عيدانه کروبی، مجتبی واحدی، سحام نيوز

به نام دگرگون کننده چشم ها و دلها

زکوی يار می آيد نسيم باد نوروزی
از اين باد ارمدد جويی چراغ جان بر افروزی

نوروز سال گذشته با نخستين روزها از دومين ماه زندانی شدن کروبی شجاع در زندان خانگی، مقارن بود. در آن زمان ، اطمينان داشتم که اگر شيخ ما ، در چنگال « آزادی ستيزان ضد ايرانی » اسير نبود شادی خود از فرارسيدن نوروز را در قالب شادباش به ايرانيان سر فراز ابراز می نمود . اکنون دومين بهار ی فرا می رسد که زندانبانان زندان بزرگ ايران ، مانع حضور کروبی در کنار بازماندگان شهدا و خانواده زندانيان شجاع جنبش سبز برای شادباش نوروزی می شوند .باز هم يقين دارم اگر او در زندان نبود نخستين ساعات سال نو را غنيمت می شمرد تا به نمايندگی از ميليونها ايرانی ، به خانواده های داغدار و استوار شهدا ، عرض ارادت کند و کنار سفره هفت سين خانواده هايی بنشيند که عضو يا اعضايی از آنها ، در پشت ميله های ساخته شده از حقارت و کينه کودتاچيان ، دعای تحويل سال را زمزمه می کنند . اگر کروبی در زندان نبود نخستين بوسه های خود را تقديم فرزندان مظلوم و آينده ساز نسرين ستوده می کرد که عشق مادرشان به حمايت از زندانيان مظلوم ، بغض حکومت عليه مادر و فرزندان را به دنبال داشت ، کروبی آزاده اگر اسير کودتاچيان نبود به خانه مهدی خزعلی می رفت تا به همسر وفرزندان او بگويد خاطره ايستادگی «حُر حقيقی دوران ما» در برابر« يزيديان زمان » در تاريخ پر افتخار ايران ، ثبت خواهد شد .

کروبی اگر در زندان نبود به ديدارنرگس محمدی می رفت تا هم از صدور حکم ظالمانه عليه آن بانوی شجاع ابراز تأسف نمايد و هم با او و دو فرزند خردسالش به خاطر فرارسيدن دوره جديد فراق و دوری از همسر مقاوم و افتخار آفرينش ـ تقی رحمانی ـ ابراز همدردی کند . کروبی اگر می توانست با صدور پيام ، تأسف خويش از تداوم زندانی بودن دختران و بانوان شجاعی که سومين نوروز را در زندان حاکمان « بهار ستيز » ايران سپری می کنند ابراز می کرد و به ديدار خانواده نازنين خسروانی می رفت که در آستانه سال جديد ،به زندان فراخوانده شد. کروبی اگر زندانی نبود شادباش های خود را تقديم خانواده وکيل شجاع ، عبدالفتاح سلطانی می کرد که به تاوان دفاع از زندانيان مظلوم ، حکم يازده سال زندان خود را در آستانه بهار دريافت نمود . کروبی در ديدار با خانواده سلطانی ، به آنها و خانواده های صبور ساير زندانيان ، اطمينان می داد که عمر ديکتاتور، کوتاه تر از آنست که حکم های ظالمانه را به صورت کامل اجرا نمايد . و بالاخره اگر او لحظات تحويل سال از آزادی برخورداربود با صدای بلند برای ملت ليبی که در سال نود از يوغ ديکتاتور آزاد شدند رهايی از مصيبت های جديد را آرزو می کرد و برای آزاديخواهان سوريه ، خلاص شدن از ستم مشترک آدمکشان سوری و حاميان ايشان در حکومت ايران را مسئلت می نمود.

