دوشنبه 4 خرداد 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

با گله‌ از موانع، محمدرضا شجريان از پروژه باغ هنر بم كنار كشيد، ايسنا

محمدرضا شجريان درباره‌ي پروژه‌ي باغ هنر بم اعلام كرد: «ماه‌هاست که توان ما به جاي پيشبرد پروژه به رفع حاشيه‌ها و مشکلات برخاسته از آن معطوف شده است. من ديگر توان مقابله با اين همه موانع و دشواري‌هاي نارواي ايجادشده را ندارم. حال که مقامات استان تمايلي براي حضور من و همکارانم ندارند، توصيه حافظ بزرگ را عمل مي‌کنم که فرمود: «ما آزموده‌ايم در اين شهر بخت خويش / بيرون کشيد بايد از اين ورطه رخت خويش»



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 




استاد آواز ايران در متن نامه‌اي كه نسخه‌اي از آن در اختيار بخش موسيقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، قرار گرفته است، خطاب به رياست شوراي اسلامي شهر بم، يعقوب دريجاني نوشته است: «احتراماً همانطور که استحضار داريد به دنبال زلزله مهيب و دلخراش بم، اينجانب براساس احساس وظيفه ملي و انساني همچون ساير هم‌ميهنان و انسان‌دوستان جهان براي کمک به مردم رنج‌ديده بم آمدم. از آنجايي که اهالي بم خود بهتر از نيازها و شرايط زندگي سخت آگاه بودند، موضوع را با آنها در ميان گذاشتيم تا بر اساس نيازي که تشخيص مي‌دهند، اقدام کنيم. جناب آقاي دکتر اسماعيلي رياست محترم وقت شوراي شهرستان بم معتقد بود که در حال حاضر بازسازي روحيه مردم در اولويت است و هنر مي‌تواند شور زندگي را مجدداً به آنان بازگرداند. لذا درخواست کرد، کمک فقط به ساخت يک بناي فيزيکي منحصر نشود و آن را محدود به يک دوره زماني خاص نکنيم.

با مشورت‌هاي ديگران سرانجام ايده تاسيس باغ هنر بم شکل گرفت تا نهادي باشد براي پژوهش، آموزش و اجراي فعاليت‌هاي هنري تا از اين طريق طراوت و شادابي را به فضاي اجتماعي و فرهنگي بم بازگرداند. گرچه مي‌دانستيم کاري دشوار، زمان‌گير و پرهزينه در پيش است اما وقتي نيازهاي منطقه را ديديم، با همه سختي‌هاي پيش رو، پا به ميدان نهاديم. مي‌دانستيم کاري چنين بزرگ به همت جمعي پيش مي‌رود. از اين رو، موضوع را با جامعه هنري و فرهنگي در ميان گذاشتم و در خانه هنرمندان که همه نهادهاي صنفي هنري حضور دارند، مساله مطرح شد و جلساتي را با نهادهاي مختلف هنري برگزار کرديم.

هم‌چنين موضوع را با افکار عمومي در ميان گذاشتيم تا هر کس که تمايل دارد، گامي در اين کار انسان‌دوستانه بردارد. دوستان مطبوعاتي به ويژه خبرنگاران جوان نيز تلاش کردند موضوع را در افکار عمومي زنده نگه دارند و آتش اين ميل هم‌چنان فروزنده بماند.

هنوز هم وقتي به ياد مي‌آورم که چگونه هم‌ميهنان ما از نقاط دور و با وجود شرايط سخت زندگي‌هاي اقتصادي خود، آنچه را در توان داشتند، عرضه کردند، به شوق مي‌آيم.

براي آن که اين پروژه نه در قالب يک فعاليت و کار شخصي بلکه به صورت نهادي پيش رود، همکاراني از ميان تخصص‌هاي مختلف برگزيده و شورايي براي سياست‌گذاري باغ هنر بنا شد تا کار با خرد و همت جمعي پيش برود. سياست محوري ما پيشبرد پروژه از طريق مشارکت مردم بود و به جستجوي روش‌هاي تازه‌اي بوديم که توان نهادهاي مستقل و نيروي مردمي را به کار گيرد و اين خود آزمون تجربه‌اي بود که مي‌توانست در پروژه‌هاي ديگر هم سودمند باشد. تجربيات سودمندي در باره مشارکت مدني به ويژه با نهادهاي هنري و انجمن مهندسين کشور داشتيم که به موقع خود و به منظور تدوين روش‌هاي مشارکت، منتشر خواهيم کرد.

