عماد افروغ: تخريب شريعتی از جلوه های اباحه گرايی است، قوه قضاييه بايد وارد ميدان شود

خبرگزاری آريا- برخی فکر می کنند برای حفظ قدرت خودشان،به نام حفظ حکومت هر کاری مباح است.

عماد افروغ نماينده پيشين تهران در گفت و گو با خبرنگار پارلمانی آريا درباره پيامک های تخريبی درباره شخصيت های مهم از جمله دکتر شريعتی می گويد:انقلاب اسلامی ايران يک پيام خاص برای جهان داشت که متاسفانه مغفول واقع شد که آن پيام،پيام اخلاق،عرفان،معنويت،صداقت و پاکی بود.
وی می افزايد:متاسفانه پيام انقلاب دستخوش برخی سياست زدگی ها و اقتصاد زدگی ها شد دستخوش برخی تفاسير غلط از انقلاب و نظام جمهوری اسلامی شد به گونه ای که شايد برخی افراد نيت بدی نداشته باشند يعنی يا ناآگاه هستند و يا قربت الی الله اين کارها را انجام می دهند.
افروغ با تاکيد بر اين مطلب که البته نه ناآگاهی موجه است و نه عمل سويی که بانيت قربت الی الله انجام شود،تصريح می کند:صرفا نيت مهم نيست بلکه نفس عمل هم مهم است درواقع ما نمی توانيم به نيت هر عمل زشتی بازگرديم زيرا خود عمل قابليت ارزيابی دارد لذا بنده اين کارها را صحيح نمی دانم که برخی از شخصيت ها را با پيامک های غير اخلاقی تخريب کنند.