شيخ شجاع و مقاوم اکنون در لحظات آغاز سال جديد ازدرون زندان ، خدای بزرگ را سپاس می گويد که ظالمان حاکم برايران ، مشغول افشای متقابل مفاسد و بی کفايتی هايی هستند که منافع ملی ايران را به خطر انداخته است .کروبی اگر درزندان نبود به هموطنان خود بشارت می داد که افشای « مفاسد دولت کودتايی » توسط « مجلس دست نشانده » و تمسخر« مجلس بی اراده » از سوی « عروسک دست ساز حاکميت » نشانه رسيدن حاکمان ضدمردمی به پايان خط است . کروبی اگر به رسانه های عمومی دسترسی داشت در آستانه نوروز نود ويک ، بهترين درودها و سپاس ها را تقديم دهها ميليون ايرانی می کرد که با تحريم نمايش انتخابات ، قدرت خود را به رخ حاکمانی کشيدند که تصور می کردند با کشتار و سرکوب ، تداوم حاکميت بلا منازع خويش را تضمين کرده اند. شيخ مردم دوست ، اگر درزندان نبود از هموطنانش می خواست هم زمان با لذت بردن از زيبايی های بهار ، ديد وبازديد های نوروزی را غنيمت بدانند و در هم نشينی های بهاری ، هم از اتحاد مثال زدنی و موفقيت اکثريت بزرگ مردم ايران در ناکام گذاشتن نقشه های انتخاباتی حاکميت سخن بگويند و هم به افشاگری هر چه بيشتر در مورد خيانت های روز افزونی بپردازند که همه روزه به دست حاکمان در عرصه های مختلف سياسی ، بين المللی ، اجتماعی و اقتصادی انجام می شود و جديدترين و خيانت بار ترين آنها به « ترکمانچای نفتی » مشهور شد . اين افشاگری ها ، کسانی را که هنوز نسبت به عمق « ايران ستيزی حاکمان » پی نبرده اند مطمئن خواهد ساخت سکوت و همراهی به اميد اصلاح کودتاچيان ، دستاوردی جز آتش زدن بيشتر به ثروت های عمومی و اعتبار عمومی کشور ندارد.

يقين دارم کروبی عزيز که از امکانات خبری محروم است اگر از فرارسيدن لحظه نوروز آگاه شود هم زمان با تحويل سال ، خدای «مقلب القلوب » را به خاطر پيروزی بزرگ ملت ايران در ناکام گذاشتن نمايش انتخاباتی حاکميت ، سپاس خواهد گفت و به درگاه « تدبير کننده روزها و شب ها » دست التجا بلند خواهد کرد که نوروز نود ويک را آخرين نوروز ستم کاران در ايران قرار دهد . پس ما هم ، يک دل و يک صدا با شيخ نستوه و همه « آزاديخواهانِ در بند » ، زبان به نيا يش می گشاييم و از « دگرگون کننده احوال » می خواهيم که هر روز بر يکپارچگی ملت بزرگ ايران در مقابله با کسانی که در دشمنی آنها با ايران و ضديت ايشان با «اسلام حقيقی وغير تحميلی »،ترديدی وجود ندارد بيفزايد .

ای خدای بزرگ و مهربان ! تو می دانی که اکنون گروهی از بهترين جوانان ايران و مقاوم ترين پيران اين سرزمين اهورايی ، شادی نوروزی خانواده خود را قربانی می کنند تا فردايی که در آن ، همه روز های ايران بوی « بهار آزادی » می دهد هرچه زودتر فرا برسد و يقين دارم آن روز بسيار زودتر از آنچه که « بهار ستيزان » تصور می کنند فرا خواهد رسيد . پس از تو می خواهيم اميد و آرزوی همه ايرانيان و فرزندان در بند آنان ونيز دعاهای برخاسته از اعماق جان « خانواده شهدا ی جنبش سبز » و بازماندگان شهدايی که در همه سالهای گذشته ، عزيزان خود را برای آزادی وآبادی ايران ، تقديم کردند اجابت کن . ای کسی که تورا « مقلب القلوب » می خوانند و « نکو شدن حال ها » را از تو طلب می کنند از تو می خواهيم « بر اراده و استحکام همه ما » بيفزايی تا به دست خود ، « بهترين حال و احوال » را برای امروز و فردای ايران رقم بزنيم .

ای دگرگون کننده احوال ! ملت ايران رسيدن به « بهترين » ها را اراده کرده است . از تو می خواهيم همه خوبی ها را نصيب اين ملت بزرگ نمايی.