پنجشنبه 26 مرداد 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

دریافت حکم ریاست جمهوری از دست خامنه ای به هر قیمت! ناصر مستشار

محمد خاتمی همچنان با شرط گذاری های نامصمم و ناپیگیر از عطش شرکت در انتخابات ریاست جمهوری سخن می گوید تا همه اصلاح طلبان را پیرامون خویش به اجماع برساند! ناتوانی و سست عنصری محمدخاتمی که در انتخابات تحریم شده مجلس شورای اسلامی ،وقتی در بهمن ماه سال گذشته کشف گرید ـ برای وی هیچ اعتباری نگذاشته است!

اما وضعیت شکننده حکومت اسلامی که به بحران روز افزون سوریه گره خورده وکارائی تحریم های پیگیر غرب به نتایج دلخواه تبدیل شده است و در کشور سنگ روی سنگ بند نمی بشد.

این روز ها نیروهای موسوم به اصلاح طلبان به مردم القاء می کنند ،اگر آنها در انتخابات ریاست جمهوری آتی به قدرت بازگردند همه مشکلات کشور مرتفع خواهد شد و همه نگرانی ها از جمله تحریم ها و حمله نظامی و بن بست اتمی برطرف خواهد گردید ـ آیا این حقیقت دارد؟

اصلاح طلبان به اشکال گوناگون از طریق هاشمی رفسنجانی و بطور رسمی در رسانه های گروهی به غرب پیام ارسال می کنند که حاضرند در صورت برگشت به قدرت سیاسی ـ همه زمینه های تفاهم و آشتی با امریکا را فراهم سازند!
پس از آنکه از جانب محمدرضا باهنر اعلام گردید:مردم مراقب اصلاح‌طلبان خوش‌خیم و بدخیم باشند!

اصلاح طلبان خوش خیم نیز از مواضع و شروط محمد خاتمی عقب نشینی کردند تا خودرا در جبهه هاشمی رفسنجانی مستقر سازند!

"دبیرکل «جبهه مردمی اصلاحات» خبرداده که این تشکل مبانی اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را در انتخابات آینده (ریاست جمهوری دوره یازدهم) مبنا قرار خواهد داد."

اصلاح طلبان در هشت سالی که در قدرت بودند ، آیا در وحشت از خامنه ای و اقتدار گریان سنتی ـ توانستند ذره ای به غرب نزدیک شوند؟

اصلاح طلبان ، احمدی نژاد را عامل همه بدبختی ها و عقب افتادگی کشور معرفی می کنند وخامنه ای را از هرگونه انتقادی مبرا ساخته تا خود را به وی نزدیک تر سازند تا شاید کرسی ریاست جمهوری را بدست آورند! اما خامنه ای در ظن خویش هنوز به آن بن بستی دچار نگردیده است که دست به دامان اصلاح طلبان گردد.

اصلاح طلبان تاکنون اعلام نکرده اند که چرا جمهوری اسلامی تنهابا اصلاحات می تواند به حیات خود ادامه دهد.

اساسا باید پرسید که انحرافات جمهوری اسلامی از چه سالی آغاز گردیده است و چه چیز هائی باید اصلاح گردند؟

اصلاح طلبان نه با خود تکلیف شان را روشن می کنند ونه با مردم ایران که در همواره در انتظار بسر می برند!

اما همینکه اصلاح طلبان همه کاسه و کوزه های فجایع جاری کشور را به گردن احمدی نژاد می اندازند و دوران قبل از ریاست جمهوری وی را در نظام ـ طلائی توصیف می نمایند ، خود آکنده از عدم صداقت و فریبکاری هست!

سئوال اساسی در اینجاست که اصلاح طلبان با توسل به کدام قانون اساسی به مردم وعده آزادی ، حاکمیت ملی را می دهند؟

اگر اصلاح طلبان با قانون اساسی ولایت فقیه به مردم وعده جامعه مدنی می دهند این خود یک فریب بیش نیست.

این در حالیست که همگان بخوبی در حافظه خود به یاد می آورند که برآمدن احمدی نژاد در نظام حکومت اسلامی ،بر آمده از ناکار آمدی هشت ساله اصلاح طلبان در همه زمینه ها است!

