سه شنبه 10 بهمن 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

تراژدی حقيقت، بهروز بهبودی

بهروز بهبودی
سخنان و گزارش نمايندگان مجلس ايران از زندان اوين بيش از پيش اثبات کرد که جمهوری اسلامی نمی‌خواهد با مردم صادق باشد و همچنان آن‌ها را نامحرمان مزاحمی می‌داند که آگاهی‌شان به‌منزله چوب لای چرخ غارت‌ها و دزدی‌های دولتمردان است

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


نمايندگان مجلس بالاخره به زندان اوين رفتند و با وقاحت هرچه تمام تر آن را هتل خواندند. البته اين مردگان متحرکی که هيچ اراده و اختياری از خود ندارند و تنها بر شانه های مردم ايران بر مسندهای قدرت و رفاه تکيه زده اند، با اين کار تکليف مردم را هم يکسره روشن کردند. اين تماشاچيان بی خاصيت برای هزارمين دفعه به مردم اثبات کردند که وکيل الدوله و به عبارت بهتر وکيل الخامنه ای هستند و و وجود مردم را تنها برای رای دادن و نمايش های تبليغاتی برای ثبت در تقويم حماسه های من درآوردی خود می دانند.
عروسک های خيمه شب بازی رفته به زندان اوين از خود نپرسيدند اگر خواسته های زندانيان تنها تخت خواب و غذا بوده، رنجنامه های منتشر شده آنها تا به امروز برای چه بوده است. اگر اين آقايان ريگی به کفش خود نداشتند چرا بايد از قبل و با هماهنگی های لازم به زندان اوين می رفتند تا به قول آن نماينده شکم پرست، غذای آن روز اوين بهتر از غذای خانه اش بشود؟ راستی اگر اوين تا به اين اندازه شبيه هتل است چرا قوه قضائيه جمهوری اسلامی به نماينده سازمان ملل، احمد شهيد، اجازه ورود به کشور و بازديد از همين هتل را نمی دهد؟ با وجود چنين هتلی آيا هزينه های جمهوری اسلامی در اسکان دادن احمد شهيد کم نمی شود؟

امروز حدود چهار سال از ماجرای کهريزک می گذرد و سعيد مرتضوی در پناه حمايت های دولت مورد تاييد سيدعلی خامنه ای همچنان مشغول خدمت رسانی! است. راستی اگر به گفته مجلسيان، اوين هتل است چرا اين قاضی معلق و متهم در جنايات کهريزک برای مدتی به اين هتل فرستاده نشده است؟ راستی چرا احمدی نژاد از رفتن جوانفکر به همين هتل تا آن اندازه برافروخته شد و به هر در زد تا معاون مطبوعاتی خود را آزاد کند؟ راستی اگر غذای اين هتل تا اين اندازه خوب است چرا نمايندگان محترم مجلس هر روز برای صرف غذای روز به هتل اوين نمی روند تا همچنان از آن خوان چرب! بهره مند باشند؟

آيا مشکل زندانيان سياسی به ناحق مانده در زندان، تنها غذای آنجاست که نماينده وقيح مجلس به آن اشاره می کند؟ چرا نماينده محترم! به اين موضوع نيز اشاره نمی کند که اين افراد اساسا به چه جرمی در زندان بسر می برند؟ و چرا بيشتر آنها اتهامات مشابه دارند؟ چرا قاضی تقريبا همه آنها دو سه نفر بوده اند، قاضی هايی که اراده و اختياری از خود نداشته اند؟ راستی چرا نماينده مرده مجلس ايران به بی توجهی های مسئولان قوه قضائيه و زندان به موضوعاتی نظير شکنجه ها، انفرادی، بازجويی های قرون وسطايی، سلامت، مرخصی و شکايات زندانيان از مسئولان اشاره ای نکرد؟

