گزارش عفو بينالملل: گسترش ابعاد نقض حقوق بشر در ايران
سازمان حقوق بشری عفو بین الملل در گزارش تازه ای به ابعاد گسترده نقض حقوق بشر در ایران پرداخته و جزئیات مهمترین موارد سال گذشته را منتشر کرده است. این موارد شامل نقض حقوق اقلیت های قومی، زنان، کودکان، اقلیت های مذهبی و همچنین صدها مورد اعدام در این کشور است.
ايران
--
جمهوری اسلامی ايران
رييس کشور: رهبر جمهوری اسلامی ايران: آيت الله سيد علیخامنهای
رييس دولت: رييس جمهور: محمود احمدینژاد
مجازات اعدام: برقرار است
جمعيت: ۷۴.۸ ميليون
اميد به زندگی: ۷۳ سال
ميزان مرگ و مير زير ۵ سال: ۳۰.۹ در ۱۰۰۰
سواد بزرگسالان: ۸۵ در صد
--
آزادی بيان، آزادی تشکل و گردهمايی به شدت محدود شد. مخالفان سياسی، فعالان حقوق زنان و اقليت ها و ديگر مدافعان حقوق بشر خودسرانه دستگير شدند، در انزوای کامل بازداشت شدند، پس از محاکمه های ناعادلانه زندانی و خروجشان از کشور ممنوع شد. شکنجه و بدرفتاری های ديگر رايج بود و با معافيت از مجازات انجام می شد. زنان و اقليت های دينی و قومی در عمل و قانون مورد تبعيض قرار داشتند. حداقل ۳۶۰ نفر اعدام شدند؛ تعداد واقعی گويا بسيار بيشتر بود. حداقل سه مجرم نوجوان در ميان اين عده بودند. شلاق و قطع عضو با حکم قضايی اجرا شد.
***
پيشينه
نيروهای امنيتی، از جمله نيروی شبه نظامی بسيج، به عمليات خود با معافيت تقريبا کامل از مجازات ادامه دادند و تقريبا هيچ گونه پاسخ گويی برای قتل های غيرقانونی و ديگر موارد نقض جدی حقوق که در زمان اعتراض های عظيم و اغلب مسالمت آميز پس از انتخابات رياست جمهوری ۱۳۸۸ و سال های پيش رخ داد در کار نبود.
در ماه مارچ، شورای حقوق بشر سازمان ملل گزارشگر ويژه ای برای تحقيق در باره حقوق بشر در ايران منصوب کرد. دولت از دادن اجازه به او برای ديدار از کشور سر باز زد. در اکتبر، کميته حقوق بشر سازمان ملل کارنامه ايران در زمينه حقوق مدنی و سياسی را مورد بررسی قرار داد. در ماه دسامبر، مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامه ای را در محکوميت نقض حقوق بشر در ايران به تصويب رسانيد.
نيروهای ايران به پايگاه های پژاک (حزب حيات آزاد ايران) که گروهی مسلح و طرفدار خودمختاری برای کردهای ايران است، در کردستان عراق حمله کردند؛ حداقل دو غيرنظامی کشته شدند و صدها خانواده در کردستان عراق آواره شدند. مبارزان پژاک گويا شامل افرادی هستند که به عنوان کودک سربازگيری شده اند.
زمانی که در ماه نوامبر سازمان بين المللی انرژی هسته ای گزارش داد که ايران ممکن است مخفيانه مشغول ساختن سلاح هسته ای باشد، تنش های بين المللی بر سر برنامه هسته ای ايران اوج گرفت. دولت، اسراييل و ايالات متحده امريکا را متهم کرد که در قتل چند دانشمند ايرانی احتمالا فعال در برنامه هسته ای ايران نقش دارند، از جمله در قتل داريوش رضايی نژاد متخصص فيزيک که در ماه جولای به وسيله فرد مسلح ناشناسی در تهران کشته شد. دولت تمام اتهام های دولتمردان ايالات متحده امريکا را درباره شرکت مسئولان ارشد سپاه پاسداران در طرح قتل سفير عربستان سعودی در امريکا رد کرد.
