از دشمنی تا شيرينی‌خوران کاخ سفيد با جمهوری اسلامی، بيژن صف‌سری

صرف‌نظر از نقش هاشمی رفسنجانی در تلاش تازه برای ايجاد برقراری رابطه بين آمريکا و جمهوری اسلامی؛ در پی گوش شنوا بودن رئيس جمهور آمريکا، از شگفتی‌های ماجرای دشمنی ۳۳ ساله بين دو کشور آمريکا و جمهوری اسلامی است، چرا که همه فشارها و تحريم‌هايی که تاکنون بر ملت ايران تحميل گرديد از پی نبود گوش شنوا در بين زمام‌داران جمهوری اسلامی بوده است

تبليغات خبرنامه گويا	advertisement@gooya.com

چندی پيش رئيس جمهور آمريکا در ارتباط با برنامه هسته‌ای ايران و مذاکره با تهران، چراغ سبزی برای زمامداران جمهوری اسلامی ارسال ميکند که دو هفته پس از آن ، هاشمی رفسنجانی اين دانای نظام ، بار ديگراز خورجين خاطرات خود قصه ای ناگفته از بنيان گذار جمهوری اسلامی ، بيرون می کشد تا ضمن پاسخ مثبت به رئيس جمهور امريکا بار ديگر با تاکيد دربر قراری ارتباط با آمريکا ، راه گريز از بن بست پيش روی نظام را به تصميم سازان جمهوری اسلامی گوشزد کرده باشد.

ماجرا از اين قرار است که در اخرين روز های پايان سال گذشته وچند روز مانده به نوروز ۹۱ ،بارک اوباما رئيس جمهور آمريکا در يک کنفرانس مطبوعاتی همراه با «ديويد کامرون» نخست وزير انگليس درارتباط با برنامه هسته‌ای ايران و مذاکرات آتی قدرت‌های جهانی با تهران گفت : هر چه بتوانيم برای حل موضوع پرونده هسته يی ايران به شيوه ديپلماتيک انجام خواهيم داد اما بلافاصله اضافه می کند بشرط آنکه در آن سوی ميزکسی باشد که اين تلاش ها را جدی بگيرد، بعبارتی ديگررئيس جمهورآمريکا با اين گلايه نه تنها به چتد دستگی وعدم هماهنگی درتصميم گيری زمامداران جمهوری اسلامی اشاره می کند، بلکه برای پايان دادن به ۳۳ سال مناقشه ، چراغ سبزی برای سران رژيم ايران می فرستد. اما گويی تنها فردی که دردستگاه حاکميت نظام ولايی ، متوجه اين سيگنال بر قراری ا رتباط می شود ، هاشمی رفسنجانی است که چون هميشه با تمسک به خاطره گويی از آيت الله خمينی ، بار ديگرتلنگرضرورت برقراری رابطه با تنها ابر قدرت جهان را بر بدنه نظام می زند و حتی با اشاره به ماجرای سفر حود به عربستان ،و ناديده گرفتن همه تلاش هايش دررفع کدورت ها بادولت سعودی، ان هم به اين دليل که مبادا ا زاو بعنوان بانی تجديد روابط با عربستان ياد شود ، اين بار صراحتا به دشمنان خود اعلام می کند ، هيچ چشم داشتی از مزايای سازش با دشمن ۳۳ ساله نظام نخواهد داشت و اين افنخار را در بست در اختيار کسانی قرار می دهد که برای رهايی نظام از بن بست کنونی اولين گام را در مصالحه با بزرگترين ابر قدرت جهان بر دارد.و از قضا اولين گام از پس اين فراخوان را ، سايت محافظه‌کار «الف» وابسته به احمد توکلی٬ رئيس مرکز پژ‌وهش‌های مجلس بر می دارد و در اقدامی بی‌سابقه اعلام می کند ميزبان آلن اير٬ سخنگوی فارسی زبان وزارت خارجه آمريکا خواهد بود.

