سه شنبه 6 تیر 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

نماينده مجلس ششم: یقین دارم دخترم را نیروهای امنیتی کشتند

کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران ـ محمدباقر باقریان نژادیان فرد، نماینده مجلس ششم که دخترش( فاطمه) را مرداد ماه سال ۱۳۹۰ از دست داده، به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت دخترش توسط نیروهای امنیتی کشته شده است. او در طول یکسال اخیر برای پیگیری قتل دخترش نامه های فراوانی به مسولان کشوری و حتی رهبر جمهوری اسلامی ایران نوشته است که به جای آن توسط ماموران اطلاعات تهدید شده است که اگر سکوت نکند جان بچه های دیگرش نیز به خطر می افتد. پرونده این قتل در دادگاه عمومی شهر ری پس از گذشته یکسال هنوز مفتوح است.

فاطمه باقر باقریان نژادیان فرد، ۲۸ ساله، دانشجوی سال آخر مهندسی دانشگاه علم و صنعت از هواداران کاندیداتوری میرحسین موسوی برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بوده است. او در غروب پنجشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۰ از منزل بیرون رفت و جنازه اش یک روز بعد در اطراف کوه های شهر ری ، معروف به کوه بی بی شهربانو پیدا شد. خانواده اش برای برگزاری مراسم ختم و پیگیری پرونده بارها تهدید و وادار به سکوت شده اند. با این حال محمد باقریان به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت تا روشن شدن قضیه پیگیری هایش را دنبال می کند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


محمد باقر باقریان نژادیان نیز نماینده مجلس سوم و ششم مجلس شورای اسلامی بوده و یکی از طرفداران میرحسین موسوی و کروبی است.

پدر فاطمه در خصوص علت کشته شدن دخترش گفت:« فاطمه در اعتراضات مردمی پس از انتخابات شرکت می کرد اما آنقدر فعال نبود که بخواهد کشته شود. به ما اول گفتند که علت مرگ طبیعی بوده، بعد گفتند به خاطر خوردن قرص برنج بوده است اما من یقین دارم که او توسط نیروهای امنیتی کشته شده اما اینکه چرا و چگونه، نمی دانم. شاید به دلیل نگرش های اصلاح طلبانه من و یا به دلیل اینکه خود دخترم در جریانات پس از انتخابات شرکت می کرد. من بارها برای پیگیری پرونده دخترم تهدید به سکوت شدم آیا این یک نشانه نیست؟»

محمد باقر باقریان، در خصوص چگونگی این اتفاق به کمپین بین الملی حقوق بشر در ایران گفت: «غروب پنجشنبه ۶ مرداد ماه سال گذشته دخترم از خانه بیرون رفت، قرار بود که به خرید برود. اما تا ساعت ۱۲ شب برنگشت. او هر وقت از خانه بیرون می رفت تا ساعت ۱۰ دیگر به منزل بر می گشت و یا با خانه تماس می گرفت اما آنشب هیچ خبری از او نشد. ما فکر کردیم که شاید او به مراسم خاکسپاری دکتر سحابی رفته و در جریان مراسم دستگیر شده است چون او که از طرفداران میر حسین موسوی بود معمولا در مراسم های پس از انتخابات شرکت می کرد. صبح روز بعد برادرش به محل دفن دکتر سحابی رفت اما نتوانست خبری بگیرد. عصر همان روز به کلانتری محله مان در خیابان دولت رفتیم و گزارش دادیم.»

پدر فاطمه باقریان ادامه داد:« چند ساعت بعد کلانتری شهر ری با ما تماس گرفت و مشخصات دخترمان را داد. جنازه او همان روز (۷ مردادماه) در دامنه کوه های اطراف شهر ری پیدا شده و بعد به پزشکی قانونی کهریزک منتقل شده بود. من ده ها دلیل روشن برای کشته شدن دخترم دارم و به همین دلیل از همان لحظه اول خواستم تا جنازه دخترم کالبد شکافی و علت مرگ گفته شود.»

محمد باقر باقریان نژاد درباره نتایج تشریح جنازه و علت مرگ گفت:« در ابتدا پزشکی قانونی اعلام کرد که مرگ طبیعی بوده است. اما ما نمی توانستیم با این جواب قانع شویم و من نامه های زیادی به مقامات نوشتم. خانه ما در شمال تهران است و فاطمه در کوهی در جنوب تهران پیدا شده است، کوه بی بی شهربانو بسیار دور و اطرافش متروک است، محال است کسی بتواند بدون ماشین از شمال تهران به آنجا برود. اصلا فاطمه اصلا اهل کوه نوردی نبود و حتی در آن روز کفش کتانی هم پایش نبود. بعد از یکی، دو ماه که از اتفاق گذشت و من مرتب نامه می نوشتم و به دادسرا می رفتم، اعلام کردند که بعد از تحقیقات جدید متوجه شدند که دخترم قرص برنج خورده و مرده است. اما ما معتقدیم دروغ محض است. اگر قرص برنجی هم در کار بوده، به او خورانده اند. »

