دوشنبه 30 فروردین 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

مهرزاد مرعشی، پيروز مسابقات شبکه تلويزيونی ارتی‌ال آلمان، محسن پورحسينی

ايرانی های مقيم المان . اتريش و سوييس از ماه ها پيش شاهد اواز خواندن جوانی ۲۹ ساله در مسابقات اواز اين دوره از مسابقات / المان در جستجوی سوپر استار / شدند. اولين نشانه های همدلی مخاطبان ايرانی با او استفاده از مچ بند سبز و پيراهن های سبز توسط او و همراهانش بودند. صدا- شيوه های اجراـ پشتکار و حس دوستی و رفاقتش با ديگر رقيبان به تدريج علاقمندان او را گسترش دادند. و در نهايت او از بين ۳۷۰۰۰ شرکت کننده به فينال دو نفره اين مسابقات رسيد. . دوست و رفيق سابق او منووين فروليش ۲۲ ساله با سابقه دو سال زندان بخاطر رفتارهای اجتماعی اش رقيب او در فينال بود.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




جوانی با سه فرزند و جدا شده از دوست دخترش و يک مادر زندانی. دستگاه تبليغاتی اين شبکه و ديگر وسايل ارتباط جمعی در تلاش برای در صدر فروش قرار داشتن از دوستان سابق رقيبانی ساخته بودند تا هوادارانشان در اينجا و انجا حتی به زد و خورد با هم بپردازند. انها دو کاراکتر متفاوت و حتی متضاد را رودر روی هم قرار داده بودند.مهرزاد موسيقی خوانده. با پيانو اشناست و از خصوصيت صدايی تنور ليريک برخوردار است .او در اوازهای عاشقانه و تغزلی و بيان حس های انسانی بسيار موفق است و در جمله های بلند اوازی قادر به باز کردن طنين صدايش است نت های بم او هم از حجم خوبی برخوردار هستند و با رقص به خوبی اشناست. پسرش شاهين در طی همين رقابت ها به دنيا ميايد و در هفته قبل از فينال با خواندن اوازی عاشقانه به زبان المانی و در حضور ميليون ها بيننده از دوست دخترش با يک شاخه گل سرخ و يک حلقه تقاضای همسری ميکند. منووين خواننده ای تجربی است و با حس های همه يا هيچ به اوازهايش می پردازد . او از صدايی استخوانی سود ميبرد .صدايش از حجم زيادی برخوردار نيست ولی ميتواند به خوبی با استفاده از ميکروفن نت ها ی اوازی را بصورت اهسته و زمزمه گونه به گوش مخاطب برساند. استکاتوهای ريتميک اوازی از خصوصييت های اصلی اجرا های او هستند و ريتم و رقص نيز نيمی از کاراکتر اوازی او راتشکيل می دهند . او از سويی دايما کودک سرکش درونش را با خود يدک ميکشد و از سوی ديگر سرنوشت سه کودکش روی شانه هايش سنگينی می کنند. در فينال اين مسابقات هر کدام از انها می بايستی که به اجرای سه قطعه اوازی بپردازد. قطعه سوم اما قطعه مشترکی بود که توسط تهيه کننده - و نفر اول گروه داوران خواننده باسابقه ديتر بولن نوشته شده بود. مهرزاد بعنوان نفر اول و با رنگ سبز و منووين بعنوان نفر دوم با رنگ ابی اجراهايشان را اغاز کردند. با اينکه در اجرای دو قطعه اول هر دو خواننده از توازنی نسبی برخوردار بودند و حتی مهرزاد قادر به باز کردن امکانات صدايی اش شده بود. کفه نظر داوران به سود منووين سنگينی کرد.اجرای قطعه مشترک سوم در اولين اجرای عمومی اش به عهده مهرزاد است . قطعه شروع ميشود اما او صدای ارکستر را در گوشی هايش ندارد. در قطعه هيچ موسيقی اوليه در نظر گرفته نشده و صدای خواننده بلافاصله مطرح ميشود. ميتوان به وضوح ديد که در لحظه های چهار جمله کوتاه اوليه مهرزاد چگونه در جستجوی راه حل است . او بلافاصله تنها به خود تکيه کرده گوشی را از گوش خارج ميکند و با صدای موسيقی در فضای بيرون به اجرايش ادامه ميدهد. و طبيعی است که اين شوک سايه هايش را بر تمامی اجرا بگستراند کوک دقيق را از نت های زير بگيرد و مهرزاد را از توانايی های ذاتی اش دور نگهدارد. با وجود عدم شنيدن و دراختيار داشتن فضاهای اوازی برای نشستن و غوطه خوردن ويا پرواز در انها مهرزاد تنها با تکيه بر قدرت قانع کننده گی اوازی اش اجرايش را به پايان ميبرد. اخرين اجرايی که بعد از ۱۶ سال تمرين و ماهها مشقت برای در فينال بودن انجام شد. و منووين در اين قطعه موفق تر است .بعد از ميکس خوب صدايی - تاکيد ها در ريتم. اطمينان واجرای خوب او و فريادهای و جيغ های هواداران نظر نهايی داوران نيز با او همراه رای انان نيز به منو وين متمايل ميشود
