شنبه 30 مهر 1384   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

۶۴ درصد كودكان كار از بيماري هاي قلبي رنج مي‌برند، ايسنا

آن ها كه هوش سرشارشان فقط در خيابان ها خلاصه مي‌شود

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: آسيب‌هاي اجتماعي

درحاليكه به گفته فردين، مدير امور آسيبهاي اجتماعي شهرداري تهران تنها در نيمه اول امسال 3 هزار و 654 كودك خياباني از سطح شهر جمع‌آوري شده‌اند و با وجود گذشت ماهها از تصويب آيين‌نامه ساماندهي كودكان خياباني در دولت و تفكيك وظايف هر يك از دستگاههاي مسؤول در اين زمينه، هنوز شيوه‌نامه اجرايي اين آيين‌نامه بدرستي مشخص نشده است.

تنها از استانداري تهران خبر رسيد كه تفاهمنامه‌اي براي عملياتي شدن اين طرح بين استانداري و وزارت رفاه به امضا رسيده كه بر اجراي آيين‌نامه در اسرع وقت تاكيد كرده و امكان اجراي آن را فراهم مي‌كند.

به گزارش گروه اجتماعي خبرگزاري دانشجويان ايران در تحقيقي كه روي 4133 نفر از كودكان خياباني ايران انجام گرفته است، مشخص شده كه 73 درصد اين كودكان به بيماريهاي چشمي و 61 درصد به بيماريهاي تنفسي مبتلا هستند. همچنين 64 درصد آنها از بيماريهاي قلبي،69 درصد از مشكل اختلال در شنوايي و 61 درصد از كمبود توجه رنج مي‌برند؛ 82 درصد نيز دچار بيماريهاي پوستي هستند. از نظر سواد آموزي هم56 درصد آنها بي سوادند، 61 درصدشان مشكلات گفتاري دارند و در مجموع86 درصد آنها فاقد هرگونه مهارت شغلي‌اند كه اين آمار نشان دهنده وضعيت نگران‌كننده كودكان خياباني در كشور است.

از سويي ديگر تلاشها براي ساماندهي كودكان خياباني به عنوان قربانيان مدرنيسم و توسعه نامتوزان اجتماعي در حالي با تصويب آيين‌نامه‌ها و امضاي تفاهمنامه‌ها ادامه دارد كه به گفته كارشناسان و آسيب‌شناسان اجتماعي، در خصوص كودكان خياباني در ايران، كار مطالعاتي و پژوهش عميقي صورت نگرفته است؛ كودكاني كه به علت فقر اقتصادي خانواده‌ها به خيابانها آمده و با كارهايي چون فروش فال و تنقلات و ... بخشي از هزينه روزانه زندگي خود را تامين مي‌كنند؛ اين كودكان جدا از كودكان فراري و بي سرپرست، با عنوان «كودكان كار – خيابان» شناخته مي‌شوند.

طبق آمار حدود 80 درصد كودكان خياباني ايران، كودكان كار هستند كه در صورت عدم اشتغال خانواده، آنها دچار مشكلات زيادي در تامين معاش مي‌شوند.

به اعتقاد روانشناسان نيز، كودكان كار، ضريب هوشي بالايي دارند و در صورت دستيابي به حداقل امكانات خدماتي و آموزشي، مي‌توانند به مدارج بالاي تحصيلي و شغلي دست يابند؛ بنابراين ضروري است كه سازمانهاي مسؤول از نگاه مجرميت به اين پديده و تصور «بزهكار» بودن اين كودكان فاصله گرفته و موجوديت و اجبار اين كودكان به كار را بپذيرند. پس از آن لازم است كه در پژوهشي فراگير وضعيت زندگي اين كودكان بررسي و شرايطي ايجاد شود كه آنها بتوانند در محيطي سالم كار كرده و همزمان نيز به ادامه تحصيل بپردازند. در اين ميان ايجاد كارگاه‌هاي مناسب و آموزش مهارتي كودكان در اولويت قرار دارد.