آزادی بيان، تشکل و گردهمايی
دولتمردان محدوديت های شديد بر آزادی بيان، تشکل و گردهمايی را که پيش از اعتراض های گسترده ۱۳۸۸، در طی آنها و پس از آنها برقرار بود حفظ کردند و کوشيدند محدوديت های بيشتری اعمال کنند. مجلس لوايحی را مورد بحث قرار داد که آزادی بيان، تشکل و گردهمايی از جمله فعاليت های سازمان های غيردولتی و احزاب سياسی را محدودتر می سازد.
* محمد سيف زاده که در ماه آپريل (فروردين) برای گذراندن حکم زندان دستگير شد و عبدالفتاح سلطانی که در ماه سپتامبر (شهريور) دستگير شد، وکيل دادگستری و اعضای موسس کانون مدافعان حقوق بشر هستند که دفتر آن را دولت به زور در سال ۲۰۰۸ (۱۳۸۷) تعطيل کرد، و هر دو در پايان سال ۲۰۱۱ هنوز در زندان به سر می بردند.
* در ماه دسامبر، ژيلا کرمزاده مکوندی، عضو گروه مادران پارک لاله که عليه قتل های غيرقانونی و ديگر موارد نقض جدی حقوق بشر مبارزه می کنند، گذراندن حکم دو سال زندان خود به اتهام «تشکيل يک سازمان غيرقانونی» و «اقدام عليه امنيت ملی» را شروع کرد. عضو ديگر اين گروه، ليلا سيف اللهی با محکوميت مشابهی روبرو است.
دولتمردان از صدور اجازه برای برگزاری تظاهراتی در ۲۵ بهمن در همبستگی با قيام های تونس و مصر سر باز زدند و به انجام دستگيری های پيشگيرانه دست زدند. اما تظاهرات در تهران، اصفهان، کرمانشاه، شيراز و نقاط ديگر انجام شد و نيروهای امنيتی آنها را با خشونت پراکندند و ده ها نفر را دستگير کردند و حداقل دو نفر را کشتند. هر تظاهرات بعدی را نيز با خشونت به هم زدند.
* زندانی عقيدتی و فعال سياسی هاله سحابی در تاريخ ۱۱ خرداد در مرخصی از زندان برای شرکت در تشييع جنازه پدرش عزت الله سحابی، که يکی از مخالفان برجسته بود، در گذشت. بنا به گزارش ها نيروهای امنيتی پيش از افتادن او ضربه ای به او وارد کرده بودند.
نيروهای امنيتی تظاهرات محلی را سرکوب کردند و بنا به گزارش ها از خشونت شديد استفاده و ده ها نفر و شايد صدها نفر از معترضان را دستگير کردند. در خوزستان، ده ها نفر از اقليت عرب اهوازی گويا پيش و پس از تظاهرات ماه آپريل (فروردين) در يادبود اعتراض های سال ۲۰۰۵ (۱۳۸۴) کشته شدند. ده ها نفر از معترضان محيط زيستی که از دولت خواهان جلوگيری از نابودی درياچه اروميه بودند در ماه های آپريل، آگوست و سپتامبر (فروردين، مرداد و شهريور) در استان آذربايجان شرقی دستگير شدند.
دولت کنترل شديدی را بر رسانه ها حفظ و روزنامه ها را توقيف کرد، وبگاه ها را فيلتر نمود و روی کانال های تلويزيون ماهواره ای خارجی پارازيت فرستاد. ده ها نفر از روزنامه نگاران، فعالان سياسی وخويشاوندان آنها، فيلم سازان، مدافعان حقوق بشر، دانشجويان و دانشگاهيان مورد آزار و اذيت قرار گرفتند، از سفر به خارج منع شدند، خودسرانه دستگير و شکنجه شدند و به خاطر ابراز نظريات مخالف با دولت به زندان افتادند. بعضی از آنها که در سال های پيش دستگير شده بودند، پس از محاکمه ناعادلانه اعدام شدند.
