گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
30 دی» آه شاه! احمد وحدت خواه17 دی» نامه ندهید، برنامه بدهید! احمد وحدت خواه 9 دی» چنين گفت پروين! احمد وحدتخواه 19 آذر» از بگلوها تا آجرلوها: داستان سقوط ایران! احمد وحدت خواه 18 آبان» جنبش "زوال استريت"! احمد وحدتخواه
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! اگر! احمد وحدت خواههمانطور که در وقوع «انقلاب اسلامی» و حوادث پس از آن تا امروز قدرت های خارجی نیز هریک به فراخور منافع اقتصادی سیاسی و منطقه ای خود برنامه و سهمی در تحولات ایران داشته اند، امروز نیز با توجه به شرایط بحرانی منطقه و ایران، برنامه ریزی های آنان برای آینده ایران و نظام مورد نظر آنها دوشادوش اهداف و برنامه های سازمانهای اپوزیسون ایرانی به پیش می رودویژه خبرنامه گویا در قسمت سوم فیلم «پدر خوانده» ساخته فرانسیس فورد کاپولا، مایکل کورلیونه رهبر خانواده مافیایی برای اعتراف به تبهکاریهای خود و گرفتن آرامش وجدان به نزد اسقف اعظم دربار واتیکان می رود. روحانی مزبور وی را در خلوت یکی از باغهای کاخ دیدار می کند و از مایکل کارلیونه می پرسد قصد اعتراف به چه گناهی را دارد تا شاید بتواند زمینه عفو او را فراهم کند. رهبر مافیایی در حالیکه مانند کودکی اشک می بارد می گوید که او برادرش، یعنی فرزند دیگر مادر خود را کشته است. اسقف در حالیکه بهت زده به آسمان خیره و به نجوا رو آورده است پاسخ می دهد: در جهان گناهانی هستند که حتی خداوند نیز از بخشش آنها عاجز است و عمل تو از میان آنهاست! حوادث و شرایطی که امروزه ایران و ایرانی را نیز در چنبره خود گرفته است بازتاɀ آن «گناهی» است که ملت ما، از بزرگ و کوچک آن، در سی و سه سال پیش با ارتکاب آن، ما را به جایی رسانده است که حتی خداوند را نیز توان بخشش آن نیست. با این حال حداقل لطف تکرار سالانه وقایع و حوادثی که به «انقلاب اسلامی» و سقوط سلطنت در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ منجر شد در این است که هرچه از آن واقعه نکبت بار دورتر می شویم ابعاد توطئه قدرت های خارجی برای نابودی چندین نسل از سازندگان ایران نوین و جلوگیری از رشد نسل های آینده ای که بتوانند ملت ما را دوباره بر روی پاهای استوار خود بگذارد بیش از پیش روشنتر می شود. امروزه دیگر سخن پیرامون این که اگر شاه نمی رفت چنان می شد و اگر کارتر حمایت می کرد ارتش سقوط نمی کرد و اگر خمینی در قم می ماند چنین می گشت و صدها اگر و مگر دیگر موضوعیت خود را در مقابل بحث بود و نبود ایران از دست داده است و آنها که هنوز بر سر آنها به بحث و بررسی می پردازند جز اتلاف وقت ملت ما کاری به پیش نمی برند. جواهر لعل نهرو رهبر استقلال هند گفته است در نبرد برای آزادی درک شرایطی که در آن به سر می بریم، موقعیت و توان خود و دشمن و سرانجام برنامه ریزی برای رسیدن به هدف، اموری که با کمترین هزینه ها قابل دست یابی هستند، به خودی خود نیمی از پیروزی ما را پیشاپیش تضمین کرده و نیم دیگر آن حرکت به سوی آینده است. شکی نیست که میهن ما و آزادی مردم آن از یوغ رژیمی ورشکسته و جنون زده امروز به یک نقطه سرنوشت ساز رسیده است. جنبش سبز مانند یک نظرسنجی همگانی بر این حقیقت انکار ناپذیر صحه گذاشت که اکثریت مردم ما خواهان تغییر شرایط کشور از راه مسالمت آمیز، اما در صورت مقاومت حاکمان، تغییر رژیم برای دست یابی به آرمانهای خود بوده اند. نزدیک به سه سال پس از تولد آن جنبش تاریخی و واکنش زبونانه رژیم به آن، دیگر تنها کودن های سیاسی از درک انتخاب مردم ایران و نحوه رسیدن به این آرمانها غافل مانده اند. رژیم با فرض اینکه رویارویی خود با مردم را در حال حاضر به حداقل رسانده است با بزرگ کردن جبهه تهاجم نیروهای خارجی به خاک میهن ما در صدد تقویت روحیه ضربه خورده خود و هواداران محدودش پس ازکودتای انتخاباتی است. فراموش نباید کرد همانطور که در وقوع «انقلاب اسلامی» و حوادث پس از آن تا امروز قدرت های خارجی نیز هریک به فراخور منافع اقتصادی - سیاسی و منطقه ای خود برنامه و سهمی در تحولات ایران داشته اند، امروز نیز با توجه به شرایط بحرانی منطقه و ایران، برنامه ریزی های آنان برای آینده ایران و نظام مورد نظر آنها دوشادوش اهداف و برنامه های سازمانهای اپوزیسون ایرانی به پیش می رود. به عبارت دیگر مردم ما همزمان در دوجبهه مخالفت با رژیم و خنثی سازی طرح های جایگزین تراشی برای آن درگیر هستند. مبارزه سیاسی برای دست یابی به اهداف بزرگی مانند آزادی و سعادت ملت ایران هم مسیر همواری را طی نمی کند و گاه منافع دراز مدت ملت ما می تواند با مانورهای قدرتهای خارجی همسویی پیدا کند. نهایتا رهبری جنبش آزادیخواهی امروز میهن ما متعلق به آن اتحاد و یا گروهی خواهد بود که بتواند با اتکا به خواسته های گسترده ترین اقشار اجتماعی کشور ما را از این دالان پر پیچ و خم نبرد با ارتجاع حاکم و بی اثر کردن طرح های اسارت بار قدرت های خارجی سرانجام به ساحل سعادت و آزادی برساند. این گوی و این میدان! Copyright: gooya.com 2016
|