به گفته كارشناسان، كودكان خياباني همچنين بايد تحت پوشش خدمات تامين اجتماعي و حمايت‌هاي قانوني قرار گرفته و در خصوص چگونگي حفظ بهداشت فردي آموزش ببينند و در بلند مدت نيز فقر فزاينده اقتصادي آنها تعديل شود تا اساسا نيازي به كار نداشته باشند.

درحاليكه آيين‌نامه ساماندهي كودكان خياباني بر جمع‌آوري و جذب و نگهداري كودكان خيابان در سطوح مختلف مراكز اقامتي تاكيد مي‌كند، آسيب‌شناسان هشدار مي‌دهند جمع‌آوري كودكان كار و نگهداري آنها در مراكز بهزيستي مشكلات موجود را تشديد مي‌كند و مسؤولان بايد به جاي تكرار تجربه‌هاي ناموفق گذشته، باندهاي تبهكار حرفه‌اي را شناسايي كنند كه با اعمالي چون سوء استفاده‌هاي جنسي، قاچاق و فروش اعضاي بدن كودكان، آنها را به انسانهايي روانپريش با رفتارهاي ضد اجتماعي تبديل مي‌كنند. بر اين اساس بازنگري در چگونگي پديداري كودكان خياباني و نيز علل دوام آن تا حال حاضر يك ضرورت است.

يك عضو هيات علمي دانشگاه در خصوص سابقه اين پديده و تعريف كودكان خياباني به خبرگزاري دانشجويان ايران مي‌گويد:‌اگر تكديگري و ولگردي را دو جنبه مهم از مظاهر پديده كودكان خياباني تلقي كنيم،‌اين مسئله قدمتي به تاريخ شهر نشيني بشر دارد و به دنبال آن پديده حاشيه نشيني همراه با بيكاري و بروز مصاديق مختلف اشتغال بدون تخصص بروز كرده است.

دكتر «غنچه راهب» ادامه مي‌دهد: به طور كلي دو ويژگي عمده در تعاريف مختلف از كودكان خياباني ديده مي‌شود: نخست آن كه محل تجمع اين كودكان، خيابان است و ديگر آن كه اين كودكان به هم پيوستن در خانه‌هاي گروهي، ارتباطات نامناسبي با يكديگر برقرار مي‌كنند. با اين حال بايد در نظر داشت كه عنوان «كودكان خياباني» پيچيده و كلي بوده و «تفاوت شرايط مختلف اين كودكان» را مشخص نمي‌كند.

به گفته وي در بيشتر موارد اين عنوان با واقعيت نوع فعاليت اين كودكان در خيابانها همخواني نداشته و در برخي موارد آكنده از معاني تاسف بار و توهين آميز است و توجه را از جمعيت گسترده كودكاني كه به علت فقر و محروميت‌هاي اجتماعي مجبور به كار در خيابان‌ها هستند منحرف مي‌كند.

وي مي‌افزايد: به طور كلي اصطلاحات مختلفي براي تعريف و ناميدن اين كودكان به كار برده شده است كه «كودكان در معرض خطر» و« كودكان نيازمند خدمات ويژه» كلي ترين اين اصطلاحات است. طبق تعريف سازمان نجات كودكان، كودك خياباني هر كودكي است كه فاقد خانه ثابت و حفاظت مناسب است. يونسكو نيز در كليه تعاريف خود از كودكان خياباني سه نكته را مدنظر قرار داده است: مدت زماني كه كودك در خيابان سپري مي‌كند، اين واقعيت كه خيابان مامني براي زندگي بلند مدت آنهاست و اينكه آنها فاقد حفاظت و مراقبت مناسب از سوي بزرگسالان خانواده خود هستند.