* پنج کارگردان مستند ساز و يک تهيه/پخش کننده در سپتامبر (شهريور) پس از اين که فيلمشان به بی بی سی فروخته شد دستگير شدند. همه آنها تا اواسط دسامبر (اواخر آذر) آزاد شده بودند.
* فعالان دانشجويی مجيد توکلی، بهاره هدايت و مهديه گلرو که محکوميت های زندان خود را به خاطر فعاليت های مسالمت آميز دانشجويی و حقوق بشری می گذرانند به خاطر انتشار يک بيانيه مشترک از زندان به مناسبت روز دانشجو در سال ۲۰۱۰ (۱۳۸۹) به شش ماه زندان بيشتر محکوم شدند.
* بنا به گزارش ها فعال حقوق زن و روزنامه نگار فرانک فريد پس از دستگيری در تاريخ ۱۲ شهريور در تبريز در ارتباط با اعتراض های درياچه اروميه به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت. او در اکتبر (مهر ماه) با وثيقه آزاد شد.
دستگيری ها و بازداشت های خودسرانه
مسئولان امنيتی به دستگيری و بازداشت خودسرانه مخالفان و منتقدان دولت ادامه دادند و اغلب آنها را بدون دسترسی به خانواده ها و وکلايشان يا مراقبت پزشکی به مدت طولانی در انزوای کامل نگه داشتند. بسياری از آنها مورد شکنجه و بدرفتاری های ديگر قرار گرفتند. ده ها نفر پس از محاکمه ناعادلانه به حکم های طولانی زندان محکوم شدند و به صدها نفر زندانی محکوم پس از محاکمه ناعادلانه در سال های پيش پيوستند.
* در ماه فوريه (بهمن) رهبران مخالف مهدی کروبی و ميرحسين موسوی و همسرانشان پس از دعوت به تظاهرات ۲۵ بهمن بدون حکم به حبس خانگی افتادند؛ در پايان سال، آنها به استثنای فاطمه کروبی، همسر مهدی کروبی، هنوز در حبس خانگی به سر می بردند.
* محمد توسلی که در آبان ماه دستگير شد، يکی از حداقل پنج عضو گروه غيرقانونی نهضت آزادی بود که در سال ۲۰۱۱ بازداشت شدند. او به خاطر نامه ۱۴۳ فعالان سياسی به رييس جمهور پيشين خاتمی در مهر ماه بازداشت شد. در اين نامه هشدار داده شده بود که انتخابات آتی مجلس نه آزاد خواهد بود و نه عادلانه. پنج نفر ديگر نيز از خروج از ايران منع شدند.
* شين بائر و جاش فاتال، دو امريکايی که گويا پس از گم کردن مسير خود در حين کوه پيمايی در عراق و ورود به ايران بيش از دو سال در بازداشت و متهم به جاسوسی بودند، پس از پرداخت وثيقه سنگين در ماه سپتامبر (شهريور) آزاد شدند و اجازه يافتند ايران را ترک کنند.
مدافعان حقوق بشر
سرکوب مدافعان حقوق بشر از جمله وکلای دادگستری افزايش يافت. بسياری از آنها دستگير و زندانی شدند يا مورد آزار قرار گرفتند. عده ای ديگر پس از محاکمه ناعادلانه در سال های پيش در زندان ماندند؛ اين عده شامل فعالان حقوق زن و حقوق اقليت ها، فعالان سنديکايی، وکلای دادگستری و دانشجويان بودند. بسياری از آنها زندانيان عقيدتی بودند. تشکيل اتحاديه های کارگری مستقل باز هم ممنوع بود و چندين عضو اتحاديه در زندان ماندند.
