گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
11 تیر» اعتراض زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر به مسئولان این زندان9 تیر» حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر: بشتابید برای شکنجه، عفت ماهباز 6 تیر» افزايش يک زندان جديد به زندان های اهواز (با عکس) 16 اردیبهشت» بزرگداشت زادروز گروهی از زندانیان سیاسی و عقیدتی در تورنتو کانادا 8 اردیبهشت» سالن ١٢: گزارشى از زندان رجايى شهر
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! يک پزشک برای سه هزار زندانی، گزارش شاهرخ زمانی از وضعيت وخيم زندان يزد
شاهرخ زمانی از اعضای" کميته هماهنگی برای ايجاد تشکلهای کارگری" که از سوی دادگاه به تحمل ۱۱ سال حبس تعزيری محکوم شده است، چندی پيش در روندی غيرقانونی و در حالی که حکم" تبعيد" در پرونده وی وجود نداشت، از زندان تبريز( شهر محل سکونتش) به زندان شهر يزد منتقل شد. وی در نامه خود با اشاره به امکانات زندان و بيماریهای موجود در ميان زندانيان، نسبت به شرايط غير استاندارد اين زندان اعتراض کرده است. در اين گزارش آمده است :
زندان مرکزی يزد تبعيدگاه ۱۶ زندانی سياسی حبس سنگين و صدها زندانی عادی است. اين زندان دارای چهارده بند در حدود ۳۰۰۰ زندانی است که اکثريت آنها حدود ۲۳۰۰ نفر در زندان و بقيه به صورت کار و مرخصی موقتا” بيرون هستند که حداکثر مرخصی ۴ تا ۲۰ روز و کار در بيرون تا دو ماه است. بدترين وضعيت نسبت به ديگر زندانهای مخوف حکومت جمهوری اسلامی در زندان يزد مربوط به زندانيان سياسی است، مثلا” نداشتن آشپزخانه برای پخت غذا و زمان کمتر برای هواخوری مخصوص زندانيان سياسی بند ۹ می باشد حال که به صورت قانونی اين زندان هر فرد ۲ ساعت در روز بايد هوا خوری داشته باشد. اما اين مدت برای زندانيان سياسی از طرف مسئولين و مأموران هر روز بيشتر کسر می شود .در دوره جديد، طی ۳ ماه اخير در راستای شدت بخشيدن به شکنجه ها و کنترل وتحت فشار قرار دادن زندانی در تمامی اتاقها ،راهروهای تمامی بندها دوربين های مداربسته نصب شده است که به طور ۲۴ ساعته هر گونه حرکت و آزادی های درونی زندانيان را نيز از بين برده اند اکنون زندانيان حتی نمی توانند آزادنه لباس عوض کنند يا مثلا” جای از بدن خود را بخارانند اين ايجاد زندان در زندان است، که اين در واقع مصداق صد در صد شکنجه است. بنا بر اطلاعات اين زندانی، فضايی که به هر کدام از زندانيان طبق آيين نامه داخلی زندانها بايد تعلق بگيرد در زندان يزد اين يک هشتم فضای مصوب است. که برای خواب و استراحت بسيار عذاب آور است. زندانيان دائما” مراقب حرکتها و رفتارهای خود هستند تا به بهانه های واهی و دروغين سوژه تنبيه مأمورين نشوند . شاهرخ زمانی در تشريح امکانات اين زندان نوشته است:« در رژيم غذايی زندان طبق آيين نامه داخلی بايد در هر وعده غذايی يک چهارم مرغ و روزانه ۱۳۰ گرم گوشت يا ماهی دو بار سبزی خوردن تازه و چهار بار دسر ميوه داشته باشد ولی در اينجا چيزی به نام گوشت وجود خارجی ندارد .به مرغی که اکنون به زندانيان می دهند به مسخره مرغ انتهاری می گويند که به هر نفر تا ۱۰ گرم هم نمی رسد ،سبزی و ميوه که سرشان را بخورد . وضعيت غذايی که می دهند به قدری خراب و بدپخت است که همانطور خام خام اغلب به سطل آشغال ريخته می شود . برخی اوقات که غذا سيب زمينی يا ماست و خيار است دو ساعت بعد از غذا نان داده می شود يعنی نزديک به ساعت خاموشی به زندانی نان می دهند اين نوع حرکت به عنوان شکنجه روحی زندانيان ناميده می شود .