راهب ادامه مي‌دهد: سازمان بهداشت جهاني كودكان خياباني را در يكي از 4 گروه زير تقسيم بندي مي‌كند: كودكاني كه در خيابان زندگي مي‌كنند و اولين دغدغه آنها زنده ماندن و داشتن سرپناه است، كودكاني كه از خانواده خود جدا شده‌اند و موقتا در مامني مانند خانه‌هاي متروك، نوانخانه‌ها و پناه‌گاهها زندگي مي‌كنند، كودكاني كه تماس با خانواده خود را حفظ كرده‌اند اما به علت فقر، خشونت و سوء استفاده‌هاي جنسي و جسمي در خانواده، بخش يا اكثر ساعات روز را در خيابان مي‌گذرانند و كودكاني كه در مراكز ويژه بازپروري نگهداري مي‌شوند اما قبلا در وضعيت بي خانماني به سر مي‌بردند و در معرض خطر بازگشت به وضعيت گذشته قرار دارند.

اين مددكار اجتماعي در خصوص علل شكل‌گيري اين پديده در ايران مي‌گويد: رشد و تغييرات بي‌رويه جمعيت، ويراني‌ها و خرابي‌هاي بازمانده از جنگ، فقر فرهنگي، مهاجرت، بيكاري، وجود مشاغل كاذب، حاشيه‌نشيني، بالا رفتن آمار طلاق و اعتياد و عدم همخواني شاخص‌هاي مختلف توسعه در ايجاد و گسترش اين پديده نقش داشته‌اند. همچنين عواملي چون جمعيت زياد خانوار، بي سوادي يا كم سوادي و كهولت و بيماري والدين، فوت يا جدايي پدر و مادر و اعتياد آنها، زنداني و خياباني بودن والدين و درگيريهاي مداوم خانوادگي از علل خانوادگي اين پديده هستند.

وي تصريح مي‌كند: حضور كودكان در خيابانها عوارض مختلف جسمي و رواني به دنبال دارد. از نظر جسمي، بيشتر اين كودكان دچار سوء تغذيه‌اند و از كمبود خواب، نقص در استخوان بندي و فرايند‌هاي رشد جسمي، شكستگي‌هاي متعدد در نقاط مختلف بدن، اختلالات ريوي و كليوي، عفونت داخلي و اختلالات تناسلي رنج مي‌برند. از نظر رواني نيز كودكان خياباني پرخاشگر و گوشه‌گيرند و تاخير كلامي (خزانه لغات محدود و ناتواني در تكلم) دارند و دچار مشكلاتي چون اختلال خواب، تعامل اجتماعي نامناسب، بي توجهي،‌اختلالات شناختي و علائم اضطراب هستند و نشانه‌هايي از ويران سازي و تمايل به تخريب از خود نشان مي‌دهند.

راهب در خصوص آسيب‌هايي كه اين كودكان در خيابان با آن روبه‌رو هستند، مي‌گويد: از نظر اجتماعي اين كودكان مورد سوء استفاده‌هايي چون اجبار به حمل و نقل مواد مخدر، مشروبات الكلي و ساير وسايل غير قانوني قرار گرفته و اجبار به تكدي گري، استعمال مواد مخدر، سرقت منازل و در بسياري از موارد تعرضات جنسي از آسيب‌هاي شايع در اين كودكان است. آنها طعمه باندهاي قاچاق انسان مي‌شوند و در برخي موارد به تكديگري، باجگيري و ولگردي مي‌پردازند.

اين مددكار اجتماعي درمورد تعداد كودكان خياباني اظهار مي‌كند: بر اساس آخرين تحقيقات 250 ميليون كودك «كار – خيابان» در كشورهاي در حال توسعه وجود دارند كه در مقاطع سني 5 تا 14 سال قرار دارند در اين ميان تعداد پسران 3 برابر دختران است و 61 درصد آنها در آسيا، 32 درصد در آفريقا، 7 درصد در آمريكاي لاتين و 1 درصد در اقيانوسيه زندگي مي‌كنند.

راهب با ارائه آماري در مورد تعداد اين كودكان در ايران مي‌گويد: در ايران آمار دقيقي از تعداد كودكان خياباني وجود ندارد؛ ولي در مجموع80 درصد كودكان خياباني، كودكان كارند كه به علت فقر اقتصادي خانواده‌ها مجبور به كار در خيابان هستند و بيشتر آنها در استانهاي خراسان، تهران، لرستان و كردستان به سر مي‌برند،90 درصد اين كودكان داراي والدين هستند ، 80 درصدشان مهاجرند كه 42 درصد آنها از روستاها و شهرهاي ديگر كشور و 38 درصد از كشورهاي ديگر آمده‌اند و از نظر جنسيت نيز 78 درصد آنها مذكر و در سنين 5 تا 18 سالگي قرار دارند.

