعيت موجود، دليل بر تحريم انتخابات از سوی وی دانستند در حاليکه بنا برشواهد موجود مثل حضور اخير وی در پای صندوق رای، گويی چنين منظوری نداشته بلکه نسبت به رويه و نوع نگاه نظام به مقوله انتخابات معترض بوده و از همين رو در حاليکه همه در توهم سوء تعبير از گفته های اين فرزانه خوش رو بودند و گمان می کردند او هرگز در اين معرکه حضور نخواهد داشت، اين بزرگ مرد مصلح با چهره هميشه خندان خود به دماوند ميرود تا در پس بلندای اين ديو پای در بند، بار ديگر وفاداری خود را به نظامی که از او دلگير است ، ثابت نمايد، غافل که اين بار دماوند شاهد و گواه پيمان شکنی دوباره سيد اصلاحات خواهد بود .

نبض عام افتاده در دست سياست ، وين طبيب
بی مروت خلق را خواهد همی بيمار ها

بيژن صف سری
http://bijan-safsari.com/