اين شعله کوچک رفته رفته آتشي شورانگيز شد. نقطه آغاز اين کار با حدود 400 ميليون تومان که از محل برگزاري کنسرت‌ها و فروش دي وي دي‌هاي آن شکل گرفت. با کمک‌هاي مالي جمع‌آوري شده تا کنون بيش از يک ميليارد تومان در باغ هنر هزينه شده است. اگر بخواهيم کارهاي داوطلبانه‌اي را که بدون چشم‌داشت مالي و به اعتبار اعتماد انجام‌ شده، به اين مجموعه اضافه کنيم، ارقام آن بسيار بيش از اين خواهد شد. پروژه باغ هنر بم با چنين همتي و تنها با استفاده از امکانات مردم انسان دوست و هنر پرور ايران زمين مراحل پيشرفت را پشت سر گذاشت. شوراي شهر بم، طبق توافقنامه‌اي زميني به وسعت 14 هکتار (بخشي از پارک 22 بهمن) را براي تاسيس باغ هنر بم تحويل ما داد. در مرحله نخست 30 هزار متر مکعب خاکبرداري شد و سپس عمليات ساخت سازه آغاز شد و تا کنون 3200 متر از سازه مدرسه، 1400 متر کتابخانه و 1400 متر نگارخانه (در مجموع 6000 متر از 8000 متر) تکميل شده است. اهل فن مي‌دانند که تکميل سازه به ويژه با رعايت معيارها و استانداردهاي ضدزلزله نيازمند انجام چه مراحل مقدماتي است و شرح تفصيلي آن از حوصله اين نامه خارج است. بزودي گزارش تفصيلي اقدامات انجام شده را از طريق رسانه‌هاي گروهي در اختيار قرار خواهيم داد.

شايد گمان شود چنين کاري بدون سختي‌هاي متعارف اداري پيش رفته است. گرچه همواره از لطف و همکاري کارکنان اداري برخوردار بوده‌ام اما قواعد اداري چندان هم که تصور مي‌رود، سهل و ساده نبود. اخذ مجوز اجازه حفر چاه اختصاصي براي باغ هنر، تعيين مرز آن با پروژه همجوار و اموري مانند اين- که اعضاي پيشين شوراي شهر در جريان آن بوده‌اند- خود ماجرايي طولاني و پرفراز و نشيب است.

فعاليت‌هاي انجام گرفته را به اختصار گفتم تا جنابعالي و همکاران محترمتان در جريان اين کار قرار گيريد و بدانيد که اين کار فقط با توان مردم و نيروي عشق به مردم پيش رفته است. شور و شوق من و همکارانم و همه کساني که دست ياري ما را فشردند، وصف‌ناپذير است. روزي از همه اين عزيزان و به‌نام ياد خواهم کرد ولي مجال را مغتنم شمرده و از شادوران مهندس بهاءالدين ادب ياد مي‌کنم که با وجود بيماري سخت در واپسين لحظات عمر گرانقدر خود، شورمندانه و پراميد تلاشي چشمگير کرد و نهادهاي مختلف مهندسي را گردآورد تا ما را همراهي کنند و اين عزيزان هنوز نيز در کنار ما هستند.

وصف ماجرا گفتم تا بگويم بعد از اين همه، وقتي سازمان‌هاي رسمي و دولتي به ميدان آمدند، چگونه آبي سرد بر روي اين آتش ريختند. شرح اين ماجرا گفتم تا بگويم که چگونه کاري را که عشق رهنمون گشت، روحي سرد و اداري به خاکستر کشاند.

ما در نظر داشتيم در آن خطه از سرزمين ايران عزيز، کاري فرهنگي و اجتماعي انجام دهيم و ساختمان و کالبد تنها زمينه‌ و بهانه‌اي بود. اما نگاه سرد اداري، کالبد را اصل گرفت. من و همکارانم در اين پروژه و جامعه هنري که دست ياري مرا فشرده بودند، براي تاسيس يک بنا نيامده بوديم بلکه مي‌خواستيم توان فرهنگي و هنري جامعه را به بم بياوريم.

استحضار داريد که دولت در جلسه مورخ 3/10/1386 با حضور نماينده ويژه رييس جمهور در ستاد راهبري و سياست‌گذاري بازسازي بم به استناد اصل يکصد و بيست و هفتم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و با رعايت تصويب نامه شماره 59544 ت 37662 . ه مورخ 18/6/1386 مبلغ ششصد ميليون تومان براي تکميل فاز اول باغ هنر بم تخصيص داد.