وي مي‌افزايد: كودكان خياباني در ايران به 6 دسته تقسيم مي‌شوند، كودكان فاقد شناسنامه كه يا از اتباع خارجي‌اند و يا كودكان به جا مانده از ازدواج‌هاي موقت هستند، كودكان متكدي، كودكان كار در خيابان، كودكاني كه از خانه فرار كرده‌اند،‌ كودكاني كه در خيابان دست به بزهكاري مي‌زنند و كودكان بي‌سرپرست و بد سرپرست.

راهب در خصوص عملكرد مسؤولان و نوع برخورد آنها با اين پديده مي‌گويد: تا به حال به دو صورت با اين پديده برخورد شده است: نگاهي كه مي‌خواهد چهره شهر را زيبا و فاقد مشكل نشان دهند و تنها به جمع آوري اين كودكان از سطح شهر اكتفا مي‌كند و ديدگاهي كه بر حل مشكل اين كودكان و خانواده آنها تاكيد مي‌كند.

وي در تشريح نحوه برخورد برخي كشورها با كودكان خياباني اظهار مي‌كند: در فرانسه كودكان خياباني به عنوان كودك در معرض خطر شناخته شده و به نحو مطلوب جذب مراكز نگهداري مي‌شوند. اين مراكز به دو گونه‌اند: مراكز نيمه وقت كه بچه‌ها در حين كار به آنها مراجعه و نظافت شخصي و تغذيه را انجام ميدهند و اجباري به ماندن در آن مراكز ندارند و مراكزي كه اين كودكان را به صورت دايمي نگهداري كرده و آموزش‌هاي لازم را در خصوص مهارتهاي زندگي به آنها ارائه مي‌كنند.

اين روانشناس هشدار مي‌دهد : در وضعيتي كه 80 درصد كودكان خياباني ايران كودكان كار هستند،‌ جمع آوري و تحويل آنها به خانواده‌ها مشكلي را حل نمي‌كند و به علت فقر اقتصادي خانوار اين كودكان چاره‌اي جز بازگشت به خيابان و شروع به كار دوباره براي بقاي خانواده ندارند.

وي تصريح مي‌كند: 80 درصد كودكان خياباني ايران كودكان كارند كه اگر كار نكنند خانواده آنها دچار مشكلات حاد مي‌شوند؛ بنابراين جمع‌آوري و حذف اشتغال كودكان خياباني نمي‌تواند مشكل آنها را حل كند.

راهب مي‌گويد: مراكز بهزيستي در جذب كودكان خياباني دچار مشكل هستند و بايد ريشه‌يابي شود كه چرا اين كودكان با وجود بيماريهاي متعدد جسمي به اين مراكز مراجعه نمي‌كنند. درحاليكه اگر به مسائل اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي خانواده‌ها رسيدگي و به نيازهاي خانواده‌هاي مهاجر پرداخته نشود، اين پديده در آينده گسترش مي‌يابد.

وي ادامه مي‌دهد: در اين صورت با توجه به آنكه اين كودكان بعضا مورد سوء استفاده‌هاي جنسي و جسمي قرار مي‌گيرند، در آينده شاهد بزهكاري آنها خواهيد بود و اين كودكان به انسانهايي تبديل مي‌شوند كه با آسيب‌هاي جسمي حاد، ايدز و بيماريهاي عفوني سلامت جامعه را مورد تهديد قرار مي‌دهند.

