تبعيد خودخواسته امير نادري، به بهانه نمايش مستندي درباره فيلم در جستجو امير نادري، ابتکار

محمد تاجيک - فيلم مستندي درباره يکي از فيلمهاي امير نادري در سومين جشنواره فيلم سينما حقيقت به نمايش در مي آيد.فيلم مستند "در جستجو " به کار گرداني سوسن بياني "مستندي درباره فيلم«جستجو »1 اثر امير نادري است که شنبه در سينمافلسطين ودر جشنواره فيلم سينما حقيقت به نمايش در مي آيد.مدت اين فيلم 31 دقيقه است. در خلاصه داستان فيلم در جستجو 1به کار گرداني امير نادري آمده است:در طول ماههاي شکل گيري جمهوري اسلامي ايران عده اي مفقودالاثر شدند. اين فيلم جستجويي است در اين زمينه از طريق گفتگو با دوستان و خانواده گمشدگان.امير نادري کارگردان جنوبي سينماي ايران که هم اکنون در آمريکا به کارخود ادامه مي دهد با ساخت فيلم هايي چون "دونده"، "ساز دهني" و "تنگنا"از بنيان گذاران سينماي نوين ايران به شمار مي آيد.

مير نادري به روايت کيارستمي،مخملباف وپناهي

عباس کيارستمي - من و امير نادري هر دو با هم کار فيلم سازي را شروع کرديم. او عکاس بود و من سازنده تيتراژ; او نقش مهمي در ايجاد سينماي جديد ايران برعهده داشت. ما دلتنگ آثار او در ايران هستيم.

محسن مخملباف - امير نادري يکي از عزيزترين، خودآموخته ترين و شاعرترين فيلمسازان ايراني است. او يکي از استادان واقعي و يکي از بنيان گذارانسينماي جديد ايران باقي خواهد ماند. اگر چه او سال هاست که در يک تبعيد خود خواسته زندگي مي کند. اما کوچه پسکوچه هاي ايران همچنان رنگ و بوي روح قوي سينماي او را مي دهد; او چيزي را از ما نياموخت، بلکه خود سينمارا ياد گرفت; زنده بايد جادو و شاعرانگي تصاويرش.

جعفر پناهي - نسل من به نسل پيشين سينماگران ايراني که تصاوير جديدي به سينماي ايران عرضه کردند، مديون است. فيلم هاي آنان به ما آموخت که چگونه واقعيات ببينيم. امير نادري سهم برزگي در آموزش نسل ما دارد; به ويژه او به ما نشان داد، چگونه روي پاي خود بايستيم و مقاومت کنيم. اين اظهارات 3 کارگردان سينماي ايران درباره امير نادري است که دربرنامه بزرگ بزرگداشت امير نادري در نيويورک ودر سال هشتاد عنوان شده است.برنامه اي که انجمن فيلم مرکز فرهنگي لينکلن پس از حملات تروريستي 11 سپتامبر در شهر نيويورک، برگزار کرده بود. کارگرداني که مدت دوري او ازايران به بيش از بيست مي رسد. از امير نادري نقل قول شده است که مدت زماندوري او از ايران 20 سال خواهد بود.ولي بيست سال گذشت ولي او هرگز بهايران برنگشت.

امير نادري به روايت مجيدي
مجيدمجيدي نيز چند سال پيش در گفت وگويي درباره امير نادري گفته است:درآمريکا که بودم با امير نادري هم در گردشهاي ايالتي باران درشهر نيويورک ملاقات کردم وفهميدم نظرش دررابطه با کار گردانان ايراني تغيير کرده و خوش بين تر از گذشته شده است.از او خواستم به ايران بيايد وفيلمهايش را درايران بسازد هنوز هم با ديده احترام به او نگريسته مي شود اما انگار نه فقط نادري بلکه هنرمندان برجسته خارج از کشور،با خودشان لج کرده اند. در آن جلسه،نادري و پس از فيلم باران از جنبه هاي تکنيکي فيلم به خوبي ياد کرد و گفت:فکر تمي کردم سينماي ايران اينقدر به خوبي پيشرفت کرده باشد.

تنهايي دونده ماراتن
نادري مدتي را در منزل اسفنديار منفرد زاده زندگي کرد. چند صباحي را نيز با سعيد راد گذراند يک مدت منزل شهريار قنبري بود و مدتي هم در خانه احمدرضا احمدي، مدت زيادي را هم در خانه کامران شيردل گذراند. در فيلم هاي نادري بيشتر شخصيت هاي محوري، تنها به فکر خود و موقعيت و پيشرفت و ترقي خود هستند و به نوعي هيچ گونه وفاداري خاصي نسبت به ديگران ندارند. نادري شايد به اين دليل که تمام زندگي يعني سرمايه و دارايي اش را وقف سينما کرده، نمي خواهد که با تداوم ارتباط با افراد مختلفي که به زعم او هيچ ثمره اي برايش ندارند، فرصتي را که مي تواند به سينما بپردازد، از دست بدهد هدف غايي او سينماست. براي نادري مهم نيست که آن چيزي که ديگران دوست دارند ببينند را بنويسد به همين لحاظ است که نوجوانهاي تنهاي داستانهاي او بکر، صميمي و دوست داشتني هستند و نيز به همين دليل است که نوشته ها و فيلم هاي او مانند کسي نيست جز خودش. زيرا او تجربه هاي زندگيش را با کسي مشترک نيست.به نظر مي رسد که نادري با اعتقاد به واقعيت زندگي که از راه مطالعه عيني در مشاهدات و تجربه هاي خود به دست آورده، بدون آنکه دخل و تصرف عمده اي در واقعيت کرده باشد، آنها را به نوشته تبديل کرده است. نوشته هايي که به وضوح تصويري است و حتي به نوعي دکوپاژ شده مي نمايد. در اين رابطه جمله هاي کوتاه و گاه ناقص و توصيف هاي فوري و گذران، بر هر چه تصويري تر شدن نوشته هاي او تاکيد دارد نوشته هايي که گاهي ما را در لحظاتي با سادگي شيرين و غرابت دريافت ها و منحصر به فرد بودنش، شگفت زده مي کند.