حسب درخواست اداري، پيمانکار مورد اعتماد خود را براي انجام اين کار معرفي کرديم، کسي که سال‌هاي متمادي است در تمامي ساخت و سازهاي مردمي که انجام آن را توفيق داشته‌ام، بي‌چشمداشت خدمت کرده است. اما طي فرايندي که مسئولان باغ هنر بم هرگز از آن اطلاعي نيافتند، با خبر شديم مقامات استان بدون توجه به تناسبات اداري و جايگاه حقوقي، پيمانکار ديگري را که تاکنون در جريان هيچ يک از مراحل نبوده‌ است، انتخاب کردند. پيمانکار اعزامي نيز با حمايت مقامات استاني در محل طرحي که پيمانکار منصوبه از طرف اينجانب در آن مشغول به کار است، حضور مي‌يابد و بدون موافقت با ما و بي‌توجه به الزامات فرهنگي و اجتماعي پروژه و فارغ از ملاحظه رنجي که براي برافراشتن اين بنا مصروف شده، دست به ساخت و سازهاي غيرمرتبط و خارج از طراحي‌هاي مهندسي پروژه زده که تنها به اختلال روال امور منتهي شده است.

طي جلساتي که با برخي مقامات اداري استان در تهران داشتيم و بر اساس مذاکرات متعددي که همکاران اينجانب با مقامات داشته‌اند، از آنان خواستيم به نحوي تصميم بگيرند که اين کار انسان‌دوستانه مختل نشود و مطابق روال طراحي شده، پيش برود. بارها به آنان متذکر شدم که ما را «ساختمان‌ساز» نپندارند و به اين بيانديشند که من و دوستانم براي انجام کاري فرهنگي و هنري با مشارکت اهالي فرهنگ و هنر اين ديار به اين عرصه آمده‌ايم. ساختمان تنها نماد يک آغاز است و نه پايان آن. به آنان فلسفه شکل‌گيري اين کار را که بر اساس مذاکرات اوليه با جناب آقاي دکتر اسماعيلي رياست محترم وقت شوراي شهر بم مطرح شده بود، يادآور شديم. متاسفانه به دليلي که بر ما آشکار نيست، اين سخنان شنيده نشد و ‌هم‌چنان هم نمي‌شود. من هيچ‌گاه اين همه ميل به کمک و اصرار براي تحميل يک پيمانکار به رغم اختلال در روال امور را درنيافتم.

ماه‌هاست که توان ما به جاي پيشبرد پروژه به رفع حاشيه‌ها و اين مشکلات برخاسته از آن معطوف شده است. من ديگر توان مقابله با اين همه موانع و دشواري‌هاي نارواي ايجاد شده را ندارم. حال که مقامات استان، تمايلي براي حضور من و همکارانم را ندارند، توصيه حافظ بزرگ را عمل مي‌کنم که فرمود

ما آزموده‌ايم در اين شهر بخت خويش بيرون کشيد بايد از اين ورطه رخت خويش از آنجايي که از ابتدا با شوراي محترم شهر بم طرف بوديم، اکنون نيز رسماً اين پروژه را به همان شورا تحويل مي‌دهيم. اسناد مربوطه را هم متعاقبا تقديم شوراي شهر خواهيم کرد. به منظور احترام به اعتماد مردم، نسخه‌اي از گزارش مالي و عملکرد پروژه هم به افکار عمومي تقديم خواهد شد. در اينجا مجال نيست از همکارانم و کساني که دست ياري ما را فشردند، به نام ياد کنم. در گزارش عملکرد پروژه، به اعتماد اين عزيزان و مردم همراه اداي دين خواهم کرد.

آنچه ما را به اين وادي کشاند، عشق و دين به مردم بم بود. هم‌چنان رنج اين عزيزان را در ياد دارم و هر بار که فرصتي دست دهد، آن را به ياد خواهم آورد تا فراموشي، ميل به «انسان بودن» را در ما از ميان نبرد. به مردم بم هم مي‌گويم که هم‌چنان بر ميثاق دوستي و مهر هستم و براي برنامه‌هاي فرهنگي و هنري که بنا بود در باغ هنر به اجرا درآيد، به موقع پا به ميدان خواهم گذاشت.

خاک ‌پاي مردم ايران

محمد رضا شجريان»


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016