برای ۳۰۰۰ نفر انسان يک پزشک وجود دارد و چيزی به نام معاينه ديده نمی شود . شخصی به نام دکتر فقط اوضاع بيمار را از خود بيمار طی زمان بسيار کوتاهی می پرسد و سپس اغلب به پيشنهاد خود بيمار دارويی را می نويسد. معمولا”داروهای عمومی و محدودی را می نويسد . به گفته مسئولان بهداری بيماری ايدز و هپاتيت مخصوص نوع سی آن در بندهای ۴و ۵و ۶ به شدت رواج دارد. يکی از مسئولين بهداری توضيح می دهد که کسی که از اين زندان به مرخصی رفته بود مغز بادام را از دهانش درآورده و به بچه اش داده که از همين طريق بچه و همسرش نيز مبتلا شده اند . در زمان وضعيت اضطراری زندانی بيمار، بايد حداقل دو ساعت درب زندان را به شدت بکوبيم تا نگهبان در را باز کند که در اين مدت اغلب کسانی که بد حال می شوند حالشان شديدتر وبا سرعت به وخامت می گرايد طبق گفته زندانيانی که طولانی مدت اينجا هستند و تا به حال ۴ مورد ديده اند تا باز کردن درب بند و بردن زندانی به بهداری يا جای ديگر زندانی مرده است .» زمانی در خصوص شمار اعدام زندانيان در اين زندان مینويسد:«طبق آمار اين زندان يکی از قصابیترين زندانهای ايران است که ۱۲ درصد کل اعدام زندانيان در اينجا انجام می شود ،ماهی نيست که حداقل ۶ الی ۷ نفر اعدام نشود مثلا” از ارديبهشت تا کنون يعنی ۲۰/۴/۱۳۹۱ بيست و چهار نفر اعدام شده اند .حتی بسياری در سن پايين اعدام می شوند از ۸ نفری که ۲۲ تير اعدام شدند فقط دو نفر ۳۲ و۳۵ ساله بودند بقيه بين ۲۰ تا ۲۶ سال بودند و عجيب است که هر کدام از اعدام شده ها حداقل ۴ سال زير حکم اعدام در زندان نگهداری شده اند يعنی افراد اعدام شده ۲۰ ساله در واقع از ۱۶ سالگی حکم اعدام گرفته اند .کثيفترين و حيوانی ترين کار مسئولين اين زندان، اين است که ۳ روز مانده به اجرای حکم، تاريخ اجراء حکم را به زندانی ها ابلاغ ميکنند و آنها را به بند مخصوص يعنی بند انفرادی انتقال می دهند . اعلام تاريخ اجرای حکم به کسانی که ۴ سال يا ۶ سال در زندان نگهداری شده اند و بارقه اميدی در وجودشان زده شده است که شايد عفو دريافت کنند با اين خبر دنيا روی سرشان خراب می شود ،کسانی که از بيکاری و نداری و ناميدی دست به حمل مواد مخدر زده بودند و می خواستند که شرمنده اهل و عيال خود نباشند .» در پايان اين گزارش زمانی به احکام زندانيان سياسی و وضعيت آنها اشاره کرده است:« ۱۶ زندانی سياسی اين زندان با مجموع ۲۰۵ سال زندان و دو ابد از سنگين ترين حکم ها بر خوردارند. که حداقل زندان ۱۰ سال و حداکثر ۳۰ سال و حبس ابد است. در طی دو نامه اين زندانيان به عفو بين الملل آمده است که آنها از هر گونه امکانات و تسهيلاتی که برای زندانيان عادی است نيز محروم هستند از جمله مرخصی ،عفو عمومی ،کار در بيرون و …به دليل مخالفت اداره اطلاعات آنها حق استفاده ندارند و تقريبا” از همه چيز محروم هستند يکی از معمولی ترين مشکلات زندانيان سياسی تبعيدی که اغلب از استانهای کردستان ،آذربايجان شرقی و غربی ،کرمانشاه و اهواز تبعيد شده اند فاصله طولانی از خانه و کاشانه شان است که بين ۱۲۰۰ تا ۲۰۰۰ کيلومتر است که اغلب با توجه به مشکلات مالی خانواده هايشان برخی از آنها بيش از سه سال است عزيزانشان را نديده اند ،با توجه به ملاقات ۲۰ دقبقه ای راضی نمی شوند خانواده هايشان اين مسافت طولانی و هزينه سنگين را برای ديدار ۲۰ دقيقه ای تحمل کنند .» Copyright: gooya.com 2016
|