* حکم ۱۱ سال زندان که پس از محکوميت نسرين ستوده، وکيل حقوق بشری، به اتهام «اقدام عليه امنيت ملی» به خاطر فعاليت قانونی وکالت او در ماه آپريل (فروردين) صادر شده بود، در ماه سپتامبر (شهريور) در تجديد نظر به شش سال کاهش يافت. محروميت ۲۰ سال از اشتغال به وکالت و خروج از ايران نيز نصف شد.
* رضا شهابی، صندوقدار سنديکای مستقل کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه بدون اتمام محاکمه باز هم در زندان اوين تهران ماند. او که در جون ۲۰۱۰ (خرداد ۱۳۸۹) دستگير شده، يک زندانی عقيدتی است، همانند منصور اسانلو رهبر همان سنديکا که به صورت مشروط در ماه جون (خرداد) برای مداوای پزشکی آزاد شد.
* فعال حقوق بشر کوهيار گودرزی پس از دستگيری در ماه جولای (تير) چند هفته ناپديد شد تا اين که معلوم شد در زندان اوين و در حبس انفرادی است و در پايان سال ۲۰۱۱ نيز در بازداشت بود. بهنام گنجی خيبری که به همراه او دستگير و ظاهرا شکنجه شده بود، پس از آزادی خودکشی کرد.
* فعال برجسته حقوق بشر عمادالدين باقی پس از گذراندن دو محکوميت زندان همزمان يک ساله به اتهام «تبليغ عليه نظام» در ارتباط با فعاليت های حقوق بشری و رسانه ای در ماه جون (خرداد) آزاد شد. او به مدت پنج سال از فعاليت های سياسی يا رسانه ای محروم است.
محاکمه های ناعادلانه
محاکمه ناعادلانه مظنونان سياسی اغلب با اتهام های مبهمی که جرم کيفری مشخصی به شمار نمی رفت ادامه يافت. اغلب اين افراد بعضا در غياب وکيل مدافع و بر اساس «اقرار» يا اطلاعات ديگری که گويا زير شکنجه در دوره بازداشت پيش از محاکمه کسب می شود، محکوم شدند. دادگاه ها اين «اقرارها» را بدون تحقيق در باره چگونگی کسب آنها به عنوان مدرک می پذيرفتند.
* اميد کوکبی در بازگشت از تحصيل در ايالات متحده امريکا در ماه فوريه (بهمن) در فرودگاه تهران دستگير شد. او که به «جاسوسی» و جرايم ديگر متهم شده بود در ماه اکتبر (مهر) محاکمه شد. او گفت که در بازداشت وادار به «اعتراف» شده است. وکيل او گفت که اجازه تماس با او نداشته است.
* زهرا بهرامی، تبعه هلندی ـ ايرانی، بدون اخطار در ۹ بهمن، تنها ۲۷ روز پس از محکوميت به اعدام به اتهام قاچاق مواد مخدر اعدام شد. او در تظاهراتی در دسامبر ۲۰۰۹ (آذر ۱۳۸۸) دستگير شده بود و ابتدا ظاهرا به خاطر تماس با يک گروه غيرقانونی مخالف به محاربه با خدا متهم شد، اما به اين اتهام محاکمه نشد. وکيل او گفت حق اعتراض به اين حکم اعدام وجود نداشت.
شکنجه و بدرفتاری های ديگر
شکنجه و بدرفتاری های ديگر در بازداشت پيش از محاکمه هنوز رايج بود و با معافيت از مجازات انجام می شد. ضربه های شلاق را به کف پا و بدن بازداشت شدگان، گاهی در حالی که وارونه آويزان بودند، می نوازند؛ آنها را با سيگار و اشيا داغ فلزی می سوزانند؛ اعدام ساختگی اجرا می کنند؛ به آنها از جمله با استفاده از زندانيان ديگر تجاوز می کنند؛ آنها را تهديد به تجاوز می کنند؛ در فضاهای پرازدحام بازداشت می کنند؛ و نور، غذا، آب و رسيدگی پزشکی کافی را از آنها دريغ می کنند. حداقل ۱۲ نفر گويا در شرايط مشکوکی در زندان درگذشتند، از جمله در شرايطی که رسيدگی پزشکی عرضه نشده يا با تاخير عرضه شده بود. مرگ آنها مستقلا مورد تحقيق قرار نگرفت. در ماه مارچ (اسفند) حداقل ۱۰ زندانی ديگر در طی ناآرامی ها در زندان قزل حصار در کرج در نزديکی تهران فوت کردند. هيچ اطلاعی از تحقيق دولتمردان در باره ادعاهای شکنجه و بدرفتاری های ديگر در دست نيست. کسانی که از شکنجه شکايت کردند با اقدام های تلافی جويانه روبرو شدند. شرايط سخت زندان در اثر ازدحام شديد بدتر شد.
