سه شنبه 1 فروردین 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

عقده گشایی علیه مصدق در روز ملی شدن نفت ؛ چرا!؟ مجتبی واحدی

مجتبی واحدی
امسال دقیقادر سالگرد ملی شدن صنعت نفت که معمولا یاد آور نام مصدق می باشد مطلبی گستاخانه با عنوان «پیرمرد خودخواه یا وطن‎پرست اسطوره‎ای» بر روی سایت های دروغ پرداز حکومتی آمده است تا پس از تلاش برای «حذف مناسبت بیست و نهم اسفند از تقویم رسمی کشور»، اینک به خیال خام خویش، یکی از قهرمانان اصلی ملی شدن نفت را بی اعتبار نمایند

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ويژه خبرنامه گويا

تا چندی قبل هرگاه از عقب نگه داشته شدن ایران در سالهای اخیر غصه دار می شدم با خود فکر می کردم که دو عامل اصلی، موجب این عقب ماندگی هاست.از یک سو، وجود فساد گسترده مالی، امکان بهره برداری از ثروت های ملی برای سرمایه گذاری مؤثر در داخل کشور را ازبین برده و از سوی دیگر، رسیدن افراد کم سواد و بی تجربه به مناصب عالی مدیریتی، اداره کشور بر اساس روش های پیشرفته را غیر ممکن ساخته است. اما مدتی است که گمان می کنم همه مصیبت هایی که بر ایران عزیز ما می رود از یک ویژگی سران حاکمیت نشأت گرفته و می گیرد. این ویژگی که اکنون با وجدانی آسوده وبدون هیچگونه تردید، در مورد آن سخن می گویم « ضدیت سران نظام با ایران و ایرانیان » است. این ضدیت تا چند سال قبل در قالب مخاللفت با برخی سنت های مورد علاقه مردم جلوه گر می شد اما اکنون کار به جایی ر سیده که هر کس در مقام دفاع از منافع ملی ایران باشد و هرچیز که افتخاری برای ایرانیان به همراه بیاورد با بغض و کینه «ایران ستیزانِ حاکم بر ایران » مواجه خواهد شد. برای این گروه، تفاوتی نمی کند کسی که از منافع ایرانیان دفاع می کند مصدق باشد یا کروبی، بازرگان باشد یا میر حسین موسوی، منتظری باشد یا صانعی، بهزاد نبوی باشد یا نسرین ستوده، حماسه آفرینان بیست وپنجم خرداد ۸۸ باشند یا دیکتاتور ستیزان عاشورای ۸۸ و بیست و پنجم بهمن ۸۹….. همچنین هرچه که نام ایران را در دنیا بلند کند آتش کینه را در دل حاکمان جمهوری اسلامی، شعله ور می سازد. برای آنها، تفاوت ندارد افتخار آفرینی برای ایران، از طریق ملی شدن نفت باشد یا هنرنمایی در خلق یک اثر بزرگ سینمایی.اما اگر افتخار آفرینی، توسط مردان بزرگی باشد که به دفاع از « حقوق اساسی ایران »، شهره هستند خشم مضاعف « دشمنان ایرانی تبار ایران » را بر می انگیزد.