پدر فاطمه با اشاره به آثار ضرب و شتم بر بدن دخترش به کمپین گفت:« دو پایش از زانو به پایین، بازوهایش و روی صورتش آثار کبودی وجود داشت. یعنی فاطمه قبل از اینکه قرص برنج بخورد خودش را کتک زده است ؟ فاطمه ۴۰ کیلو وزن داشت و قدش ۱۵۵ متر بود، لابد بچه را اینقدر تحت فشار قرار داده اند تا قلبش گرفته یا نتوانسته طاقت بیاورد و مرده است یا کشتنش! نمی دانم واقعا. تنها می دانم که دخترم آنقدر شاد و سرحال بود که امکان خودکشی با قرص برنج را نمی توانیم باور کنیم.»

محمد باقریان که برای پرونده دخترش وکیلی نگرفته است، گفت:« چطور می توانم در مملکتی که وکلا کاری نمی توانند از پیش ببرند، وکیل بگیرم؟ وکیل گرفتن در این سیستم بی فایده است بنابراین همه پیگیری ها را خودم انجام داده ام. ۲۲ نماینده مجلس نیز سال گذشته طی نامه ای به قوه قضاییه خواستند تا به مرگ دختر من رسیدگی شود. من تا به حال به رهبر جمهوری اسلامی ایران، رییس مجلس شورای اسلامی، رییس قوه قضاییه، دادستان تهران و وزیر اطلاعات نامه نوشتم اما هیچ جوابی نگرفتم. من اگر یقین نداشتم هرگز به این جدیت پیگیری نمی کردم.»

پدر فاطمه در توضیح اینکه چگونه تهدید شده است به کمپین گفت:« ماموران امنیتی از روز تشیع جنازه فاطمه پیدایشان شد، بعد در مراسم های هفتم و چهلم نیز بودند و در مراسم چهلم به من گفتند که اگر حرف هایت را ادامه بدهی جان بچه های دیگرت هم در خطر می افتد. به سخنران مراسم چهلم هم اجازه حرف زدن ندادند. بعد پلیس امنیت منطقه به خانه تماس گرفت و گفت که چرا سکوت نمی کنم و می گویم که حکومت دخترم را کشته است. به سراغ امام جماعت مسجد محله که مراسم ختم دخترم را برگزار کرد نیز رفتند و او را تخریب کردند که چون این مراسم ختم را اجرا کرده ضد ولایت فقیه است. حتی دوستانم نیز در مراسم های ختم تهدید شدند طوریکه دیگر کمتر کسی جرات تماس با تلفن خانه یا رفت و آمد با ما را دارد. آیا همه اینها نشانه های این نیست که دخترم را آنها کشته اند و حالا ما تهدید به سکوت می شویم!»

محمد باقریان در توضیح دلایلش به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:« من در سال های اخیر در جلسات هفتگی کانون دفاع از زندانیان سیاسی شرکت می کنم و نظراتم را آزادانه ابراز می کنم. من پس از جنایات کهریزک در یکی از جلسات هفتگی کانون گفتم که اگر مسولان نظام به دلیل این جنایات خودشان را بکشند نباید آنها را مورد سرزنش قرار داد پس از آن فردی از وزارت اطلاعات به من ، دختر و همسرم فحاشی کرد، آنقدر حرف های زشتی زد که من نمی توانم با صدای بلند بگویم، حرف های زشتی که تا به حال نشنیده بودم. یکماه قبل از ماجرا هم ماموران امنیتی به سراغ دوستان سیاسی من در فارس رفته بودند و در مورد من از آنها سوال کرده بودند. همه اینها را که کنار هم می گذارم به این نتیجه می رسم که سیستم اطلاعاتی کشور مسول قتل دخترم است.»

محمد باقریان با درخواست کمک از فعالان حقوق بشری گفت:« من به مسولان اعلام کردم اگر نمی توانند خودشان پیگیر این پرونده باشند اعلام کنند تا سازمان های بین المللی حقوق بشری این کار را انجام دهند. من از احمد شهید، گزارشگر ویژه می خواهم که به پرونده قتل دخترم رسیدگی کند. من که مادر و دو برادرم را در جریان مباززات قبل انقلاب اسلامی از دست داده ام نمی توانم حالا درباره از دست رفتن دخترم سکوت کنم. من دلیل روشن مرگ دخترم را می خواهم. اینها تا به حال فقط تهدید کرده اند، مبهم حرف زده اند. شفاف که با ما حرف نمی زنند. اما من تا آخر حقیقت ایستاده ام و سکوت نمی کنم، بیایند من را هم بگیرند و بکشند.»

محمد باقریان در آستانه سالگرد قتل دخترش گفت:« نیروی های اطلاعاتی ایران ویا مجموعه ای خودسر که به این عنوان معروف هستند روی همه جنایتکاران تاریخ را سفید کرده اند، من هیچ ترسی ندارم، همه این حرف ها را در نامه هایم به مقامات هم نوشته ام.»


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016