کیست نداند که نظام جمهوری اسلامی از آنروزی که به قدرت دست یافت ، مملو از تضاد ها و ناهمگونی ها با جامعه آنروز ایران بود که با تصویب رساند قانون اساسی ولایت فقیه ،سرکوب و ضدیت با مردم به قانون تبدیل گردید!

از اصلاح طلبان باید پرسید ،آیا با رهبری خامنه ای ودستگاه عریض و طویل سرکوب حکومت اسلامی که از قانون اساسی منبعث می گردد ـ می توان کشور را اصلاح کرد؟

اصلاح طلبان نه به خود حقیقت را می گویند ونه به مردم و در همین راستا با اتلاف وقت برای نظام پوسیده همچنان زمان می خرند!

اصلاح طلبان که هیچگاه از اصلاحات یک تعریف جامع ارائه نداده اند در همین رهگذر به فریب مردم ادامه می دهند!

«محمد خاتمی در اردیبهشت ماه امسال گفت "نمی‌توان اصلاحات را پذیرفت اما نظام را زیر سئوال برد.نمی‌شود اصلاحات را پذیرفت ولی همه چیز و همه کس و حتی نظام را زیر سئوال برد. »

اینک از آقای خاتمی باید پرسید که آیا ایشان میان ایران ونظام فرقی قائل هستند یانه؟ آیا ایران با حکومت اسلامی مساوی هست؟ حالا که نظام حاکم با اعمال غیر متعارفش مانند شاه سلطان حسین صفوی در حال نابودی ایران هست ،براستی چه باید کرد؟ اینها سئوالات اساسی از آقای محمد خاتمی هستند که ایشان هرگز بدان پاسخ نداده اند.

میخائیل گورباچف نیز در اتحاد شوروی در اندیشه اصلاحات برنامه ریزی شده بود که عاقبت به حفظ روسیه و نابودی نظام توتالیتر کمونیستی رضایت داد تا کشور پهناور روسیه از میان نرود!

آیا آقای خاتمی مانند گورباچف تصمیم خواهد گرفت یا باادامه ناکار آمدی های متوالی رژیم اسلامی به نابودی ایران رضایت خواهد؟

اصلاح طلبان دو دوره با بیست میلیون آرای مردم در قدرت شرکت داشتند ومجلس و حمایت بین المللی را نیز در اختیارد اشتند اما به هیچ دستاورد مهمی که به مردم وعده داده بودند ـ دست نیافتند!

هنوز تکلیف انتخابات کودتائی سال 1388 روشن نشده است که اصلاح طلبان باردیگرمردم را برای تشویق در انتخابات آتی تشویق و ترغیب می نمایند.

دولت کودتائی که بر گزار کننده انتخابات ریاست جمهوری دوره گذشته بود ،توانست با تقلب و سرکوب مردم معترض خود را به زور به کرسی بنشاند.آیااینک چنین دولتی صلاحیت بر گزاری انتخابات دیگری را دارا می باشد؟

هنوز وهمچنان تکلیف کشته شدگان،شکنجه شده ها و زندانی های معترض به کودتای انتخاباتی سال 88 روشن نشده است که باردیگرآهنگ رسوای انتخابات را برای اسفندماه سال جاری آماده می سازند.انظار بین المللی همه اعمال و رفتار مردم ایران را زیر نظر دارند.اگر مردم در انتخابات پیش روی شرکت گسترده ای داشته باشند آنگاه از منظر جهانی باعث افت حیثیت ملی خواهد شد ،چرا که افکار عمومی جهان همچنان شاهد اعتراضات فعالان سیاسی ومردم ومظام دولت کودتا در حق معترضین به نظاره نشسته است.

یکبار هم که شده باید با تحریم ملی همه جانبه انتخابات در جمهوری اسلامی ،رژیم اسلامی را منزوی و تنها گذاشت تا حکومت اسلامی با شرکت گسترده مردم برای خود آبروی موقت نیافریند!