 داستان ملی شد ن صنعت نفت ایران و نقش مهم مرحوم دکتر مصدق در آن، نمونه بارزی از افتخار برای ایران است که یک قهرمان ایرانی سهم بزرگ و غیر قابل انکاری در آن داشته است. در شش دهه گذشته، همواره ملی شدن صنعت نفت به عنوان یک کار بزرگ برای حفظ منافع و منابع ایران، تلقی شده و از مصدق به عنوان یکی از قهرمانان اصلی آن، نام برده شده است. تعطیلی روز بیست و نهم اسفند ماه در سالهای قبل وبعد از انقلاب، یکی از مظاهر احترام ایرانیان به این پدیده بزرگ بود. اما برای نخستین بار در اسفندماه ۴، مجلس اصولگرا تحت ریاست حدادعادل، تعطیلی بیست و نهم اسفند را از تقویم رسمی کشور، حذف کرد. در آن زمان، احمدی نژاد هم که تازه به ریاست جمهوری رسیده بود در برابر اقدام سؤال برانگیز مجلس، سکوت کرد. البته پس از چند ماه، اعتراضات گسترده به این اقدام، موجب عقب نشینی مجلس شد و عده ای هم تلاش کردند حذف تعطیلی بیست و نهم اسفند را ناشی از یک اشتباه بدانند اما کمتر از یکسال بعد، اظهارات احمدی نژاد نشان داد « ملی شدن صنعت نفت و مدیر اجرای آن »* به شدت مورد کینه حاکمیت هستند و سران نظام، مایلند به هر نحو ممکن، این اقدام بزرگ را تحقیرکنند. رئیس دولت نهم که به استان خورستان سفر کرده بود روز سه شنبه دوازدهم دی ماه هشتاد و پنج در جمع مردم اهواز گفت :«دولت امريكا و انگليس بدانند مسئله هسته اي براي ملت ما بسيار بسيار فراتر از مسئلة ملي شدن نفت است». این سخن ، دومین نشانه حکومتی برای اثبات دشمنی سران حکومت فاسد و بی کفایتایران با مقوله ملی شدن صنعت نفت و نماد تحقق آن بود. اما تا ماههای اخیر، رسانه های حکومتی که همه آنان جیره خوار و امر بر بیت رهبری هستند هیچگاه در روز بیست و نهم اسفند ماه در مورد مرحوم دکتر مصدق، عقده گشایی نکرده بودند. امسال دقیقادر سالگرد ملی شدن صنعت نفت که معمولا یاد آور نام مصدق می باشد مطلبی گستاخانه با عنوان «پیرمرد خودخواه یا وطن‎پرست اسطوره‎ای»، اینک به خیال خام خویش، یکی از قهرمانان اصلی ملی شدن نفت را بی اعتبار نمایند.

البته همانگونه که در ابتدای یادداشت آمد این حرکت، نه یک حرکت اتفاقی و نه یک هتاکی خودسرانه است بلکه از ویژگی غیر قابل سران حکومت ایران یعنی دشمنی آشکار وکینه توزی وقیحانه علیه هرچیز و هر کس که نامش و یادش، نام ایران را بلند مرتبه می کند ناشی شده است که برای اثبات آن، دههاو صدها نمونه دیگر می توان ارائه نمود.

کسانی که ملی شدن نفت و خروج اختیار آن از دست دولت های خارجی را تحقیر می کنند و مجری این پروژه افتخار آفرین را مورد عقده گشایی قرار می دهند همان کسانی هستند که بهترین مدافعان حقوق ملت ایران را در زندان های مخوف خود نگاه داشته اند، منافع ملت ایران را در پای حامیان نیم بند خویش همچون چین و روسیه قربانی می کنند، با رفتار خود در عرصه بین المللی، هزینه های فراوان برملت و کشور ایران تحمیل کرده و می کنند و در همه شئون، خود را مسلط بر جان، مال و منافع و منابع مردم ایران می دانند.

این رفتار، برای بسیاری از مردم ایران و علاقمندان ایران در سایر کشورها، یک فرصت است تا بدانند مهم ترین انگیزه در بسیاری از اقدامات و اظهارات سران نظام، اثبات دشمنی خود با هر چیزی است که نام ایران را بلند می کند و برای ایرانیان، افتخار و منفعت، به ارمغان می آورد. در عین حال این حق نیز محفوظ است که هر کس هنوز سران حکومت را قابل اصلاح و شایسته مصالحه می داند مورد پرسش قرار گیرد و از او خواسته شود هرچه زودتر موضع خود را در برابر دشمنی ها و کینه توزی های آشکار سران نظام و سخن گویان ایشان نسبت به «ایران » و « افتخارات ایران » مشخص نمایند.

------------------------------------------
پی نویس 
* کسی ادعا ندارد مصدق، تنها قهرمان و نقش آفرین ملی شدن نفت بوده است اما انکار نقش کلیدی او در این پدیده افتخار آفرین، تنها از کسانی ساخته است که به عقده گشایی علیه ایران دوستان واقعی، مشهور هستند 


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016