* حداقل چهار عرب اهوازی ـ رضا مقامسی، عبدالکريم فهد عبيات، احمد رئيسان سلامی و اجباره تميمی ـ در بازداشت در استان خوزستان گويا در فاصله ماه های مارچ و می (فروردين و ارديبهشت) احتمالا در اثر شکنجه درگذشتند.
* روزنامه نگار عيسی سحرخيز، زهرا جباری، مدافع حقوق اقليت آذربايجانی سعيد متين پور و روحانی مخالف حسين کاظمينی بروجردی از جمله زندانيان سياسی زيادی بودند که از رسيدگی پزشکی کافی محروم ماندند. فعال سياسی هدی صابر در ماه جون (خرداد) پس از اعتصاب غذا در اعتراض به مرگ هاله سحابی در زندان درگذشت. زندانيان ديگر گفتند که مسئولان زندان او را مورد ضرب و شتم قرار داده و از رسيدگی پزشکی کافی محروم کرده اند.
مجازات های ظالمانه، غيرانسانی و تحقيرآميز
حکم های شلاق و قطع عضو باز هم صادر و اجرا شد. حکم کور کردن نيز صادر شد.
* سميه توحيدلو، فعال سياسی، و پيمان عارف، فعال دانشجويی، پس از محکوميت جداگانه به خاطر «توهين» به رياست جمهوری احمدی نژاد در ماه سپتامبر (شهريور)، به ترتيب ۵۰ و ۷۴ ضربه شلاق خوردند.
* چهار انگشت دست راست چهار مرد که به خاطر دزدی محکوم شده بودند گويا در تاريخ ۱۶ مهر قطع شد.
* مجيد موحدی که در سال ۲۰۰۴ (۱۳۸۳) آمنه بهرامی را با اسيد کور کرده و به کور شدن به وسيله اسيد محکوم شده بود، در تاريخ ۹ مرداد کمی پيش از اجرای مجازات در بيمارستان زمانی که قربانی دريافت ديه را پذيرفت نجات يافت.
تبعيض عليه زنان
زنان در عمل و قانون و از جمله بر اساس مقررات الزامی پوشش مورد تبعيض قرار می گيرند. فعالان حقوق زن، از جمله آنهايی که در کمپين يک ميليون امضا خواهان برابری قانونی برای زنان هستند، مورد آزار و تعقيب قرار گرفتند. پيش نويس لايحه حمايت از خانواده، که قانون تبعيض آميز عليه زنان را تشديد می کند، در مجلس در انتظار تصويب نهايی است. بعضی از دانشگاه ها جدا سازی دانشجويان بر اساس جنسيت را آغاز کرده اند.
* فاطمه مسجدی و مريم بيدگلی، فعالان کمپين يک ميليون امضا، هر يک شش ماه در زندان گذراندند و اولين اعضای کمپين بودند که به خاطر گردآوری امضا به زندان رفتند.
حقوق همجنس گرايان زن و مرد، دوجنسی ها و دگرجنس گونه ها
کسانی که به فعاليت های همجنس گرايانه متهم می شدند با آزار و تعقيب و مجازات های قضايی شلاق و اعدام روبرو بودند.
