گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
21 دی» (چ)، مثل "چه گوارا" در فرهنگ لغات "ماريو بارگاس يوسا"، رضا علامهزاده9 دی» آثار برتر سینمای آمریکای لاتین: سفرهاى باد، رضا علامهزاده
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! آثار برتر سینمای آمریکای لاتین: گورستان فيلها، رضا علامهزاده"گورستان فيلها" از بولیوی قصهاى كمتر شنيده شده دارد. این فیلم که عنوانش ريشه در ميتولوژى آفريقائيان دارد قصهى مرگ بىخانمانان معتاد به الكل را به شكل واقعگرايانهاى به نمايش در مىآوردبوليوى كه فقيرترين كشور در ميان كشورهاى آمريكاى لاتين است سينمايش نيز در مقايسه با بسيارى از كشورهای ثروتمندتر از رشد كمى و كيفى مشابهى برخوردار نيست. با اينهمه هرازگاهى فيلمى از بوليوى در عرصه سينماى جهانى عرضه مىشود كه توجه منتقدين را به خود جلب مىكند. يك نمونه معروف آن فيلم "منطقه جنوبى" است به كارگردانى "خوان کارلوس بالدیبیا". اين فيلم ماجراى يك خانواده اشرافىِ رو به زوال را روايت مىكند كه در كوران تغييرات اجتماعى در بوليوى دچار سردرگمى شدهاند. دوربين كه بهندرت از اين خانه اشرافى بيرون مىرود تاثير تكانهاى اجتماعى را در درون شخصيتهاى اصلى اين خانه انعكاس مىدهد. فيلم "منطقه جنوبى" در سال ٢٠١٠ در جشنوارهى با كيفيتِ "ساندَنس" درخشيد و چند جايزه به دست آورد. الکلیهائی که برای مردن به این مکان مراجعه میکنند معمولا پنج شش روز بیشتر گرسنگی را تحمل نمیکنند و همان یک سطل الکل کارشان را میسازد. جوبنال در طول شش روز اقامتش بیوقفه الکل مینوشد و در مالیخولیائی مداوم نقاط عطفی از زندگیش را به یاد میآورد. سينماگر اين فرازهاى حساس زندگى او را در واگردها (فلاشبکها) به تماشا مىگذارد. آنچه از كودكى قهرمان قصه مىبينيم خشونت پدر نسبت به او، و بويژه نسبت به مادر اوست. تنها يادمان شيرين از پدرش، كادوى تولد يازده سالگى است كه او تا آخرين لحظه زندگى در پاكتى زير بغلش با خود دارد و به وقت ورود به گورستان فيلها زير صندلى اتاقش پنهان مىكند. ترك خانه، ولگردى با دوستان، و آشنائى با زنان مختلف زندگىاش فرازهاى ديگرى هستند كه در واگردها مىبينيم. در پسزمینه، زندگی روزمرهی مردم فقیری که در بازارهای گلآلود و خیابانهای بیقواره و خاکی به دنبال لقمه نانی تلاش میکنند تصویر شده است. شهر در این فیلم چیزی نیست جز تجسم آشکار فقر و نابسامانی. مهمترين فراز زندگی جوبنال که در تنهائی اتاقش در گورستان فیلها مثل تبی تند به سراغش میآید آشنائى اوست با يك الكلى بيخانمان مثل خودش كه چهرهاش نشان مىدهد از بوميان بوليويائى است. آنوقت با نیش چاقو کف دست خودش و جوبنال را میبرد تا وقتی به هم دست میدهند خونشان به نشانه صمیمیت در هم بیامیزد.
*** آنونس فیلم با زیرنویس انگلیسی: فیلم کامل به زبان اسپانیائی: Copyright: gooya.com 2016
|