جمعه 24 اردیبهشت 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

صندلی خالی جعفر پناهی در صحنه، گزارش روز نخست جشنواره کن، شهلا رستمی، راديو بين المللی فرانسه

مراسم گشايش شصت و سومين فستيوال کن با حرکتی بسيارسياسی توأم بود. بدين معنا که به هنگام معرفی اعضای هیأت داوران در صحنه، "کريستين اسکات توماس"، هنرپيشه انگليسی و صحنه گردان مراسم گشايش، پس از معرفی داوران به صندلی خالی ای اشاره کرد که نام جعفر پناهی بر آن نهاده شده بود و گفت که او در زندان است.
اين موضع گيری مردد، موضع گيری بسيار فاصله دار ديروز ژوری را خنثی می کند و موضوع مورد بحث امروز شده است.
بخش مسابقه ای فستيوال کار خود را امروز با دو فيلم، اولين فيلم از سه فيلم فرانسوی حاضر در بخش مسابقه ای، "دوره نمايش" چهارمين فيلم "ماتيو آمالريک"، هنرپيشه ای که پيش تر سه جايزه "سزار" را برای بازيگری ربوده بود ، آغاز کرد.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 




در اين فيلم، "ماتيو آمالريک" مارا همراه با يک گروه از رقصندگان "استريپ تيز" آمريکائی به سفری در نقاط ناشناخته فرانسه می برد. او که خود نقش شخصيت اصلی فيلم يعنی مدير گروه را نيز بر عهده دارد در پرورش داستان و شخصيت ها ناتوان می ماند. برخی کليشه ها و رفت و آمد به سبک "موج نوی" فرانسه که سبکی خشک و تآتری است چندان کمکی به ساختار فيلم نمی کند. برخی از ديالوگ ها پيش پا افتاده و تکراری هستند. ازهمه بدتر اين که بدنها و سينه های برهنه که دائم صحنه را پر ميکنند و به منظور حاملی برای نشان دادن سرخوردگی شخصيت اصلی از پدرش و سرخوردگان ديگر در زندگی استفاده می شوند، تنها تصاويری هستند که درذهن تماشاگر می مانند. به هرحال ماجرای سرخوردگی افراد هم تازگی ندارد مگر اين که خوب مورد بهره برداری قرار بگيرد.
صد حيف چون "ماتيو آمالريک" به عنوان هنرپيشه و حتا به عنوان کارگردان در سه فيلم قبلی اش، "سوپت را بخور" (۱۹۹۷ )، "استاديوم ويبلدون" (۲۰۰۱) و "اموال عمومی" (۲۰۰۳ ) که در بخش "پانزده کارگردانان" نمايش داده شد، استعداد خود را نشان داده بود.
فيلم دوم، "چونگ کينگ بلوز" (بلوز به معنای افسردگی و غم در زبان انگليسی) ساخته "وانگ جيا شوآی" کارگردان نسل ششم سينما ی چين بود که در سال ۲۰۰۳ با فيلم خود "ولگرد" جايزه هيات داوران بخش "نوعی نگاه" را ربود و دو سال بعد هم با "رويای شانگهای" به کن بازگشت.
در اين فيلم يک ساعت و ۵۰ دقيقه ای که به دليل رفت و بازگشت های بسيار به برخی از صحنه ها و شمار بالای صحنه های غير ضروری،بسيار طولانی تر به نظر می آيد، ما پدری را می بينيم که پس از ۱۴ سال به جستجوی پسرش بر می آيد و در می يابد که او در يک ماجرای گروگان گيری در يک سوپر مارکت کشته شده است. طعم تلخ ندامت و از دست دادن يک عزيز در سراسر فيلم احساس می شود. جستجوی گذشته فرزند از ورای دوستان ونزديکانش به ما امکان ميدهد با شهر "چونگ کينگ" در استان "سه شوآن" آشنا شويم که اين بخش يکی از نکات بسيار مثبت فيلم است. نکته مثبت ديگر صحنه ای است که پدر عکس بزرگ شده پسرش را در ساحل می سوزاند و بدين ترتيب به او جسمی را می بخشد که به دليل سهل انگاری هرگز نشناخته. صحنه ای که می توانست پايان فيلم باشد اما پرچانگی کارگردان ادامه پيدا می کند وازتأثير اين صحنه و پايانی که می توانست درازای فيلم را به فراموشی بسپارد می کاهد.
گفتنی است که اين فيلم درآغاز برای بخش "نوعی نگاه" انتخاب شده بوداما يک هفته بعد به بخش مسابقه ای ارتقاء داده شد.
به هر حال در اين بخش، سينمای آسيا با ۵ فيلم از حضور چشمگيری برخوردار است . علاوه بر فيلمی که از آن صحبت رفت، دو فيلم از کره جنوبی، يک فيلم از ژاپن و يک فيلم از تايلندهم در اين بخش گنجانده شده اند.
دو فيلم مستند مهم امروز در بخش خارج از مسابقه به نمايش در آمدندکه يکی "دراکيلا، ايتاليا می لرزد" ساخته "سابينا گوچانتی" و "آرزوی نور" ساخته "پاتريسيو گوسمان" مستند ساز به نام شيلی است.
در فيلم دراکيلا، ايتاليا می لرزد"، "سابينا گوچانتی"، هنرپيشه تآتر که چندی است به مستند سازی روی آورده و از او "زنده باد زاپاترو" را ديده بوديم که به سان "مايکل مور" تصويری دهشتناک از برلوسکونی، نخست وزير ايتاليا نشان می داد، به مديريت فاجعه بار دولت برلوسکونی و ناتوانی اين دولت در مبارزه با پيامد های زلزله منطقه "آکيلا" در آوريل ۲۰۰۹ می پردازد. او همچنين از فساد و پارتی بازی در اعطای قرارداد ها به شرکت های نزديک به دولت پرده بر می دارد.
در "آرزوی نور" ،"پاتريسيو گوسمان"، مستند سازی که ما را در گذشته با فجايع حکومت ديکتاتوری "آگوستو پينوشه" آشنا کرده بود، فعاليت ستاره شناسانی که در بلندی سه هزار متری به کند وکاو در زندگی ستارگان می پردازند در موازات تلاش زنانی قرار می دهد که در زمين درجستجوی باقيمانده های اجساد شوهران ويا فرزندانی هستند که توسط ديکتاتورمعروف به قتل رسيده اند. فيلمی تکان دهنده و آموزنده.
گفتنی است که سه بخش ديگر فستيوال کن، بخش "نوعی نگاه"، "هفته منتقدين" و "پانزده کارگرانان" امروز کار خود را آغاز کردند و "ماجرای غريب آنژليکا"،آخرين فيلم سالمندترين کارگردان دنيا، "مانوئل د اوليورا"ی پرتغالی، ۱۰۲ ساله، در مراسم آغازين بخش نوعی نگاه به نمايش در آمد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016