آیا تحریم انتخابات یک مبارزه خشونت آمیز هست یا یک واکنش ملی و صلح جویانه که یک ملت برای رسیدن به اهداف خود بدان متوسل می شود؟

اگر روزی برسد که اصلاح طلبان بتوانند در انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا معرفی کرده و از دست خامنه ای ، حکم ریاست جمهوری را دریافت نمایند ـ آیاآنگاه همان شخص خامنه ای مشروع و محترم خواهد شد؟

آیت الله یک شبه بعد از آیت الله العظمایی «امام» می شود!

جرس- شنیده ها و مشاهدات منابع خبری جرس در تهران و شهرستانها حاکی از آن است که اخیراً در تبلیغات خیابانی شهرها عنوان «امام خامنه‌ای» به چشم می‌خورد!

آیت‌الله خامنه‌ای خطاب به نامزدهای معترض به انتخابات کودتائی 22 خرداد: انتخابات تمام شده است، کنار بکشید !

آقای فرخ نگهدار، یکی از چهره های شاخص سیاستی است که چندی قبل اعلام کرده است، که نباید با مقام رهبری و خامنه ای درافتاد، بلکه باید خواهان تغییر رفتار رهبری شد ، که این روزها در سایت جرس قلم می زند.

ایشان هدف جنبش سبز را فقط در تغییر رفتار رهبری کشور و پذیرش رهبران سبز، به عنوان نماینگان مردم می دانند : بایدبه آقای فرخ نگهدار گفت که این خامنه ائی است که با مردم ایران در افتاده است و آرای برحق مردم ایران را در انتخابات 22 خرداد نپذیرفته است! به آنهائی که می گویند نباید شعار افراطی علیه حکومت اسلامی بدهند باید گفت که مردم پرجوش در خیابانها را نمی توان به سکوت در برابر ظالمان وادار نمود!

مستبدین تاریخ همیشه نادان و کورند.به همان اندازه نیروهای سیاسی میانه باز نیز زمان سنج و موقعیت شناس نیستند وتا آخرین روز می خواهند استبداد را حفظ کرده و تنها اورا به راه راست هدایت نمایند که هیچ شانسی در این راه ندارند.آقای فرخ نگهدار، یکی از چهره های شاخص چنین سیاستی است و چندی قبل اعلام کرده است که نباید با مقام رهبری و خامنه ای درافتاد، بلکه باید خواهان تغییر رفتار رهبری شد

آیا در مرحله کنونی جبهه واحد ضد ولایت فقیه نیازتاریخی گذار مبارزاتی مردم ایران است؟اگر ولایت فقیه که اینک به نماد ظلم و ستم در ایران شناخته شده است و به همان اندازه بعنوان عمود نظام معرفی می گیرد،آنگاه مبارزه علیه خامنه ائی به هدف اساسی همه مردم ایران تبدیل خواهد گردید.

حکومت اسلامی برای نجات حیات ننگین خویش همچنان دست به توطئه های رنگارنگ می زند.دام گستری های رژیم اسلامی دیگر شهره آفاق جهان است.چه در زمینه دیپلماسی جهانی که همه کشورها در تمام گفتگوهای سیاسی و اتمی به حیله گری های رزیم حاکم پی برده اند. رد پای رژیم اسلامی را از مذاکرات پشت پرده مقامات جمهوری اسلامی با نمایندگان رونالد ریگان و دستگیری اطرافیان آیت الله منتظری تا حکم قتل سلمان رشدی گرفته و کارناول عاشورا و پخش فلیم های کنفرانس برلین می توان پی گیری کرد.این روزها نیز خود عکس خمینی را به آتش کشیده اند تا از آن یک پیراهن عثمان بسازند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