دكتر محمد كاظم توحيدي جامعه شناس و مدرس ژنتيك پزشكي نيز در تقسيم بندي خاستگاه اجتماعي كودكان كار – خيابان به ايسنا مي‌گويد: اين افراد عمدتا به سه دسته تقسيم مي‌شوند : كودكاني كه به علت ضعف اقتصادي خانواده مجبور به كارند و پس از كار در خيابانها به خانه باز مي‌گردند،‌اين كودكان با توجه به احساسات لطيف كودكانه با كمال ميل كار مي‌كنند و مايحتاج خانوار را تامين مي‌كنند و بيشترين تعداد كودكان كار – خيابان را تشكيل مي‌دهند.

وي ادامه مي‌دهد: دسته دوم كودكاني هستند كه توسط سرپرست خانواده به باندهاي خلاف كار فروخته مي‌شوند و به شهرهاي بزرگ انتقال مي‌يابند. اين كودكان روزها كار مي‌كنند و شب نيز در خانه‌هاي گروهي در وضعيت بسيار نامناسب از نظر بهداشتي و تغذيه‌اي به سر مي‌برند و بعضا نيز مورد استفاده اخلاقي سركردگان باند قرار مي‌گيرند.

وي مي‌افزايد: كودكان مهاجر دسته سوم كودكان كار - خيابان را تشكيل مي‌دهند. بيشتر اين كودكان پاكستاني‌اند كه با خانواده خود به ايران مهاجرت كرده‌اند و به گدايي و كار در خيابان‌ها مشغولند. در حال حاضر در ايالت بلوچستان پاكستان، كودكان از 4 سالگي مجبور به كار مي‌شوند كه بعضا نيز براي كسب درآمد بيشتر به ايران مهاجرت مي‌كنند.

توحيدي با انتقاد از كساني كه با سهل‌انگاري و سوء مديريت مساله كار كودكان را به معضل تبديل كرده‌اند، مي‌گويد: كار كودكان به خودي خود معضل نيست اما شرايط محيطي مختلف باعث ايجاد مشكلات زيادي در اين خصوص شده است كه علت اصلي آن بي توجهي و بي برنامگي برخي مسؤولان در دهه گذشته است.

مسئولان بايد با توجه به گسترش فقر، بروز اين پديده را پيش‌بيني و با ايجاد كارگاه‌هاي سالم و آموزش، محيط كار سالمي را براي كودكان ايجاد مي‌كردند تا آنها مجبور نشوند در خيابانها كار كنند.

وي خاطرنشان مي‌كند: در شهرستان‌ها نيز با كار كودكان مواجه هستيم؛ اما در شهرهاي بزرگ به علت بي توجهي و كم كاري مسؤولان باندهاي خلافكار و افراد سودجو اين كودكان را شناسايي كرده و با استثمار و بهره كشي از آنها مشكلات متعددي را ايجاد مي‌كنند.

اين متخصص ژنتيك پزشكي با بيان اينكه «ضريب هوشي كودكان كار – خيابان بيشتر از ديگر همسالانشان است» مي‌گويد: اين كودكان توانايي‌هاي ذهني زيادي دارند و بعضا نيز از روشهاي پيچيده و روانشناسنانه براي كسب درآمد استفاده مي‌كنند. آنها با استفاده از تواناييهاي ذهني و تجارب قبلي‌شان افراد را در سطح خيابان‌ها شناسايي كرده و وادار به خريد مي‌كنند.

وي خاطرنشان مي‌كند: اين كودكان به علت اجبار به كار و كسب درآمد، بيشتر از ديگر همسالان از توانايي‌هايشان استفاده مي‌كنند و قابليتهاي زيادي براي رشد و پيشرفت دارند. آنها جزو بهترين فرزندان اين كشور هستند كه در صورت ساماندهي، آموزش و رسيدگي مي‌توانند به سرعت رشد كرده و به سطوح بالاي تحصيلي و شغلي دست يابند.

توحيدي در خصوص راهكار حل مشكلات اين كودكان مي‌گويد: مسـؤولان بايد نوع نگاه‌شان را به اين پديده اصلاح و توجه كنند كه اين كودكان مجبورند كار كنند و جمع آوري و نگهداري آنها در بهزيستي مشكل را حل نمي‌كند دستگاه‌هاي مسئول بايد با استفاده از روانشناسان و مددكاران اجتماعي، خانواده اين كودكان را شناسايي كرده و آنها را تحت حمايت دولت قرار دهند و همچنين با ايجاد كارگاه‌هاي مناسب زمينه كار كودكان در شرايطي محيطي ايمني را فراهم كنند.