* در تاريخ ۱۳ شهريور، سه نفر که تنها حروف اول اسمشان عنوان شد، پس از محکوميت به خاطر «لواط» در زندان کارون اهواز در استان خوزستان اعدام شدند.
* سيامک قادری، روزنامه نگار پيشين خبرگزاری دولتی که از مرداد ۱۳۸۹ در زندان است پس از مجرميت به خاطر «نشر اکاذيب»، ارتکاب «اعمال غيرشرعی» و اتهام های ديگر از جمله به خاطر انتشار مصاحبه با افرادی از ميان همجنس گرايان زن و مرد، دوجنسی ها و دگرجنس گونه ها در وبلاگ خود در ژانويه به چهار سال زندان، شلاق و جريمه محکوم شد.
تبعيض ـ اقليت های قومی
جوامع اقليت قومی ايران شامل عرب های اهوازی، آذربايجانی ها، بلوچ ها، کُردها و ترکمن ها، با تبعيض ادامه دار در عمل و قانون روبرو بودند. استفاده از زبان های اقليت در اداره های دولتی و برای تدريس در مدارس هنوز ممنوع بود. فعالانی که برای حقوق اقليت ها فعاليت می کردند مورد تهديد قرار گرفتند، دستگير شدند و به زندان افتادند.
* زندانی عقيدتی محمد صديق کبودوند هنوز محکوميت ۱۰ سال و نيم زندان خود را به خاطر نقش خود در تشکيل سازمان حقوق بشر کردستان می گذراند و از رسيدگی پزشکی کافی محروم است.
* محمد صابر ملک رييسی، جوان بلوچ ۱۶ ساله اهل سرباز که از سپتامبر ۲۰۰۹ (شهريور ۱۳۸۸) احتمالا برای وادار کردن برادرش به تسليم به دولتمردان در بازداشت بوده است، به پنج سال زندان در تبعيد محکوم شد، به اين معنا که حکم زندان را بايد در زندانی به دور از خانواده اش بگذراند.
آزادی دين
در پی فراخوان های مکرر مقام رهبری و دولتمردان ديگر برای مبارزه با «دين های ساختگی» ـ که گويا اشاره به مسيحيت تبشيری، بهاييگری و صوفيگری است ـ اعضای اقليت های دينی، شامل نوکيشان مسيحی، بهاييان، روحانيان منتقد شيعه، و اعضای جوامع اهل حق و دراويش گرفتار آزار و تعقيب ادامه دار بوده اند. مسلمانان اهل سنت نيز در بعضی شهرها با محدوديت بر نماز جماعت روبرو بوده اند و بعضی از روحانيان اهل سنت دستگير شده اند.
* حداقل هفت بهايی به زندان های بين چهار و پنج سال محکوم و بيش از ۳۰ نفر ديگر در حمله به موسسه آموزش عالی بهايی دستگير شدند. اين موسسه دوره های آموزش عالی را به صورت آنلاين در اختيار دانشجويان بهايی قرار می داد که از ورود به دانشگاه ها محروم می شوند. اين هفت نفر از جمله ۱۰۰ بهايی هستند که به خاطر اعتقادشان در زندان به سر می برند از جمله هفت رهبر آنها که حکم های ۲۰ سال زندان آنها با لغو حکم سال ۲۰۱۰ دادگاه تجديد نظر دوباره در مارچ (اسفند) تاييد شد.
* حداقل ۱۰۰ درويش گنابادی (يکی از سلسله های مذهبی صوفی) ، سه تن از وکيلان مدافع آنها، و ۱۲ تن از روزنامه نگاران مجذوبان نور که وبگاه خبری سلسله دراويش گنابادی است، در سپتامبر و اکتبر (شهريور و مهر) در کوار و تهران دستگير شدند. در پايان سال ۲۰۱۱، حداقل ۱۱ نفر، اغلب بدون دسترسی به وکيل يا خانواده، هنوز در بازداشت به سر می بردند.