امروز صدا و سيما، دولت، مجلس، بيت رهبری و خلاصه همه و همه واقعيت ها را تحريف می کنند و نمی فهمند که با دست خود گورشان را می کنند. وقتی رسانه ها و احزاب مستقل در کشور وجود ندارند و زير تيغ سانسور، توقيف و تعطيلی قرار می گيرند، نبايد انتظار ديگری جز اين داشت. خامنه ای در همه اين سال ها کوشيده تا مطابق با الگوی کشورهای کمونيستی، کشور را به کشوری تک حزبی تبديل کند تا به خيالی خام دامنه قدرتش را وسعت ببخشد. نتيجه اين سياست بی خردانه به قدرت رسيدن تازه به دوران رسيده هايی بود که آنها هم با همه وجود کوشيده اند تا به موازات قدرت رهبر برای خود قدرت و ثروتی فراهم بياورند. برای آنکه در اين ميان کسی مزاحم غارت منافع ملی و مردمی هم نشود مخالفان روانه زندان و معترضان سرکوب شده اند.

نبود رسانه های مستقل کار اطلاع رسانی را هم به صدا و سيمای رهبر سپرده تا واقعيت ها را آنگونه که رهبر می پسندد به خورد مردم بدهد. امروز پنهان کاری در کشور بيداد می کند و جالب آنکه همه کسانی که دستشان در يک کاسه است از يکديگر نقطه ضعف هايی دارند که آنها را وادار به سکوت در برابر جنايات همديگر می کند و اين رشته همينطور ادامه می يابد.

وقتی رسانه ها بايکوت می شوند و کسی اجازه ندارد درباره دزدی ها و کج دستی های دولتمردان سخنی بگويد، نتيجه آن می شود که باز مردم خرده پا قربانی می گردند. در جايی که خامنه ای در ماجرای اختلاس سه هزار ميلياردی به مجلسيان فرمان کش ندهيد می دهد، جوانی تنها به دليل سرقت هفتاد هزار تومان به طناب دار سپرده می شود و گريه هايش برای نجات از آن حکم غيرعادلانه به جايی نمی رسد.

سخنان و گزارش نمايندگان مجلس ايران از زندان اوين بيش از پيش اثبات کرد که جمهوری اسلامی نمی خواهد با مردم صادق باشد و همچنان آنها را نامحرمان مزاحمی می داند که آگاهی شان به منزله چوب لای چرخ غارت ها و دزدی های دولتمردان است.

خامنه ای در هفته های گذشته از وجود انتخابات آزاد در همه سی و سه سال گذشته سخن گفته بود. اين سخن جدای از نادرستی توهين به مردم ايران نيز هست. زيرا با پذيرفتن سخنان رهبر جمهوری اسلامی بايد قبول کنيم که مردم تا بدان پايه ناآگاه هستند که با وجود دريافتن بی خاصيتی های نمايندگان خود باز به همان طيف و گروه فرصت رفتن به مجلس و قوه مجريه را می دهند تا در سايه قدرت و دست يابی به رانت های گوناگون به ريش همان مردم بخندند و اينگونه آب به آسياب رهبری بريزند که کشور را تک صدا و تک حزبی می خواهد.

متاسفانه مجلسی که بايد نماد دموکراسی در کشور باشد، امروز به بنگاهی برای اشاعه ستم و تاييد دزدی ها تبديل شده است و همين نکته خود دليل محکمی است که انتخابات در ايران آزاد نبوده و اين نمايندگان، نمايندگان شورای نگهبان و رهبر جمهوری اسلامی هستند نه مردم ايران! اين موضوع اگرچه دردناک، اما نشانه مبارکی از متلاشی شدن يک حکومت ديکتاتوری از درون و سقوط ناگزير آن است. امروز صدای شکستن پايه های نظام جمهوری اسلامی به گوش می رسد. سقوط اين نظام خيلی دور نيست، هرچند نمايندگان و دولتمردانش خود را به خواب مرگ زده باشند اين اتفاق خواهد افتاد.

بهروز بهبودی
ونکوور
www.bbehbudi.com
contact@bbehbudi.com


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016