دكتر «امان الله قرايي مقدم» آسيب شناس اجتماعي نيز، در خصوص علل افزايش تعداد كودكان كار – خيابان در دهه اخير مي‌گويد: افزايش بي رويه جمعيت، شكاف طبقاتي، گسترش فقر و حاشيه نشيني، افزايش تعداد خانواده‌هاي بد سرپرست، بي سرپرست و تك سرپرست و در نهايت عدم تامين مايحتاج اوليه زندگي خانوار، افزايش تعداد كودكان كار – خيابان را به دنبال داشته است.

وي با بيان اينكه «وضعيت نامناسب كودكان كار – خيابان و عدم بهره مندي آنها از حداقل شرايط بهداشتي و تغذيه‌اي تبعات مختلف سياسي، اقتصادي، رواني و اجتماعي به دنبال دارد، ادامه مي‌دهد:از نظر اجتماعي كودكان كار – خيابان گرايش زيادي به رفتارهاي ضد اجتماعي دارند و بروز رفتارهايي چون نزاع و شرارت، قمه كشي، سرقت ، فحشا و اعتياد در ميان آنها زياد است.

قرايي‌مقدم با انتقاد از ورود مهاجران خارجي به كشورمان مي‌گويد: حتي در پاكستان مهاجرين خارجي به خصوص افغاني در اردوگاه‌ها نگهداري مي‌شوند اما در ايران مهاجران آزادانه وارد شهرها مي‌شوند كه اين مساله وضعيت نامناسب موجود را تشديد كرده است؛ به گونه‌اي كه حدود يك سوم كودكان كار را اتباع كشورهاي خارجي تشكيل مي‌دهند.

اين آسيب شناس اجتماعي هشدار مي‌دهد: با توجه به رشد جمعيت، بيكاري،‌افزايش شكاف طبقاتي و تشديد نابساماني‌هاي اجتماعي چون طلاق و اعتياد روز به روز بر تعداد اين كودكان افزوده مي‌شود. بنابراين ضروري است كه سازمانهاي مسئول به سرعت اين كودكان را شناسايي كرده و تحت پوشش خدمات بهداشتي و درماني و حمايتي دولت قرار دهند؛ در غير اين صورت در آينده شاهد ظهور بيجه‌ها و بزهكاران ديگري خواهيم بود.

دكتر «حسين باهر» رفتار شناس اجتماعي نيز در خصوص زمينه‌هاي تاريخي كار كودكان به ايسنا مي‌گويد: مسائلي چون قحطي و خشكسالي، جنگ و غارت،‌ جلاي وطن و مهاجرت از زمينه‌هاي تاريخي شكل‌گيري اين پديده است.

وي در خصوص راهكارهاي رسيدگي به وضعيت كودكان كار مي‌گويد: در اين خصوص بايد در دو سطح محلي و ملي كار شود و در سطح ملي بايد مراكز خيريه در سطح محلات ايجاد شده و نيازمندان را شناسايي و به معتمدان و مسؤولان محلي معرفي كنند تا كودكان به علت فقر اقتصادي مجبور به كار نشوند و در سطح ملي نيز بايد مديريت واحدي جهت رسيدگي به وضعيت آسيب ديدگان اجتماعي شكل بگيرد.

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران با توجه به اين هشدارها تسريع در اجراي آيين‌نامه ساماندهي كودكان خياباني كه به شدت در معرض خطر هستند ضروري است.

بر اساس اين آيين‌نامه بايد منتظر بود تا وزارت كار و امور اجتماعي تسهيلات اعتباري اشتغالزا به خانواده‌هاي جوياي كار كودكان خياباني و كودكان بالاي 15 سال و آموزش رايگان مهارت‌هاي شغلي به خانواده كودكان خياباني و كودكان بالاي 15 سال توسط سازمان آموزش فني و حرفه‌اي ارائه كند.