* محاکمه مجدد يوسف ندرخانی، کشيش مسيحی متهم به «ارتداد»، در سپتامبر (شهريور) شروع شد. او که در خانواده ای مسلمان به دنيا آمده است، در اکتبر ۲۰۰۹ (مهر ۱۳۸۸) دستگير شد. او در سال ۲۰۱۰ به علت خودداری از انکار مسيحيت که به آن گرويده بود، به اعدام محکوم شد، اما ديوان عالی کشور اين حکم را در جون (خرداد) لغو کرد.
* سيد محمد موحد فاضلی، امام جماعت اهل سنت شهر تايباد، در پی اعتراض به استعفای اجباری او از امامت جماعت، از ژانويه تا آگوست (دی تا مرداد) در بازداشت به سر برد.
مجازات اعدام
صدها نفر به اعدام محکوم شدند. منابع رسمی حداقل ۳۶۰ اعدام را گزارش کردند، هر چند اطلاعات معتبر ديگر حاکی از بيش از ۲۷۴ اعدام ديگر و اعدام مخفيانه بسياری از زندانيان بود. بيش از ۸۰ درصد اعدام ها گويا به اتهام جرايم مواد مخدر انجام شد که اغلب مردم تهی دست و جوامع حاشيه ای، به ويژه افغان ها، را شامل می شود. اصلاحيه قانون مبارزه با مواد مخدر در ژانويه به اجرا در آمد؛ محکومان به اعدام بر اساس اين قانون ظاهرا از حق اعتراض محروم هستند.
تعداد اعدام های انجام شده در انظار عمومی چهار برابر شد؛ حداقل پنجاه مورد رسما اعلام شد و شش مورد ديگر را نيز منابع غيررسمی گزارش کردند. حداقل سه مجرم نوجوان ـ يعنی کسانی که به خاطر جرايم ارتکابی در سن کمتر از ۱۸ سالگی محکوم می شوند ـ اعدام شدند؛ منابع معتبر خبر از اعدام چهار نوجوان ديگر دادند. اعدام به وسيله سنگسار گزارش نشد، اما حداقل ۱۵ نفر محکوم به سنگسار، از جمله سکينه محمدی آشتيانی، در زير حکم اعدام به سر می برند. هزاران نفر از زندانيان ديگر در زير حکم اعدام هستند.
* جعفر کاظمی و محمد علی حاج آقايی در تاريخ ۲۴ ژانويه (۴ بهمن) اعدام شدند. آنها به اتهام محاربه به علت داشتن تماس با سازمان مجاهدين خلق ايران که يک گروه غيرقانونی است، و «تبليغ عليه نظام» در ارتباط با ناآرامی ها سال ۱۳۸۸ محکوم شده بودند.
* در تاريخ ۲۱ سپتامبر (۳۰ شهريور)، عليرضا ملا سلطانی، ۱۷ ساله، که به خاطر قتل يک ورزشکار پرطرفدار محکوم شده بود، در کرج اعدام شد در حالی که قتل در جولای (تير) انجام شده بود. او گفت پس از اين که آن ورزشکار، روح الله داداشی، در تاريکی به او حمله کرده بود در دفاع از خود او را با چاقو زده است.
* در ماه دسامبر (آذر)، زندانی سياسی زينب جلاليان از تخفيف در حکم اعدام خود مطلع شد.
ديدارها/گزارشهای عفو بينالملل
# عفو بين الملل محروميت از ديدار از ايران را با مسئولان ديپلماتيک ايرانی مورد بحث قرار داد اما هنوز از ديدار از ايران محروم بود. دولتمردان به ندرت به نامه های عفو بين الملل واکنشی نشان دادند.
• مصمم به زيستن با آبرو ـ مبارزه فعالان کارگری ايران برای حقوق خود (MDE ۱۳/۰۲۴/۲۰۱۱)
• گزارش به کميته حقوق بشر (MDE ۱۳/۰۸۱/۲۰۱۱)
• معتاد به مرگ: اعدام به اتهام جرايم مواد مخدر در ايران ( (MDE ۱۳/۰۹۰/۲۰۱۱