نماينده ولي فقيه در سپاه: در تبعيت از رهبري فرقي بين عصر پيامبر و دوران امروز نيست!در صحنه سازی دیگر جهت مبارزه با مخالفان فکری ونظری ابتدا مقام خامنه ائی توسط ملیجک های شناخته شده به جایگاه پیامبران ارتقاء می یابد تا با هرگونه سرپیچی از اوامر ولی فقیه بعنوان محاربه با دستورات الله و قرآن برخورد گردد.حیله های مختلف رژیم اسلامی در بکار گرفتن نقش ابزاری مذهب و بهره برداری از نا آگاهی بخش نازلی از توده های ذوب شده در ولایت این امکان را به حکومت اسلامی می دهد تا علیه مخالفان از شیوه قتل فی سبیل الله استفاده ببرد.رژیم اسلامی در این زمینه هیچ موفقیتی نخواهد داشت چرا که این روزها در برابر رژیم اسلامی بخشی از روحانیون ارشد نیز صف آرائی کرده اند.در پایان باید تذکرداد که در این مرحله باید دوست ودشمن مرحله ائی را باید بدرستی شناسائی ومرور کرد و نباید به دشمنان فرصت بهره جوئی از مبارزه خود را فراهم نمود.

در همینجا باید خاطرنشان کرد که طرفداران بی چون و چرای شرکت در انتخابات به هرقیمتی با شعارانتخابات آزاد به کدام هدف می خواهند دست یابند؟

از نظر من شرکت درهرانتخاباتی درهر کشوری چه دمکراتیک و غیر دمکراتیک به معنای تائید نظام،قانون اساسی و به رسمیت شناختن برگزار کننده آن انتخابات نیز می باشد. پس از گذشت 32 سال از عمر جمهوری اسلامی و برگزاری انواع اقسام انتخابات به چه در جه از دمکراسی دست یافته ایم و چرا بعد از هر انتخاباتی استبداد در ایران اسلامی گسترش می یابد؟آِیا با برگزاری انتخابات آزاد می خواهید به عمر رژیم پایان دهید؟آیا رژیم ددمنش ولایت فقیه بابرگزاری انتخابات آزاد می تواند نابودی خود را در انتخابات ازاد مشاهده نماید تا ساده گرایانه آنرا برگزارنماید؟

اصلاح طلبان حکومتی درحالیکه همچنان به پیروزی احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 و 88 هیچ رضایتی نشان نمی دهند و دائما بدان پیروزی انتقاد می ورزیدند اما علیرغم همه آن در انتخاباتی که وزرات کشور دولت احمدی نژاد در سال 88 برگزار نمود به قصد تقصیر دولت شرکت نمودند تا مقام ریاست جمهوری را ان خود نمایند و تسط ان قوه به مقاصد سیاسی و اصلاحی خود دست یابند اما باردیگر مانند انتخابات سال 84 به کودتائی بودن انتخابات انتقاد نمودند وپس ازآن میلیونها ایرانی را برای باز پس گیری آرای خود به نفع خویش به خیابانها فرا خواندند تا خامنه ای را وادار نمایند به آرای واقعی مردم گردن بگذارد تا مهندس موسوی به ریاست جمهوری دست یابد اما آن سیاست به کرسی ننشست!آرایش مردم در خیابانها به جنبش سیاسی سبز گسترش یافت و مردم عدم رضایت خود را به رژیم اسلامی در پوشش تظاهرات خیابانی رای من کجاست با کشته ،زخمی ،زندانی و تبعید بیشمار به همه جهانیان نشان دادند!مردم ایران با سلحشوری های بی نظیری نشان داند که حکومت اسلامی لایق آنها نیست. این در حالی بود که اگر مهندس موسوی در انتخابات 22خرداد سال 88 به ریاست جمهوری دست می یافت به وضعیت بهتری از خاتمی نائل نمی شد.

در نهایت اگر موسوی نیز همچون خاتمی به مقام ریاست جمهوری می رسید ، تنها 10 درصد قدرت را مانند سرایدار دولت و مانند خاتمی به منزله تدارک چی در اختیار می گرفت و دائما از کار شکنی های جناح رهبری و دستگاه های خود سر ناله سر می داد!ازآقای تاجزاد ه باید پرسید ، شما که هنوز تکلیف انتخابات 22 خرداد سال 88 را روشن نکرده اید و دولت بر آمده از آنرا هنوز به رسمیت نمی شناسید،چگونه می خواهید به همین دولت اعتماد نمائید تا انتخابات آزاد برگزار نماید؟این در حالیست که آقای عبدالله رمضان زاده سخنگوی دولت خاتمی گفته است که در دویست ساله گذشته در ایران دولتی به بی لیاقتی نهم ودهم بر سرکار نیامده است!