اين جامعه شناس تاکيد می کند :با فرض بر اينکه اخلاق يکی از شعارها مبنايی انقلاب است ما نياز به مدعی العموم اخلاقی داريم يعنی ما مدعی العموم اخلاقی نداريم اما مدعی العموم سياسی و امنيتی داريم اما توجه نداريم که يکی از ارکان رکين و يکی از عرصه هايی که نسبت ذاتی و درونی با نظام انقلاب اسلامی دارد عرصه اخلاق است که متاسفانه به آن توجه نمی شود.
وی ادامه می دهد:درباره پيامک های تخريبی مدعی العموم قضايی بايد وارد عمل شود به عبارت ديگر دستگاه قضايی نبايد منتظر شکايت باشد در واقع صرف نظر از به کارگرفتن ابزارهای آگاهی بخش و فرهنگ سازی که بايد به کار بگيريم که البته خود صداوسيما از يک طرف می تواند در اين بين نقش کليدی ايفا کند و از سوی ديگر مراکز آموزشی و دينی و حوزوی ما می توانند در اين مساله موثرباشند قوه قضاييه نيز بايد برای اخلاق حساب جداگانه ای باز کند و منتظر شکايت هم نشود آن هم در شرايطی که افراد احساس می کنند اگر شکايت کنند بيشتر آبرويشان می رود.
نماينده پيشين تهران خاطرنشان می کند :قوه قضاييه وقتی می بيند کارهای غير اخلاقی فراگيرشده وظيفه دارد وارد عمل شود زيرا يکی از اهداف انقلاب در معرض آسيب قرار دارد لذا بايد مکانيزم هايی را برای آن تعريف کند و با برگزاری همايش ها از نقطه نظرات صاحب نظران استفاده کند در واقع بی توجهی به اخلاق يکی از مشکلات جدی در جامعه ماست.
وی تاکيد می کند:اگر توجه به اخلاق و منظومات ما شده بود بسياری از مشکلات امروز را نداشتيم ما فکر می کنيم مساله اخلاق را بايد با مساله امنيتی حل کرد در حالی که بنده معتقدم مسائل امنيتی را نيز می شود اخلاقی حل کرد متاسفانه برای ما مسائل فرهنگی و اخلاقی دست چندم است.
افروغ می گويد:بنده در اين موج بی اخلاقی هايی که حتی نسبت به بنده نيز می شود ترجيع داده ام سکوت کنم و از خداوند طلب صبر کنم لذا يکی از جلوه های بی اخلاقی در جامعه ما اين است به جای آنکه به محتوای کلام يک فرد توجه کنند به تخريب شخصيت طرف می پردازند در حالی که اگر کسی به افکار يک متفکر نقدی دارد بايد نقد خود را به تفکر آن شخص وارد کند نه به نيت خوانی و تخريب شخصيت فرد بپردازند در واقع خلط می کنند بين تفکر و صاحب تفکر که اين با آموزه های دينی ما هم نمی خواند و
در دراز مدت آسيبی جدی به نظام وارد می کند هر چند بنده معتقدم اين آسيب به نظام وارد شده ولی هيچ کس برای مقابله با آن کاری انجام نداده است.
وی تاکيد می کند:برخی گمان می کنند اينگونه امورات آنها می گذرد البته واقعا هم اموراتشان می گذرد ولی نمی دانند چه عواقب سويی در انتظار اين مقوله نهفته است من معتقدم امروزه برخی فکر می کنند برای حفظ قدرت خودشان به نام حفظ حکومت هر کاری مباح است يکی از جلوه های اين اباحه گرايی تخريب شخصيت هاست در حالی که هر متفکری که می خواهد مورد نقد واقع شود بايد اول آثارش خوانده شود و بر اين اساس به وی نقدی وارد شود.
وی اذعان می دارد:برای حرف غلط بايد قالب خوب داشت تا بتواند منشا تضارب آراء شود در واقع ما قالب غلط را برای هيچ تفکری توصيه نمی کنيم چه در مقام دفاع و چه در مقام حمله زيرا قالب غلط يعنی تخريب شخصيت و به کارگيری الفاظ تند و به گونه ای مرتبط با فحاشی و هتاکی .
اين جامعه شناس ادامه می دهد :خوشبختانه راه مشخص است و انقلاب ما هم انقلاب اخلاقی بوده و همه هم اين را می دانند منتها در عمل بعضا لغزش هايی ديده می شود که يا به خاطر عدم آگاهی است و يا به خاطر تفسيرهای غلطی که از انقلاب داده شده متاسفانه بارها گفته ايم اينجا ما مدعی العموم قضايی می خواهيم زيرا بی توجهی به اخلاق جزء مسائل اصلی ماست نه مسائل حاشيه ای و آنقدر مهم است که وجه تمايز انقلاب ما از ساير انقلاب ها همين توجه به اخلاق و معنويات است.
افروغ اظهار می دارد:متاسفانه در فضای سياست زده و اقتصاد زده اين کارها انجام می شود البته بنده اين خوف را هم دارم حالا که می خواهند به اين مساله ورود پيدا کنند نيايند سره از ناسره کنند يعنی يک مستمسکی شود برای آن که جلوی آزادی بيان و آزدای اطلاع رسانی گرفته شود لذا بنده معتقد به قاعده ای هستم که تفاوت قائل شويم بين تفکر و تخريب شخصيت يعنی اگر کسی به شخصی تعريض می کند نه به فکرش بايد جلوی آن ايستاد اما اگر کسی تعريض به فکری می کند بايد راه را هم برای او باز کرد.
وی در پايان گفت:بنده اخيرا در پايان مصاحبه هايم يک دعايی می کنم و آن اين است که"خدايا ما را همواره و کما کان بدهکار نگاه دار ،خدايا ما را از اخلاق و منش طلبکارانه و مدعی برحذر دار ،خدايا به ما صبر در مواضع و پس از مواضع اعطا بفرما ،خدايا در شرايطی بسر می بريم که عده ای با قالب و پوشش دين وانقلاب بهانه گيری و مغالطه وسفسطه غير اخلاقی می کنند و به هر حربه برای ماندن در قدرت و دستيابی به قدرت بيشتر چنگ می زنند ،خدايا دربرابر القائات و نيات و رفتارهای آزاردهنده اينها به ما صبر ده و ما را در حريم حفاظت و حصن حصين مستحکم خود قرار ده".