شنبه 12 فروردین 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

سياست تحريم و مذاکره آمريکا در قبال ايران؟ ناصر مستشار

اساسا نيروهای اپوزيسيون يک کشور عليه حاکميت ستمگر بايد به مردم آن کشور تکيه داشته باشد نه به تضاد ها و دشمنی های ممالک قدرتمند جهان عليه حکومت کشورشان.آنها هر آئينه دريک سازش تاريخی به همه وعده های خود پشت پا خواهند زد واپوزيسيون را ناکام رها خواهند کرد!
در همين رابطه سازش ها و تضاد های دولت امريکا با حکومت اسلامی هيچگاه نمی تواند عزم مردم ايران را در در بدست آوردن حاکميت ملی خدشه ای وارد آورد!



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


برای مثال در جنگ های ايران در عصر قاجار با روسيه تزاری ، فتحعلی شاه به کمک های نظامی فرانسه بسيار دلبسته بود اما به ناگاه در سازش روسيه با فرانسه همه اميد های ايران عقب مانده برباد رفت!
[نخست وزير ترکيه با پيام و برنامه اوباما به تهران می آيد؟]

سياست های به غايت غلط کاخ سفيد در۳۳ ساله گذشته در قبال ايران، آنچنان امريکا را به زبونی کشانده است که برای دلربائی آز آخوندها ـ سياست گذاران کاخ سفيد دست به هر ترفندی می زنند تا مهر رهبران جمهوری اسلامی را کسب نمايند.امريکا باتمام قوا برای آشتی با پايوران رژيمی که همچنان در محور شرارت خوانده می شود دست به تلاش آشکار و پنهان روی آورده اند اما در ظاهر توپخانه آنها بدون گلوله در حال شليک هست ودر اين رهگذر جمهوری اسلامی هرچه بيشتر مغرورتر و طلبکارتر شده است.
در اين ميانه تنها حقوق مردم ايران از جانب امريکا ،طی ۵۷سال گذشته ضايع شده است .اينک رژيم اسلامی باآگاهی مستند به نقاط ضعف بيشمار امريکا، مدتهاست که در برابر رهبران کاخ سفيد ناز وکرشمه می آيد تا با امريکا به آشتی برسد واز سوی ديگر در برابر مردم ايران خودرا مقتدر نشان ميدهد که اين امريکا است که برای رابطه گيری با جمهوری اسلامی تلاش می ورزد نه رژيم اسلامی؟
همه بخوبی ميدانند که رهبران رژيم اسلامی از سالها پيش در پشت صحنه با نمايندگان امريکا در حال مذاکره بوده اند.اينک اين ايران اسلامی هست که برای امريکائی که در حال بحران بسر می برد ـ سياست اصلی و رابطه گيری با خود را تعين می کند.جمهوری اسلامی بخاطر موقعيت استراژيکی ايران در کنار خليج فارس و همسايگی روسيه به دختر زيباروئی شباهت يافته است که امريکا مانند يک جوان خواستگار و ثروتمند برای بدست آوردن دگربار آن دختر جوان دست به هر کاری می زند!امريکا از يک طرف تحريم های خود را عليه جمهوری اسلامی تمديد می نمايد واز سوی ديگر دست آشتی بسوی رهبران جمهوری اسلامی دراز کرده است.
امريکا از نزديکی ايران وروسيه در وحشت بسر می برد لذا امريکا نمی خواهد ايران را آنقدر تحت فشار بگذارد که ايران ناچارا هرچه بيشتر به سوی روسيه کشانده شود.روسيه با تمام قوا آرزو می نمايد تا رابطه ايران و امريکا به بهبودی نگرايد تا امنينت مرزهايش همچنان مطمئن باقی بماند.روسيه بخوبی می داند اگر ايران بسوی امريکا متمايل شود منطقه دستخوش تحولات منفی خواهد گرديدد وبه ضرر روسيه تمام خواهد شد. در رابطه گيری و آشتی ايران وامريکا لوله های ارزان گاز ايران به اروپا خواهد رسيد و کشورهای اروپا از انحصار خريد گاز روسيه رهائی خواهند يافت . به همين جهت روسيه تلاش می ورزد تا با فروش مجهزترين سلاح های مدرن ـ ايران را در دست يابی به سلاح اتمی ياری رساند تا ايران هميشه در بحران و محاصره اقتصادی بماند. تاکنون نشان داده شده است که برای رهبران جمهوری اسلامی ، کسب سلاح اتمی با همياری روسيه از همکاری با امريکا بيشتر اهميت دارد.
نزد رهبران جمهوری اسلامی ،عصر تهديد های اسرائيل و امريکا عليه ايران بسر آمده است و ايران ديگر آنها را در کار انجام شده می بيند که بايد ايران اتمی را بپذيرند .اگر امريکا در ايران لابی هائی دارد که زمينه روابط ايران و امريکا را بهينه سازی می نمايند به همان اندازه روسيه نيز در ايران از طرفدارانی برخوردار است که همچنان بر روابط صميمانه با روسيه پافشاری می ورزند تا منافع امريکا در منطقه تامين نگردد. بخشی از سرمايه داران و بانکداران ايرانی ترجيح می دهند تا ايران هميشه در دوران تحريم ها بسر ببرد تا آنها بتوانند تجارت های انحصاری خود را با کشور های چين و روسيه و سرمايه داران مافيائی غرب ادامه دهند تا در اين راه به در آمد های افسانه ائی دست بيابند !اما دلربائی های امريکا در برابر جمهوری اسلامی نيز از حد واندازه ائی برخوردار است ،چراکه امريکا با سياست های آشتی جويانه خود در برابر جمهوری اسلامی ،می خواهد به همه جهانيان نشان دهد که امريکا سياست های دوستانه ائی در برابر ايران اسلامی بکار بست اما اين ايران بود که همچنان بر سياست های خصمانه خود پافشاری می نمايد.
اگر پروسه فوق را امريکا بدرستی عليه جمهوری اسلامی هدايت نمايد ،آنگاه دست های امريکا برای بکار گيری گزينه های سخت تر عليه سياست های اتمی جمهوری اسلامی بازتر خواهد شد.در حال حاضر تنها اين امريکا نيست که برای آغاز مذاکرات برای جمهوری اسلامی شروطی را تعين می نمايد ،بلکه جمهوری اسلامی نيز برای آغاز تفاهم با امريکا ـ پيش شرط هائی را تعين می کند که امريکا از بر آورده کردن همه آنها برنخواهد آمد.يکی از شرائط سنگين جمهوری اسلامی در قبال امريکا برای آغاز روابط دوباره با ايران ـ قطع حمايت امريکا از اسرائيل هست که برای امريکا از دست دادن متحد تاريخی خود يعنی اسرائيل غير قابل تصور است.اما جمهوری اسلامی مانند همان دختر زيبارو از مزايای بيشتر خود در مقايسه با اسرائيل به امريکا فشار می آورد تا برای بدست آوردن ايران ـ امريکا بايد اسرائيل را رها کند.آيا اين آرزو که بيشتر به امر رامشگران وسوسه گر شباهت دارد می تواند در دراز مدت جامه عمل بپوشد ؟

اگر اين آرزوی ايران به واقعيت بپيوندد آنگاه می توان از فروپا شی ديواری مانند ديوار برلين ياد کرد که چهره جهان را تغيير داد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016