تاج زاده: جز انتخابات آزاد راه دیگری وجود ندارد!


زیبا‌کلام: اصلاح‌طلبان نمی‌توانند برای بازگشت به قدرت امیدوار باشند!


رهبر انقلاب اسلامی مانند دوم خرداد سال 76 با مشاهده شرکت میلیونی مردم در انتخابات و حضور ۴۰ میلیونی ملت در انتخابات 88 سال گذشته ریاست جمهوری را رفراندومی ملی در ابراز وفاداری و اعتماد به نظام اسلامی خواندند :

امام جمعه يكي از شهرها مي‌گويد در طي ملاقاتي كه با رهبر معظم انقلاب اسلامي داشتم از ايشان سوال كردم شما خيلي از احمدي نژاد حمايت مي‌كنيد. معظم له در پاسخ(فرمودند آقاي احمدي نژاد در دفاع از ارزش‌ها و در دفاع از امام خجالت نمي‌كشد. برخي با رسيدن به مسئوليت و حضور در فضا‌هاي جديد، در صحبت كردن ادبيات ديگري پيدا مي‌كنند،‌ اما احمدي نژاد اين گونه نبوده است.

از اقای تاجزاده باید پرسید ، آیا شما می توانید موقعیکه در انتخابات آزاد به قدرت دست یافتید در اجرای منویات ولی فقیه و حفظ نظام از خط امام تبعیت نمائید؟

صادق زیباکلام در گفتگو با فرارو: متاسفانه ما نه از دو خرداد درسی گرفتیم نه از 22 خرداد!


زیباکلام: وضع اصلاحات نتیجه بی‌لیاقتی خاتمی

با حرفهای کاملا واقع گرایانه زیبا کلام اینک اصلاح طلبان باید ثابت نمایند که براستی بدنبال کدام هدف تلاش می نمایند!چراهنوز حفظ نظامی که باعث نابودی مردم و ایران گردیده است برای اصلاح طلبان همچنان مقدس هست؟آیا برای اصلاح طلبان ـ مردم و ایران مهم هستند یا نظام؟میخائیل گورباچف نیزدر راه اصلاحات خود در روسیه شکست خورد اما برای حفظ روسیه و مردم آن کشور به نابودی کمونیسم مقدس رای مثبت داد تا حفظ نظام کمونیستی باعث پاشیدگی کشورنگردد! آآیاموقع آن نرسیده است که اصلاح طلبان نیز نظام فرتوت اسلامی را به فراموشی تاریخ بسپارند و در راه حفظ مردم و ایران و آزادی و حقوق حاکمیت ملی همه خلق های ایران تلاش نمایند؟ایا اصلاح طلبان منتظرند تا طوفانهای سهمیگن فرا برسد تابه عقلانیت دست یابند ؟برگشت اصلاح طلبان به قدرت سیاسی در ایران به گفته زیبا کلام به نقطه پایانی رسیده است و خامنه ای انتخاب خود را کرده است و در این راه به مرحله برگشت ناپذیری خود تاکید می ورزد تا آنجائیکه اصلاح طلبان را فتنه و میکروب نامیده است! پس اصلاح طلبان منتظر چه چیزی مانده اند ؟ پیوستند به مردم برای سرنگونی نظام ویا ماندن در کنار نظام ،کدامیک ؟شرکت در نابودی نظام پوسیده اسلامی آخرین شانس اصلاح طلبان هست و بس !؟

پس بنابراین اگرآقای خامنه ای شرکت میلیونی مردم را در همه انتخاباتی را که تاکنون در ایران برگزارگردیده است وعلیرغم اینکه همچنان از جانب بخشی از نیروهای سیاسی غیر حکومتی در داخل و خارج کشور مورد حمایت قرار می گیرد را بطور مستقیم ، صلاحیت و تائید نظام از جانب مردم خطاب می نماید باید صادقانه اقرار نمود که وی حق دارد!؟


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016