بسياری بر اين باورند که هاشمی رفسنجانی به رغم ابقا شدن در پست رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام ، چون گذشته نقش تاثير گذار در روند تصميم گيری های نظام را ندارد ، طرفه آنکه ديگردوره خاطره گوئی ها ی او از بنيان گذار جمهوری اسلامی بسر آمده ، و بعد از نقل آن خاطره ايی که نه تنها منجر به تحميل نالايق ترين فرد از بين ياران ايت الله خمينی بعنوان رهبر ، برملت ايران گرديد بلکه خود و هم فکرانش را از دايره قدرت دور ساخت تا بدانجا که در چند سال گذشته تنها در مواقع اضطراری در نقش حکميت ،خودی نشان می داد اگر چه ايفای چنين نقشی ،باز هم نشان از زيرکی و هوشمندی اين روحانی وفادارابه نظام را دارد ، چرا که در تقابل بين نيرو های مترقی و مرتجع که هيچ يک توان کافی برای از بين بردن طرف مقابل را ندارند، لاجرم تعادل خطر سازی ايجاد می گردد که بعد از مدتی در اثرطولانی شدن زمان اين تعادل ، طرفين به استهلاک يگديگر می پردازند و در اين ميان ، بناگاه نيروی سومی پديدار می گردد که بر ماترک نبرد فرسايشی بين اين دو مستولی می شود. واين نيروی سوم چيزی جز همان حَکَمیّت نخواهد بود که خود آبشخور ظهور يک قهرمان(در قالب يک فرد يا يک تشکيلات )است .

اما صرف نظر از نقش هاشمی رفسنجانی در تلاش تازه از ايجاد برقراری رابطه بين آمريکا و جمهوری اسلامی ، در پی گوش شنوا بودن رئيس جمهور آمريکا، از شگفتی های ماجرای دشمنی ۳۳ ساله بين دو کشور آمريکا و جمهوری اسلامی است، چرا که همه فشارها و تحريم هايی که تاکنون بر ملت ايران تحميل گرديد از پی نبود گوش شنوا در بين زمامداران جمهوری اسلامی بوده است و اکنون با ز هم در پی يافتن گوش شنوا بودن، معنا و مفهومی جز پايان دادن به دشمنی ديرينه ای که امروز در قالب برنامه های هسته ای تغير ماهيت داده است ، نمی تواند باشد از سويی انتخابات پيش رو رياست جمهوری امريکا ، ضرورت چنين اقدامی را توجيه می نمايد چرا که شرط ماندگاری ساکنين کاخ سفيد در موقعيت فعلی، رفع بزرگترين معضل دولت امريکا يعنی پايان دادن به مسئله ايران هسته ای است و شايد از همين رو است که در کنفرانس نشست «دوستان سوريه»‌ در ترکيه، خانم کلينتون وزير امور خارجه بزرگترين قدرت نظامی دنيا، هنگامی که در ارتباط با حکومت ديکتاتور سوريه گريزی به جمهوری اسلامی می زند ، هيچ حرف و سخنی و حتی اشاره ای به تشابهات رفتاری دو حکومت ديکتاتور سوريه و ايران نمی کند و تنها دل نگرانی عمو سام، را درساخت بمب اتم توسط نظام ولايی جمهوری اسلامی ايران می خواند و تو گويی، همه ماجراهای آدم کشی و تضييق حقوق ملت ايران توسط نظام حاکم و واکنش جهانيان بر نقض حقوق اشکارمردم ايران و تعيين گزارشگر سازمان ملل همه و همه لالايی بود در گوش ملتی که برای حل مشکلات خود، همواره چشم به بيرون از خانه داشته و به هر وعده بيگانه ای پای از رفتن سست کرده و دل در گروه قهرمان دارد .

بيژن صف سری
http://bijan-safsari.com/