همچنين وزارت بهداشت ملزم به تامين نيازهاي بهداشتي و درماني كودكان خياباني و خانواده درجه اول آنها و تامين پزشك و پرستار مورد نياز ساماندهي كودكان خياباني و ارائه خدمات بهداشت و درمان لازم در مراكز سطح دو و سطح سه نگهداري اين كودكان است.

از سويي ديگر سازمان بيمه خدمات درماني نيز بر اساس اين آيين‌نامه موظف به تامين صدور بيمه‌نامه خدمات درماني براي كودك و خانواده درجه اول وي بر حسب اعلام بهزيستي استانها و سازمان تامين اجتماعي هم موظف به پوشش درماني و خدمات مورد نياز كودك و خانواده درجه اول وي در مراكز درماني و بيمارستان‌هاي تابعه بدون دريافت وجه است.

اين آيين‌نامه سازمان بهزيستي كشور را نيز موظف كرده است با همكاري و مشاركت شهرداري، انجمن‌هاي خيريه، تشكل‌هاي غيردولتي و نيروي انتظامي و با استفاده از مددكار اجتماعي در قالب تيم تخصصي سيار يا مستقر در مراكز كه با همكاري شهرداري‌ها سازماندهي مي‌شوند، نسبت به شناسايي، جذب، پذيرش و توانمندسازي كودكان خياباني در كليه مراكز استان‌ها و در صورت لزوم در شهرهاي بالاي 200 هزار نفر جهت حضور كوتاه مدت، ميان مدت و دراز مدت كودكان خياباني در مراكز اقامت در سه سطح اقدام كند.

گفتني است بر اساس اين آيين‌نامه اقامت كوتاه مدت به حضور كودك خياباني در مركز اقامت حداكثر به مدت 21 روز، اقامت ميان مدت بيشتر از 21 روز تا پايان يك سال و اقامت دراز مدت شامل حضور كودك خياباني بي‌سرپرست و يا بدسرپرست در مراكز شبانه‌روزي تا پايان 18 سالگي مطابق با آيين نامه مراكز شبانه‌روزي سازمان بهزيستي است. همچنين در موارد استثنايي و در صورت لزوم با نظر تيم تخصصي مدت اقامت كوتاه مدت حداكثر يك دوره قابل تمديد است.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 




به گزارش ايسنا، بر اساس اين آيين‌نامه مراكز كودكان خياباني كه در آنها خدمات تخصصي به اين كودكان ارائه مي‌شود، در چهار سطح مراكز و پايگاه‌هاي سطح يك (سرپايي) ــ پايگاه‌هاي ثابت و سيار كه بدون اقامت كودك نسبت به ارائه خدمات سرپايي به وي و خانواده‌اش اقدام مي‌كند ــ سطح دو (اقامت كوتاه مدت) ــ مراكزي كه اقامت كودك را حداكثر تا 21 روز براي دريافت خدمات تخصصي بيشتر فراهم مي‌كنند ــ سطح سه (اقامت ميان مدت) ــ مراكزي كه امكان اقامت كودك را حداكثر تا يك سال مهيا مي‌كند ــ و سطح چهار (اقامت دراز مدت ) ــ مراكزي كه امكان اقامت كودكان بي‌سرپرست و يا بد سرپرست را در مراكزي كه مستقيما و يا با اعطاي مجوز رسمي سازمان بهزيستي كشور به اشخاص حقيقي و حقوقي تاسيس و اداره مي‌شوند ــ تا پايان 18 سالگي، اين كودكان را تامين مي‌كنند.

سازمان بهزيستي كشور نيز موظف است با مشاركت و همكاري سازمان‌ها و نهادهاي ذي‌ربط نسبت به راه‌اندازي مراكز سطوح چهارگانه در كليه مراكز استان‌هايي كه با مشكل كودكان خياباني مواجهند اقدام كند.





















Copyright: gooya.com 2016