سه شنبه 1 فروردین 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

ز بهارش پیداست! احمد وحدت خواه

احمد وحدت‌خواه
با آنکه نوروز روز نو گشتن و زایش است، اما همه ما ایرانیان در این روز لباس کهن تاریخمان را بر تن می کنیم و در آیینه زمان به خود می نگریم

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ویژه خبرنامه گویا

تئودور روزولت گفته است این مهم نیست که یک انسان در مسیر حوادث زندگی و در پی دست یافتن به آرزوهای خود چند بار در اثر شکست به زمین خورده باشد. مهم آن است که چند بار پس از هر شکست دوباره بپا خاسته است.

آرزوهای ملت ما در روزگارهای یک صد سال گذشته از پستی و بلندیهای گوناگونی گذشته و به فراخور زمان خود ابعاد و مفاهیم مختلفی داشته است.

زمانی داشتن یک عدالتخانه فکسنی و ساده که به عرضحال یک رعیت ستمدیده از مظالم ارباب خود برسد به انقلابی عظیم و اجتماعی برای رساندن ایران به کاروان تمدن جهانی ختم می شود و هفتاد سال پس از آن و در حالیکه در میان ملل متمدن سهمی برای خود آفریده ایم انقلابی بنام آزادی و دموکراسی ما را به قهقرای استبدادی می رساند که داشتن یک عدالتخانه برایمان به رویا تبدیل می شود.

این زمین خوردنهای تاریخی ما چرا پایانی ندارد؟ مقصر کیست؟ مشکل کجاست؟

امروز چگونه می توان در مواجهه با انبوهی از مصائبی که رژیم حاکم بر میهن ما بر جسم و جان ملت ایران وارد کرده است و تهدیدهای ویرانگری که از هر سو خاک وطن و آینده آن را به زیر سئوال برده است مقابله کرد و دوباره بپا خاست؟

پاسخ به این پرسشهای عمیق تنها از عهده یک تلاش و همبستگی ملی بر می آید و هیچ بستری مناسب تر و سازنده تر از فرا رسیدن نوروز باستانی برای به راه انداختن این مهم در اختیار ملت ما نیست.

با آنکه نوروز روز نو گشتن و زایش است، اما همه ما ایرانیان در این روز لباس کهن تاریخمان را بر تن می کنیم و در آیینه زمان به خود می نگریم. این درازای این تاریخ و زنده نگاه داشتن نام ایران و ایرانی در سراسر آن است که به یکایک ما همزمان هویت و امید به فرداها می بخشد.

به عبارتی، ما در نوروز خود و آرزوهایمان را جستجو و می یابیم و در یک همبستگی نانوشته برای بقای میهن و تاریخ و فرهنگ آن شریک می شویم، اگرچه این شراکت شاید کوتاه مدت و موقتی باشد.

و شگفتی آورتر آنکه سفره ای کوچک و آراسته به هفت سینی در دسترس «گدا و پادشاه» همانند منشوری زنده برای پاسداری از میراث نیاکانمان به ما یادآوری می کند که برای دوباره بپا خاستن آماده شویم.

با هم به پیشواز نوروز و بهار آزادی برویم. با هم!

[email protected]


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016