شنبه 17 دی 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

نامه ندهید، برنامه بدهید! احمد وحدت خواه

احمد وحدت‌خواه
روشنفکران و نخبگان ایرانی می توانند تا ابد برای مستبدین حاکم بر وطن نامه بنویسند و از سر خیرخواهی آنان را به فکر روز حسابرسی در پیشگاه ملت بیاندازند. اما نهایتا امروز ملت ما به داشتن برنامه برای چگونگی رسیدن به یک همبستگی ملی برای تغییر این رژیم بیشتر نیاز دارد.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ویژه خبرنامه گویا

موزه بریتانیا دو نمایشگاه بزرگ و پربیننده درباره تاریخ و تمدن ایران در سالهای اخیر برگزار کرده است که مطالعه هرچه بیشتر آنان می تواند راهگشای فردای میهن ما باشد.

نخستین نمایشگاه زیر نام «ایران، امپراتوری فراموش شده» به زوایای از یاد رفته نقش ایران در شکل دهی به تمدن های نوین می پرداخت و اینکه چگونه هنوز پس از گذشت سه هزاره عظمت امپراتوری هخامنشیان در اندیشه و روان ایرانیان زنده مانده است و آنها را از اعراب و سایر اقوام تاریخی خاورمیانه متمایز می سازد.

نمایشگاه دوم «شاه عباس، سازنده ایران جدید» نام داشت که به خدمات سلسله صفویه در به وجود آوردن دستگاه دولت مرکزی، مرتبط ساختن ایران با تمدن نوین در اروپای پس از رنسانس و سرانجام گزینش شیعه به عنوان دین رسمی ایرانیان اختصاص داشت.

به عبارت دیگر، این دو نمایشگاه دو جنبه غالب از شخصیت ماندگار و تاریخی ایرانیان، یعنی، حس جهانگشایی نظامی و فرهنگی، و در عین حال در اقلیت بودن آنها در جهان اسلام و پیرامون خود را معرفی می کرد. به جرئت می توان گفت در همان حال که این دو جنبه از دلایل مهم بقای ما در طول تاریخمان بوده است، از سوی دیگر عامل بسیاری از ناهنجاریها و گرفتاریهای امروزین ما نیز هستند.

ایران و ایرانی در تلاطم حوادث تاریخی گاهی به این و گاهی دیگر به آن سنگرهای مادی و معنوی خود برای بقا در مقابل تهاجم اقوام و مذاهب و قدرتهای بیگانه پناه برده است و امروز زخمی تر از همیشه از این تصادمات و به ویژه تجربیاتی بس خونین و گرانبها از سه دهه حکومت ارتجاعیون مذهبی به آینده ای نوین چشم دوخته است.

به این تاریخ پر فراز و نشیب و طولانی بیافزاییم یک صد سال تلاش بی وقفه خود و پیشینیان معاصرمان برای کسب آزادی و پیشرفت را، تا به اهمیت ویژه برهه ای که در آن بسر می بریم بیشتر پی ببریم.

اما اگر حرکت به سوی آزادی و سعادت برای ملت ما، به ویژه برای نسل جوان به عنوان مشعلدار آزادیخواهی امروز، باید حرکتی به سوی آینده باشد، گسستن از گذشته ها و آشتی با واقعیات تاریخ معاصر در میان همه ما ایرانیان می بایستی بنیاد اصلی این ایران آینده باشد.

درهفته ای که ارتش آمریکا صدها هزار نفر از سربازان و نیروهای ویژه خود را از پادگانها و مناطق جنگی در سراسر جهان جمع آوری و آنها را بازنشسته می سازد مشخص است که ملت ها دیگر نه در عهد امپراتوریهای نظامی به سر می برند و نه تکیه بر سیاست های عقیدتی دردی از آنها دوا می کند.

جهان پیش رو و مسلما فردا، جهان برتری تکنولوژی بر ایدئولوژی است. یا ملتی با این روند خود را همساز و همراه می کند و در چهارچوب نظامی دموکراتیک و استفاده بهینه از منابع طبیع و نیروهای انسانی خود به پیش می رود و یا جز مصرف کننده ای فقیر و جمعیتی محتاج باقی نمی ماند.

روشنفکران و نخبگان ایرانی می توانند تا ابد برای مستبدین حاکم بر وطن نامه بنویسند و از سر خیرخواهی آنان را به فکر روز حسابرسی در پیشگاه ملت بیاندازند. اما نهایتا ملت ما به داشتن برنامه برای چگونگی رسیدن به یک همبستگی ملی برای تغییر این رژیم و حفظ کشور و سازندگی دوران پس از جمهوری اسلامی بیشتر نیاز دارد. رهبران آینده خود را از میان این برنامه ریزان جستجو کنیم.

اگر پیدایشان کردید!

[email protected]


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016