در هفته های اخير نشريات زيادی به او- سابقه نه چندان درخشانش - و مسايلی نظير استفاده ازمواد مخدر توسط او پرداخته بودند . و او بار دشواری را تحمل کرده بود. از طرف ديگر مهرزاد نيز پس از هفته ها ميکس صدايی بد حالا با انباشته شدن سالن از طرفداران منووين و در اختيار گذاشتن فضا به انان و فريادهايشان و نظرات موضع گيرانه گروه داوران و در نهايت قطع موسيقی در گوشی دوزخی اوازی را تجربه کرده بود . و حالا بعد از يک شوی طراحی شده مردم می بايستی به پای تلفن هايشان رفته و اوازخوان برترشان را انتخاب کنند. و بسياری از انان که ماه هاست شنبه شب ها شاهد بر تمام اتفاقات بوده اند انتخاب می کنند . هنگامی که با تامل بسيار و استفاده ازموقعيت فوق العاده جهت پخش اگهی های بی پايان برای تماشاگران هفت ميليونی سرانجام دو اواز خوان در کنار هم می ايستند در چپ مهرزاد با لباسی سبز و غرق در نورهای سبز و در راست منووين غوطه در نورهای ابی -ارای ۵۶/۴ ٪ در مقابل ۴۳/۶ ٪ اعلام ميشود دست منووين بالا ميايد با شنيدن نام مهرزاد مرعشی اما در هوا خشک ميشود همچون تصوير اندام مهرزاد که بيشتر به تنه خشک درختی ميماند تا يک اوازخوان سبز در گذر از ۳۷۰۰۰ رقيب در کشوری دور از سرزمين پدری/ و پدری که اينگونه از جا کنده ميشود با اندامی بلند و رسا و موهايی همه سپيد- به زير پاهای پسرش می رود و او را بر شانه هايش می گذارد و سبز است که بر صحنه جاری ميشود./ ما در لحظه ای در خانه های کوچکمان به هوا می جهيم هم را در اغوش می کشيم کسانی از ما اشک هايشان جاری ميشود و کسانی ديگر به دنبال کاری از اتاق خارج ميشوند./ لحظه ای گذرا چهره در هم کشيده شده ديتر بولن را در تصويرهای تلويز يون هايمان شاهد هستيم. تصويری که در پخش مجدد دردو ساعت ديگر جايش را به يک تصوير مونتاز شده خندان خواهد داد. روی صحنه منووين مات و خشک و پر از نفرت به دوربين ها و به ما می نگرد. پدر ی با موهای سپيد و دوستی با لباسی سبز او را در اغوش ميگيرند.و بعدکه او با صدايی گرفته و در خود نشسته می گويد. يعنی من اينقدر بد بودم کسی از درون ما جواب ميدهد نه ! مهرزاد انقدر خوب بود.
سبز و سبزها با چهره هايی گم دقايقی چند بر صحنه شناورند. کسانی که هيچ کس در معادلاتش حسابشان نکرد . کسانی که مهرزاد مرعشی و سرنوشتش را ماه ها دنبال کردند . بی تفاوت نماندند. و خوبی و پشتکار و زيبايی را با تبليغاتشان - حمايتشان- و تلفن هايشان پاسخی در خور گفتند. و تمامی معادلات را اگاهانه و با پذيرفتن شرايط موجود/ در يک لحظه حساس به نفع خويش و جوان خويش و شادی های خويش تغيير دادند . بدون اين سبز شناور که حالا بر روی صحنه موج می خورد مهرزاد مرعشی اينگونه به خنده نمی نشست و بدون مهرزاد مرعشی اين موج تا به اين صحنه رها نمی شد.
مهرزاد مرعشی به صحنه دعوت ميشود تا اواز پيروزی اش را بخواند. او در حضور جمعيت در سالن - هييت داوران - و ميليون ها تماشاگر تلويزيونی اواز پيروزی اش را ميخواند.کسی ديگر فرياد منووين سر نميدهد. داوران تسليم اند.موسيقی از طريق گوشی به او ميرسد او نفس ميگيرد و ميليون ها تماشاگر تلويزيونی در گوشه وکنار جهان و سبزهايی در سرزمين پدری جوانی را ميبينند که لباسی سبز بر تن اغاز به خواندن می کند. حالا اين اواز ديگری است .گوش کنيد !

محسن پورحسينی
۱۷/ ۴/۲۰۱۰
آلمان


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016